%% نام : كيومرث - نام خانوادگى : كردستانچى - كد شناسايى : ۱۶۱۵۸۷۵ بسمه تعالى ۱-اگر پيكرم را تكه تكه كنند و آتش بزنند باز هم مى‌گويم اسلام پيروز است . ۲-همچنان دست به دست هم دهيم و يا با پيروى از رهبر عزيز و حمايت از دولت انقلاب اسلام عزيز را يارى كنيم . ۳-به مرگم افتخار كنيد كه تا آخرين قطره خونم در برابر نوكران آمريكا به مبارزه ادامه دادم . ۴-مادر از تو مى‌خواهم كه درعروسى من گريه نكنى فقط براى اسلام و مظلوميت اسلام گريه كنيد . ۵-دستهايم را از تابوت بيرون بگذاريد تا طمعكاران دنيا بدانند كه چيزى با خود نمى برم . اين دنيا هيچ ارزشى ندارد ، اصل مهم حيات اخروى‌مى‌باشد . هيچ وقت امام و يارانش را تنها نگذاريد. وصيت نامه..........كيومرث كردستانچى : با سلام و درود بر امام زمان و نايب بر حقش امام امت و با سلام و درود برتمامى شهداى گلگون كفن كربلاى حسينى تا كربلاى ايران . وصيت نامه‌ام را هم اكنون در جبهه حق عليه باطل مى‌نويسم : پروردگارمن اى داناى برون و درون ، من پيش از اين برآن بودم كه براى وصول به بارگاهت راههايى بس دور و دراز در پيش دارم بايد مسافتها طى كنم و از گذرگاههاى خطرناك و ناپيدا بگذرم . ازگل آدم شنيدم بوى تو راهها پيموده‌ام تا سوى تو من بر اساس رسالت و مسئوليتى كه در برابر انقلاب اسلامى كه خون بهاى هزاران شهيد و محروم و معلول‌است به جبهه‌هاى جنگ شتافتم . پدر و مادر عزيزم كيومرث با كمال‌آزادى اين راه را كه همان راه سرخ حسين (ع) است انتخاب كرده و از كشته شدن هيچ باكى ندارم چون خدا كسانى را كه در راه حق جهاد مى‌كنند ثابت قدم مى‌دارد ولى از اين مى‌ترسم كه بر مزارم چه كسانى مى‌آيند و از چه مى‌گويند اگر خداى ناكرده بر سر قبرم كسانى بيايند و از انقلاب اسلامى و رهبر آن بد گويند و يا آن را تضييف كنند و كشته شدن من را به گردن ديگران بيندازند راضى نيستم و هرگز تا روز قيامت آنان را حلال نمى‌كنم من راضى نيستم كه منافقان محل زير تابوتم را بگيرند و من از همه برادران حزب‌اللهى مى‌خواهم مراسم مرا خودشان و با همكارى خانواده‌مان بچرخانند . پدر عزيز و صبورم بايد همچنان هوشيار باشى وقتى خبر شهادتم را به تو دادند افتخاركنى و هيچ ناراحتى از خود نشان ندهى كه منافقان خوشحال مى‌شوند . پدر جان از شما خواهش مى‌كنم مرا حلال كنيد اگر در اين چند سال به شما بى‌احترامى كردم يك دنيا معذرت‌مى‌خواهم و تنها خواهشى كه‌از شما دارم فقط امام و يارانش را تنها نگذاريد و امام را دعا كنيد و دستهايم را از تابوت بيرون بگذاريد تا طمعكاران دنيا بدانند كه چيزى باخود نبردم و سرم را بالا بگيريد كه بدانند با افتخار شهيد شدم . تو اى مادر زجر كشيده‌ام چنان حركت زينبى ازخود نشان بده تا ادامه دهنده خون شهيدان باشى . مادرجان دوست دارم وقتى خبر شهادتم را برايت آوردند افتخار كنى و بر خود ببالى كه همچنين فرزندى تحويل جامعه اسلامى دادى و آن را قربانى راه خدا كردى و از تو مى‌خواهم هيچ گريه و زارى نكنى كه دشمنان خوشحال مى‌شوند . مادر جان بجاى گريه و زارى بر جوانت ، دعا كن بر جان امام امت . پدر و مادر جان بار ديگر مى‌گويم ما امانتى از جانب خدا هستيم و خواه ناخواه از اين دنيا مى‌رويم : «انالله و انا اليه راجعون » و درآن دنيا در مورد اعمالى كه انجام داده‌ايم بازخواست مى‌شويم پس اصل مهم حيات اخروى مى‌باشد اين دنيا هيچ ارزشى ندارد و شما را به صبرو استقامت سفارش‌ميكنم. همسرم : تو هم فاطمه وار و زينب وار همچنان حركتى از خود نشان بده كه ادامه دهنده خون شهيدان اين كربلاى ايران اسلامى باشى . ما خاك وطن به لاله آراسته‌ايم جام دل خود زكينه‌ها كاسته‌ايم چون كوه چو پولاد چوآهن شده‌ايم از بس كه افتاده‌ايم و برخاسته‌ايم در سيطره..................... شده‌ايم بر خرمن شب چو آذرخشى شده‌ايم اين بيرق عشق‌است نه تابوت وداع بردوش برادران درفشى شده‌ايم