ادبیات دفاع مقدس و فرهنگ عاشورا
بدون شک تحولات سیاسی و اجتماعی در هر دورهای موجب دگرگونیهای ژرف در ادبیات و هنر هر کشور خواهد شد، زیرا ادبیات و هنر با اجتماع پیوند و رابطهای ناگسستنی دارند. یکی از تغییر و تحولات شعر معاصر علیالخصوص شعر جنگ، شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که باعث شد روزنههای جدیدی در شعر این دوره ایجاد شود و بهطورکلی ادبیات مقاومت در هشت سال دفاع مقدس و پس از آن با اقبال و توجه بیشتری از سوی شاعران و نویسندگان مواجه شود. از سال 1359 به بعد در پی حملۀ عراق به ایران، ادبیات با چرخشی وسیع متوجه جنگ شد. شعر در این دوره به دلیل اینکه راه کوتاهتری بین تحریک قرایح و آفرینش میپیماید نسبت به قالبهای دیگر با بسامد بیشتر استفاده شد و به خدمت جنگ درآمد.
اشعار در طول جنگ تحمیلی، نقش مهمی در ایجاد انگیزه و روحیۀ شهادتطلبی و آرمانخواهی و استقامت در رزمندگان بهویژه با تأثیرپذیری انکارناپذیر از حماسۀ عاشورا و قیام امام حسین (ع) در قالبهای متنوع سروده شده است. شاعرانی چون جلال محمدی، نصرالله مردانی، ساعد باقری، سلمان هراتی، یوسفعلی میرشکاک، مشفق کاشانی، فاطمه راکعی در غزل، حمید سبزواری، شهریار و سپیده کاشانی در قصیده، قیصر امین پور، حسن حسینی و میر هاشم میری در رباعی و دوبیتی، علیرضا قزوه، مصطفی علیپور، احمد عزیزی و علی معلم در مثنوی در عرصه شعر دفاع مقدس نقش مهمی داشتند.
ادبیاتی که در دوران جنگ به وجود آمد، نام ادبیات دفاع مقدس را بر خود گرفت. ادبیات دفاع مقدس به مجموعۀ نوشتهها و سرودههایی گفته میشود که درونمایه و موضوع آنها، به مسائل هشت سال دفاع مقدس و پیامدها و تبعات آن باز گردد. آثار ادبی مربوط به دفاع مقدس شامل ادبیات جبهه و ادبیات پشت جبهه، ادبیات مقاومت و ادبیات دوران اسارت است و هویت ملی و وطنپرستی نیز از دیگر شاخصههای این ادبیات است. جلوۀ بارز ادبیات دفاع مقدس، شعر است. شعر دوران انقلاب و جنگ تحمیلی از نظر عرفانی و ارزشهای انسانی از دورههای پرافتخار شعر فارسی به شمار میرود. کاربرد مسائل فراوان سیاسی، اجتماعی، وطنی و فرهنگی بهویژه مسائل مربوط به حوزۀ دفاع مقدس و جنگ، از مشخصههای بارز ادبیات این دوران است.
شعر دفاع مقدس، دفتر و سفینة احوال، عادات، اندیشهها، اعتقادات رزمندگان و شهدا و ایثارگران و شاعران است که در قالب محتوایی چون ترغیب، تشویق، جهاد اصغر و اکبر، حماسه و عرفان، بیگانهستیزی، وطندوستی، شهادتطلبی، مبارزه با غربزدگی و خودباختگی، مردمگرایی، خودباوری، انتقاد، مضامین اسطورهای، تاریخی و دینی میدرخشد. موضوع شعر دفاع مقدس در بر گیرندة اندیشهها و احساسات و تمایلاتی است که در برابر مظاهری چون زور، تجاوز، خونریزی، بیان شده است. در جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق و به دنبال آن دفاع مقدس سلحشورانۀ مبارزان خستگیناپذیر در جبهههای نبرد حق علیه باطل و خلق حماسههای شگفت و استقامت و پایداری، جانمایۀ ارزشمندی است که شکوفایی و بالندگی شعر دفاع مقدس را در سالهای پر تبوتاب جنگ و نیز بعد از آن شکوه و شفافیت داده است.
در سالهای آغازین انقلاب، اشعار شاعران این جریان، گاهی علاوه بر شعارزدگی، با تأکید بر زبان معمول، فخامت و استواری خود را از دست دادند و بدون ابهام هنری و تصویرگری و انسجام مناسب، در پی ابلاغ پیام برآمدند. این شعرها که بازتاب روح جمعی و انعکاس رخدادهای اجتماعی سیاسی بودند، اغلب متأثر از شرایط جامعه، بافت و بیانی گزارشگونه، شعارزده و روایی داشت بهنحویکه فرم و ساختار بعضی از آنها تحتالشعاع محتویات قرار میگرفت. بااینهمه، از اواسط دورۀ اول (1363 به بعد) همزمان با تثبیت نسبی اوضاع، مجال بیشتری یافتند تا با رویکرد به فرم زیباییشناسی و گرایش عمیقتر به جوهر شعری و ایجاد پیوند بین شاخصههای دینی، حماسی و اجتماعی، شعر این برهه را به مرزهایی از هویت سبکی نزدیک سازند.
در همین روزها شعر نیمایی بیشتر مورد توجه قرار گرفت. ولی این اشعار تنها شباهت صوری با شعر نیمایی داشت و از راز و رمزهای خاص این شعر بیبهره بود. با این همه، با تثبیت گامبهگام انقلاب، شعر کلاسیک غلبهیافت و قالبهای کهن مانند رباعی، دوبیتی، قصیده، مثنوی، قطعه و بیشتر از همه غزل احیا شدند و مورد توجه قرار گرفتند. در واقع رویکرد سنت گرایانة انقلاب و احیا و بازخوانی سنتهای دینی پاسخی شکلی و زبانی از شاعران وفادار به آرمانهای خود طلب میکرد که شاعران انقلاب با احیای قالبهای کهنه، دراین راه موفق عمل کردند.
پس از این تکامل شعری، شعر به سمت تکامل محتوایی گام برداشت تا آنجا که میتوان گفت تکتک کلمات و واژگان دفاع مقدس فریاد وارستگی، بیتعلقی، رستگاری، شکستناپذیری، آزادگی، استقلال و روحیه شهادتطلبی شهیدان را که برگرفته از فرهنگی عاشورایی با الگوپذیری از اباعبدالله الحسین (ع) بود، سر میدهد. تأمل و تعمق و تفکر خواننده در نکات دقیق و باریک سخنسنجان شعر دفاع مقدس سبب پردهبرداری از گوهرهای ارزشمند سخن فارسی است که با ارزشهای ادبیات دفاع مقدس عجین و آراسته شده است.
شاخصهای ادبیات پایداری در نظم و نثر دفاع مقدس
بهرهگيري از الگوهاي تاريخي يكي از شاخصهای مهم ادبيات پايداري است. در كشور ما واقعۀ كربلا يكي از اين الگوها است. با شروع انقلاب اسلامي، كربلا بارزترين اسوه و الگوي مبارزه شد. اصولاً كربلا بر چهار ركن و پایۀ اساسي استوار است. سوگ، حماسه، پيام و شيفتگي (حب)، كه ادب گذشتۀ فارسي عمدتاً به بُعد سوگ پرداخته است.
آنچه پيش از هر چيز شاعران و نويسندگان را تحت تأثیر قرار داد، بُعد سوزناكي كربلا است. شايد پيوند اين بُعد با عاطفه (اصليترين محور شعر) انگیزۀ پرداختن به اين جنبۀ كربلا است. البته در طي تاريخ شيعه، تأکید امامان (ع) و بزرگان نيز به همين موضوع است كه دعوت به اشك و گريه بر امام حسين (ع) گواه اين مسئله است. اين اشك و سوز، ترجمان مظلوميت و پلي براي شناخت ظلم و نفرت نسبت به ظالم است.
كربلا جز سوگ، جلوهگاه عظمت انسان و نمايشگاه بزرگ پاکبازی، ايستادن و نشكستن و ستيز قهرمانان و شكوهمندی آنان است. رزمي بینظیر در پرتو ارادهای سترگ. در كربلا هزاران توجيه براي تسليم، گريز، فتور و سستي میتوان يافت؛ اما روحهای آسماني، قلبهای مطمئن، نگاههای لبريز از عشق و طمأنینه و وجودهايي كه هستي خويش را در هستی محبوب گم كردهاند، در برابر ازدحام نيزه و شمشير میايستند و حماسهای جاودانه را رقم میزنند.
حادثۀ سرخ کربلا و حماسه خونینى که اندکى بیش از یک نیمروز آفریده شد، جنگ دو قدرت ستمگر و یا نبردى بر سر آبوخاک نبود، بلکه نهضتى برخاسته از شور و شعور الهى به رهبرى دردانهاى خدایى بود که علیه ستم پدید آمد. دو عنصر اساسي معرفت و محبت، بنياد انقلاب عظيم عاشورايي را تشكيل ميدهند. شوريدگي و عشقي كه در جان صحابۀ پاکباز كربلا جريان دارد از آنان پروانههایی بیپروا، پاکبازانی بیتاب و مشتاقان و شيفتگاني به مرگ ساخته است.
قصۀ کربلا و نهضت سيدالشهدا قضيهاي شخصي نيست، بلکه جرياني است تاريخي که سنت الهي محسوب میشود. كربلا پیامآور تمامی آن چيزهايي است كه در زندگي انسان بايد مطرح شود. آنچه روابط انساني را سامان میبخشد و مسير كمال را هموار میكند و بودن انسان را معنا و مفهوم میبخشد، در جریان كربلا پيدا و مهياست. در كربلا ایمان، عشق، صبوري، وحدت و همدلي، پاكي و پاکبازی، صداقت و صميميت، بصيرت و معرفت، عزت و آزادگي در مقابل شقاوت و شيفتگي، دنیاپرستی، خودخواهی، کجفهمی و جهل، ناپاكي، كفر، ذلت و اسارت ايستاده است. در نتيجه كربلا رويارويي پاكترين و آزادهترين انسانها با ذليلترين و پليدترين آنهاست.
شهید، یعنی حاضر، شاهد عالم به غیب، و یکی از اسمای حسنای خدا و عنوان کسی است که در راه خدا و دین کشته میشود. در ادبیات ما مراد از شهادت همان کشته شدن در راه خداوند است که سبب اصلاح جامعه میشود.
از آنجا موضوع شهادت و شهادتطلبی یکی از شاخصترین مضامین ادبیات پایداری است و شاعران با عشق به مجاهدان نبرد که انتخابی ایثارگونه و آگاهانه در باب مرگ داشته و مرگ در راه خدا را یک ارزش برتر دانستهاند، با سرودن اشعار در وصف شهید و شهادت، شهادت رزمندگان را نوعی معراج تلقی کردهاند. لذا بحث از شهیدان عموماً روحی، قدسی و عرفانی و همیشه با تکریم همراه است.
به تصویر کشیدن شهادت، ترغیب به تداوم راه شهدا، وصف شهدا، حسرت بهجا ماندن از کاروان شهدا و رسیدن به شهادت و ترویج فرهنگ ماندگار آن ازجمله مضامینی است که شاعران دفاع مقدس درسروده هایشان، به آن پرداختهاند.
وطن و ستايش ميهن از شاخصههای مهم در ادبیات پايداري است. در شعر دفاع و پايداري ايران، موضوع وطندوستی سابقهای بسيار درخشان دارد. تطابق انديشههای ديني و ملي با طرح روايت «حُب الوَطن مِنَ الايمان» از قول اولیای دين، سبب شد تا ايرانيان در چشمانداز عشق به ميهن، آرمانهای ديني را مد نظر قرار دهند.
از موضوعات ادبيات پايداري و شعر دفاع مقدس تجليل از مقام شامخ جانبازان رشيد اسلام است. آنان با از دست دادن عضوي از اعضاي بدنِ خود و با درس گرفتن از نماد جانبازان، حضرت ابوالفضل عباس (ع)، نهايت ايثار و ازخودگذشتگی را نشان دادهاند و بدون ادعا در نهایت صبوري در بين ما زندگي میكنند و برخي از آنان بعد از گذشت سالها با تحمل دردها و سختيهای فراوان به درجۀ شهادت نائل ميشوند. هنرمند و شاعر برخوردار از معرفت اجتماعي بر خود لازم میداند كه اين آزادگانِ سترگ ملي و مذهبي را در سرودههای خود بنوازد و در شناساندن مناسب آنان به مردم روزگار خود از ظرفیتهای هنري بهدرستی بهره گيرد.
بنابراين يكي ديگر از شاخصهای ادبيات جنگ و پايداري، بيان توصيف حماسهها و ستايش شهامتهای مبارزان و جانبازان اسلام است و شاعران اين رشادتها و جانبازيها را به طرز خوبي در اشعار خود به نمايش گذاشتهاند.
بيان توصيف حماسهها و ستايش شهامتهاي رزمندگان اسلام، يكي ديگر از شاخصهای ادبيات پايداري است. جنگي ناخواسته و نابرابر بر ملت ايران تحميل شد که رزمندگان با تمام قدرت خويش در مقابل اين تجاوز آشكار ايستادگي كردند. اين استقامت در شعر و نثر پايداري به بیان درآمد. بيان مظلوميت رزمندگان اسلام و ملت ايران در طول جنگ، بياني است حماسي كه در اشعار بسياري از شاعران ديده میشود.
و) استناد به مفاهیم ديني و مذهبي
يكي ديگر از شاخصهاي مهم ادبيات پايداري اعتقاد به باورها و اعتقادات مذهبي مردم است. دفاع مقدس ما سرشار از نشانهها و تصاويري است كه اخلاص و توسل ملتي را به امامان نشان میدهد. ادبيات كشور ما در آن برهه از زمان، محورِ همهچیز را در هستي، خدا قرار داده بود و سير بهسوی حق را حركتي لازم میدانست. این ادبیات، تحت تأثیر مكتب اسلام و متوني كه علما نوشتهاند با احساسي سرشار از صداقت و پاكي به اين منظور دستیافته است، بدین ترتیب ادبياتي كه منطبق با متونِ مذهبي و ديني بهخصوص تعاليم قرآن است؛ هنري میشود كه موجب اهتزاز روح میگردد.
به طور خاص توجه و الهام گرفتن از سیره و روش سرور آزادگان و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) در شعر و نثر دوران دفاع مقدس و پس از آن نمود بسیار شاخص و پررنگی دارد و به نوعی میتوان ادبیات پایداری را بخشی یا نمودی از ادبیات عاشورایی و آیینی برشمرد.
هجو و نشان دادن حقارت دشمن و کفار، یکی دیگر از شاخصهای ادبیات پایداری است که در اسلام هم از اهمیت بالایی برخوردار است. پیامبر (ص) پیوسته شعرا را راهنمایی میکردند که گفتار مخالفین و نسب و تاریخ نشر و نمای آنها را با ذکر نقاط ضعف نقد کنند و از این طریق به مقابله برخاسته و آنان را خفیف و سرشکسته سازند. ایشان به شعرا میفرمود: دشمنان را هجو گویید؛ چراکه مؤمن با جان و مال خود باید در راه خدا جهاد کند. به آنکه جان محمد در قبضۀ قدرت اوست قسم یاد میکنم که این عمل شما چنان است که گویی با تیرهای آتشین قلب دشمن را بشکافید و آنها را نابود سازید.
ح) ترسيم چهرۀ رنجکشیده و مظلوم مردم
يكي ديگر از شاخصهاي ادبيات پايداري، بيان مظلوميت ملت ايران در طول جنگ است. جنگ از مناطق جنگي به مناطق غیرنظامی هم كشيده شد. بمبارانهای هوايي هر روز دهها خانواده را به خاك و خون كشيد. شعرا این مظلومیت را بهخوبی در اشعار خود انعکاس دادند.
ادبيات پايداري، مردم را مردم خون و شهادت و تمثيلي از حماسه، ايثار و وحدت ميداند و آنان را از تبار نور و حقيقت آزادي به شمار میآورد كه در مقابل ظلم ايستادهاند و پرچم پيروزي در نبرد حق عليه باطل را برافراشته و در قلههای رفيع شجاعت سير ميكنند و اين يكي از شاخصها و درونمایههای ارزشمند اين نوع ادبيات است. همين درونمایه، باعث شده است كه در شعر شاعران دفاع مقدس، دعوت به پايداري نمود خاصي يابد.
از شاخصهاي مهم ديگر ادبيات پايداري و شعر جنگ، اميد به آينده و پيروزي با روحيۀ خودباوری و احيای هويت اسلامي است. اين عوامل، انگیزهای جهت انجام كارهاي بزرگ بهوسیلۀ مردان كوچک و غالباً نوجوان و متعهد است كه نويد فتح و ظفرند و آيندهای درخشان را براي مردم و كشور به ارمغان میآورند. نگاه معنوي به موضوعات اجتماعي و پيوند مسائل اجتماعي با دنيايي انتزاعي، نقطۀ عطفي در شعر متعهد بعد از انقلاب است.