Martyr

Martyr

محمود لطفى
نام و نام خانوادگی : محمود لطفى
نام پدر : حسین‌على
تاریخ تولد : 1341/1/2
محل تولد : گرگان
تاریخ شهادت : 1362/5/12
محل شهادت :
بیوگرافی
وصیت نامه
ان الله اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون فى سبيل الله فيقتلون ووعده اعليه حقا فى التوريه و لا انجيل و القرآن و من اوفى بعهد الله فاشتر و البعلم الذى بالقيم به و ذالك هم اقور العظيم خدا جان و مال اهل ايمان را به بهاى بهشت خريدارى كرده و آنها در راه خدا جهادكنند كه دشمنان دين را به قتل برسانند و يا خود كشته شوند اين وعده قطعى است بر خدا و عهد يست كه در دفتر آسمانى ياد فرموده و از خدا باوفاتر بعهد كيست ؟ اى اهل ايمان شما خود در اين معامله بشارت دهيد كه اين معاهده با خدا به حقيقت سعادت و پيروزى بزرگى است سلام و درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران امام خمينى كه با رهبرى پيامبرگونه اش تمام ابرقدرتهاى جهان را به زانو در آورده و تا نابودى ظلم و استبداد هر گز از پاى نخواهد ايستاد سلام و درود بر شهيدان راه انقلاب كه با نثار خون سرخشان درخت تنومند اسلام را كه با خون امام حسين (ع) به بار نشسته است را آبيارى مى كنند و اى امام حسين فرزند على اگر در صحراى كربلا نبودم ياريت كنم هم اكنون در ايران كربلاست و من هم اكنون به نداى امام خمينى لبيك ميگويم و به يارى اسلام و قرآن به آن سرزمين گرم خوزستان مى روم تا با كفار و مزدوران بعثى به يارى خداوند متعال به جنگ و جهاد بپردازم تا بلكه بتوانم دين خودم را به اسلام و قرآن حتى با قطره هاى خونم كه بر زمين گرم خوزستان مى ريزد ادا نمايم و ايران را به گورستان بعثيون تبديل نمايم تا درس عبرتى باشد براى اين كفار ومنافقين و ابرقدرتهاى شرق و غرب و شما اى برادرانم و اى دوستانم بعد از كشتن من نگذاريد اسلحه ام بر زمين بفتد برادرم رمضان حال ديگر شما بزرگ شده ايد با يك دست قرآن و با دست ديگر سلاح بر گير و با اين كفار و منافقين داخلى و خارجى به جهاد بپردازيد و دست يارى امام امت خمينى بت شكن و روحانيت پيرو خط امام و اسلام دست بر نداريد و پيرو خط پيغمبر گونه امام و روحانيت باشيد آرى پدر گراميم من سرباز ى هستم كه از خطه سرسبز شمال گرفته تا هواى گرمسير و خوزستان آمده ام ه به جهانيان ثابت كنم كه اسلام فرزندانى دارد كه از مكتب و ناموسش دفاع مى كند بله سربازم سربازيكه مى خواهد پرچم اسلام را در سراسر جهان به اهتزار در آورد تا با خون خودم اين مزدوران آمريكايى را بيرون كنم ولى پدر عزيزم نمى توانم با چه زبانى از تو تشكر كنم چون من لايق آن همه رنج و زحمت شما نبودم پدر عزيزم از تو مى خواهم من را حلال نمايى و سلا م مادرم مادر اينجا مى بينم كه مادران شهدا به جبهه مى آيند و ما را تشويق مى كنند مادر از تو هم مى خواهم به شهادت فرزندت افتخار كنى و من را حلال كنى
ارسال محتوا برای این شهید
send-content-for-this-shahid-help