بسم رب الشهدا والصديقين شهادت سر آغاز پا يندگى است نترسم زمرگى كه خود زندگى است خدايا ، وقتى مرا به خاك مى سپارند ، بيادم باش ،چرا كه در زنده بودنم هميشه بياد تو بودم . خدايا ، شهادت را نصيبم گردان ودل پر درد پاسداران را با فتح وپيروزى بر كافران خوشحال وشاد بگردان . شرم دارم كه راحت بميرم ، چون پاسدارى كه لباس پاسدارى بر تن مى كند اولين آرزويش اين است كه در رختخواب نميرد ، براينكه حسين (ع )در ميدان كربلا شهيد شد . اين وصيتنامه را زمانى مى نويسم كه فردايش به خط مقدم جبهه حق عليه باطل اعزام مى شوم . از تمامى برادران وخواهران خواهش اين است كه برايم دعاى مغفرت كنند ، چون با كوله بارى از گناه به سوى خدا مى روم .از كسانى كه مرا مى شناسند ويا كسى راسراغ داريد كه از من بدى ديده است پيشش رفته وطلب رضايت كنند .هميشه گوش بفرمان امام عزيزمان باشيد .از اين نعمت گرانبهايى كه خداوند نصيب ما كرده است حداكثر استفاده را بكنيد . هميشه نمازتان را با خلوص نيت بخوانيد ، روزه بگيريد وخمس وزكات را بدهيد . وامر بمعروف ونهى از منكركنيد . اى خواهران حجاب اسلامى خود را كاملاحفظ كنيد ، چونكه اى خواهر سياهى حجاب تو از سرخى خون من است . وتو اى مادر ، براى تو مى گويم بر تو بشارت باد كه خداوند اين سعادت را نصيب تو كرد كه فرزندت را در راه خدا شهيد شود ، البته اگر مقبول درگاه خداگشته واز اين آزمايش وتحقيق سر بلند كند وپيروز بدر آييم . دعا كنيد كه خداوند فنا شدن اين جسم بى ارزش را مورد قبول قرار دهد .پدر ، مادر ، برادر ، خواهر مى دانيد هدف از خلقت ما چه بود وچيست ؟آيا مى دانيد زندگى اين دنيا ابدى نيست ؟ بالاخره مى دانيد كه همه رفتنى هستيم ، پس چرا وقت را تلف كنيم چرا كه با ديدن جنايات عظيمى كه استكبار جهانى ، امريكا وعمالش مرتكب مى شوند ساكت بنشينيم . مادر ، برادر ، خواهر ، بر من گريه نكن ، برايم سياهى برتن نكن كه روح مرا عذاب خواهد داد . وشما به جاى گريه وزارى افتخار كنيد وبه مردم دلدارى دهيد چون انسان يك بار بيشتر نمى ميرد پس چه خوب كه مردن در راه خدا باشد . پيرو ولايت فقيه باشيد وبر اساس رساله امام خمينى عمل كنيد ، با همه سختيها مبارزه كنيد . چوت لازمه انقلابى بودن استقامت در برابر سختيها ومشكلات است .والسلام خدايا ، خدايا تا انقلاب مهدى (عج )خمينى را نگهدار . يعقوب بانى فطينى ۲۳/۱۱/۱۳۶۲