همیشه فارس
جغرافیا به عنوان کهنترین دانش بشری، علمی کاربردی است که دارای جنبههای گوناگونی است. رابطه متقابل انسان و طبیعت را مطالعه میکند و نتایج را در قالب اسناد مکتوب، کتاب و نقشه به کاربران ارائه میدهد. نام ویژگیها و پدیدهها اعم از طبیعی یا ساخته شده توسط انسانها از دیرباز مورد توجه جغرافیدانان قرار گرفته است بنابراین ویژگیهای مشابه توسط آن متمایز میشود. نام یک ویژگی را نمیتوان مانند خود ویژگی روی زمین مشاهده کرد. بنابراین، با ذکر مورد روی نقشهها، اطلسها و کتابها، در طول دورههای مختلف بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی به عنوان میراث بشری محافظت میشود.
به همین دلیل هرگونه تغییر، تخریب یا تغییر نامهای ثبت شده در آثار مکتوب و نقشههای تاریخی مانند تخریب آثار باستانی محسوب میشود و اقدام نادرستی به شمار میرود. بنابراین ویژگیهای جغرافیایی از یک هویت تاریخی منحصر به فرد برخوردار است و نباید به عنوان ابزار سیاسی برای رسیدن به اهداف سیاسی، قبیلهای، نژادی و یا در هر گونه تضاد با منافع ملی و ارزشهای دیگران به کار گرفته شود. این مقاله به بررسی پیشینه تاریخی نام خلیج فارس میپردازد تا بتواند واقعیتها را روشن کند.
مشخصات جغرافیایی خلیج فارس
خلیج فارس در ۲۴ تا ۳۰ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ تا ۵۶ درجه و ۲۵ دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ قرار دارد. کارون، زهره، جراحی موند، دالکی، هندیجان، کل و میناب، بیشترین رودخانههای پرآبی هستند که از فلات ایران به خلیج فارس میریزند. خلیج فارس خليج آبي است كه از اقيانوس هند به بخشي از فلات ايران وارد میشود و تمام قسمت شمالی آن را استانهایی در ایران پوشانده است. اگر بخواهیم فرض کنیم که این دریا در طول تاریخ نامی نداشت و جغرافیدانان و متخصصان نامی برای این خلیج انتخاب میکردند، بدون شک نامی بهتر از فارس پیدا نمیکردند. زیرا ایران طولانیترین ساحل را دارد. علاوه بر این، با جمعیتی بیش از 80 میلیون نفر، بزرگترین کشور از نظر جمعیت مجاور این آب است.
اولین استعمار
در پی حمله انگلستان به جزیره خارک در سال ۱۸۳۷، دولت وقت ایران به این سیاست جداییطلبانه انگلیس در خلیج فارس اعتراض کرد و رسماً به دولت انگلیس هشدار داد تا دست از این فتنهگری بردارد. هشدار ایران به روزنامه تایمز لندن بود که در سال ۱۸۴۰ برای نخستین بار خلیج فارس را دریای بریتانیا خواند. اما این نامگذاری به قدری بیپایه و اساس بود که در هیچ جای دیگری به کار نرفت. به دنبال ملی شدن صنعت نفت ایران در سال ۱۹۵۰ و خلع ید شدن شرکتهای انگلیسی و قطع ارتباط میان ایران و انگلیس، وزیر مستعمرات انگلیس برای نخستین بار این نام جعلی را به کار برد. در آن سالها، کشورهای جنوبی خلیج فارس یا مستعمره و یا تحتالحمایه انگلیس بودند. دولت انگلیس نیز به منظور تلافی ملی شدن صنعت نفت ایران کتابی را به قلم رودریک اون، یکی از جاسوسان انگلیس، به نام حبابهای طلایی بر روی خلیج عربی در سال ۱۹۵۷ به چاپ رسانید. این کتاب که بلافاصله به زبان عربی ترجمه شد سرآغازی بر تحریف نام خلیج فارس بود. گرچه این آبراهه در همه متون تاریخی و جغرافیایی عربی خلیج فارس و بحر فارس نامیده شدهاست، با این حال این نامگذاری از دهه ۱۳۳۰ خورشیدی از سوی ملیگرایان عرب مورد چالش واقع شدهاست. کشورهای عربی، از دهه ۱۹۶۰ میلادی و با گسترش اندیشههای پان عربی توسط جمال عبدالناصر از نام جعلی خلیج عربی استفاده میکنند. این مطلب طی یک بخشنامه از طرف اتحادیه عرب به همه کشورهای عربی رسماً ابلاغ شدهاست.
سازمان ملل و سازمانهای بینالمللی و تخصصی نام خلیج فارس را همچنان نام اصلی و معتبر دانسته و تغییر نام خلیج فارس را هیچگاه نپذیرفتهاند. اسامی آثار طبیعی یا ساخت بشر مدتهای مدیدی مورد توجه جغرافیدانان است. آنها با درج این اسامی در نقشهها، اطلسها و کتابها از آنها در طول دورههای مختلف حفاظت میکنند. این اسامی هویت تاریخی منحصر به فردی دارند و نباید به عنوان ابزار سیاسی در دستیابی به اهداف سیاسی، قبیلهای و نژادی یا در جهت درگیریهای منافع ملی و دیگر ارزشها استفاده شوند. این امر در مورد نام خلیج فارس نیز صدق میکند. گروه کارشناسان سازمان ملل متحد (UN) در زمینه اسامی جغرافیایی طی مقالهای موسوم به «تأیید نام تاریخی، جغرافیایی و قانونی خلیج فارس» نوشت؛ جغرافی علم کهن بشری با ابعاد مختلف است. روابط دو جانبه انسان و طبیعت را بررسی میکند و آنها در قالب مقاله، کتاب و نقشه در اختیار کاربران قرار میدهد. محققانی که در مورد نام خلیج فارس تحقیق کردهاند، بر این نام اتفاق نظر دارند. در طول قرنها و حداقل 2500 سال قبل یعنی از زمان امپراطوری قدرتمند پارس، هرگز چنین اتفاق آرائی در خاورمیانه در میان نویسندگان و مورخان بر سر این نام تاریخی دیده نشده است.
قدمت نام خلیج فارس
با توجه به مدارک و پیشینهها، بیش از دو هزار سال است که این پهنه ی آبی در نقشهها، نوشتهها و کاربردهای رسمی به عنوان «خلیج فارس» شناخته شده است. حتی پس از ظهور اسلام، دنیای عرب آن را با نام «بحر فارس» یا دریای ایران میشناخت. هیچ سند مکتوبی از زمان امپراطوری پارس باقی نمانده است، اما در تاریخ و فرهنگ شفاهی ایرانیان آبهای جنوبی را دریای جَم، دریای ایران و دریای پارس نامیدهاند. در طول سالهای330 تا 559 پیش از میلاد مسیح، همزمان با حاکمیت امپراطوری پارس در منطقه خاورمیانه، به طور ویژه تمام بخش خلیج فارس و بخشی از شبه جزیره عربستان، نام دریای پارس در متون گردآوری شده به طور گسترده ای نوشته شده است. در میان آثار مکتوب برجسته در این زمینه؛ نقشه جهانی هِکاتوس (472 تا 509 پیش از میلاد) خلیج فارس را به وضوح نشان داده است. همچنین در نقشهای که از هرودوتوس (مورخ بزرگ یونانی در سالهای 425 تا 484 پیش از میلاد) باقی مانده خلیج فارس را معرفی میکند. در نقشه جهانی دیسِرک Diseark (285 تا 347 پیش از میلاد) نیز خلیج فارس به وضوح مشخص شده است. در همان زمان، بسیاری از نقشهها و اسناد تهیه شده تا قرن هشتم توسط دانشمندان و محققان جغرافیایی مانند؛ هکاتوس، هرودوتوس (پدر علم جغرافی)، هیپارِک، کلودیوس بطلمیوس، کراتس مالوس و... در دوره اسلامی محمد بن موسی خوارزمی، ابو یوسف اسحاق کَندی، اِبن خَرداذَبه، هَرانی (بَتانی)، مسعودی، ابو زید بلخی، استخری، ابن حوقَل، ابوریحان بیرونی و دیگران اشاره کردند که دریای وسیعی در جنوب ایران قرار دارد؛ دریای پارس، پارس خلیج، دریای فارس، خلیج فارس، بحر فارس، سینوس پرسیکوس، ماره پرسیکوم و غیره. در سال 1507 پس از میلاد، نیروی دریایی پرتغال تحت فرمان «آلفونسو بِرکِرک» جزیره هرمز را تصرف کرد و این اشغال تا سال 1620 ادامه یافت. به گفته سازمان ملل؛ پیش از مسیح، اعراب بیشتر در حجاز، یمن و سواحل دریای سرخ (خلیجی از اقیانوس هند بین شبه جزیره عربستان و شمال شرقی قاره آفریقا) زندگی میکردند و با خلیج فارس آشنا نبودند. پس از مبارزه اردشیر (پادشاه دوره ساسانی در ایران) برای سرکوب کردن آبیسینیان در یمن به درخواست «سیف بن زیازان» فرماندار یمن، ازدحام اعراب در سواحل خلیج فارس رو به فزونی گذاشت. با ظهور اسلام و گسترش این دین در ایران، مهاجرت اعراب به سواحل خلیج فارس افزایش یافت. اما با این حال، دانشمندان مسلمان و عرب خلیج فارس را در بیش از 30 کتاب جغرافیایی، تاریخی، ادبی یا کتابهای تفسیر اخلاقیات و فقه توصیف کردهاند. در یک سطح رسمی، سازمان ملل متحد و دیگر سازمانهای مختلف بین المللی بر پایهی کاربرد تاریخی، خلیج فارس را به عنوان نام پایه و پیشنهادی به رسمیت میشناسند. نام خلیج فارس از سوی اکثر دولتها نیز به رسمیت شناخته میشود. سازمان ملل متحد این خلیج را به عنوان معیار قانونی بین المللی شناخت و در اینباره گفت: «هر تغییر، تخریب یا تبدیل اسامی ثبت شده در اسناد تاریخی و نقشهها مانند تخریب آثار باستانی است و به عنوان اقدامی ناشایست در نظر گرفته میشود. بنابراین اسامی موارد جغرافیایی که از یک هویت منحصر به فرد تاریخی برخوردار هستند نباید به عنوان ابزار سیاسی در رسیدن به هدف سیاسی، قبیلهای و نژادی یا هر درگیری در جهت منافع ملی و دیگر ارزشها مورد بهره برداری قرار بگیرند.» با توجه به پیشینه تاریخی نام خلیج فارس، «سِر آرنولد ویلسون» در کتابی که در سال 1928 منتشر شد نوشت: «برای زمین شناسان، باستان شناسان، جفرافیدانان، بازرگانان، سیاستمداران، گردشگران و پژوهشگران از گذشته تا به حال هیچ کانال آبی قابل توجه و مهمتر از خلیج فارس نبوده است.»
او ادامه میدهد که این کانال آبی که فلات ایران را از عربستان جدا میکند، حداقل از 2200 سال قبل تاکنون از هویت ایرانی بهرهمند بوده است. در چندین فصل از سفرنامه فیثاغورث که به همراهی داریوش (پادشاه هخامنشی) اشاره و سفر به شوش و پرسپولیس را توصیف کرده، آمده که کتیبهها و حکاکیهای دوران داریوش حاکی از آن است که وی کانال آبی خلیج فارس را «دریای پارس» نامیده است. در کتابی به نام «پرسیلوس آریاتریا»(Persilus Aryateria) توریست یونانی در قرن اول پس از میلاد، آبهای ساحل عمان «دریای پارس»، منطقه بَربَری بین سواحل عمان و یمن متعلق به پارس است و خلیج واقع در جنوب ایران خلیج فارس نام نهاده شده است. زندگی ایرانیان در هر دو طرف تأیید شده است. «اندرو شاپیرو» از مقامات وزارت امور خارجه آمریکا طی نشست خبری در مورد فروش سلاح به عربستان سعودی از لفظ خلیج عربی استفاده کرد. شورای ملی ایرانیان آمریکا طی نامهای اعتراض خود را به هیلاری کلینتون اعلام کردند. مقاله اعتراضی آنها در هافینگتونپست منتشر گردید. این امر احتمالا یک اشتباه گفتاری هنگام خواندن بیانیهی از پیش مهیا شده بود. سازمان بین المللی هیدروگرافی یک سازمان بین المللی که اطلاعات هیدروگرافی (آبنگاری) را برای ناوبری دریایی و مقاصد دیگر در سراسر جهان فراهم میآورد در استاندارد خود از نام خلیج ایران (خلیج فارس) برای این راه آبی استفاده میکند. مطالعاتی در سال 1993 توسط بخش تحقیقات فدرال کتابخانه ملی کنگره آمریکا در مورد کشورهای حوزه خلیج فارس منتشر شد. نویسندگان این مطالعات با تصدیق اینکه دولتهای کویت، قطر، امارات متحده عربی، عمان و بحرین همانند دیگر کشورهای عربی به طور رسمی اصطلاح خلیج فارس را رد میکنند و آن را خلیج عربی مینامند، به تبعیت از هیئت مدیره آمریکا در اسامی جغرافیایی از اصطلاح "خلیج فارس" استفاده میکنند کتابها و فرهیختگانی چون؛ البلدان، تاریخ یعقوبی، المغاری، فتوح الشام، فتح العجم نوشته محمد بن عُمَر، تاریخ مقیمی، تاریخ الرسل و الملوک نوشته محمد بن جریر طبری، تاریخ بلعمی، ابن خرداذَبه، ابن فقیه همدانی، استخری، مسعودی، مقدسی، ابن حوقَل، قزوینی، طاهر مروَزی، ناصر خسرو، شمس الدین دمشقی، قُدامه بن جعفر، ابن یعقوب، ابن رَسته، شهریار رامهرمزی، ابن بلخی، ادریسی، بَکران خراسانی، یاقوت حمودی، ابوالفداء، نوبَری، جُوِینی، حاج خلیفه (چَلابی)، جُرجی زِیدان از سال 207 قمری تاکنون از نام خلیج فارس در کتابهای خود استفاده کردهاند. دکتر «خوزه مانوئلگارسیا» پرفسور و عضو انجمن جغرافیایی پرتغال طی مقالهای تحقیقاتی با تأکید بر نام خلیج فارس گفت که این نام از سال 1507 تاکنون در اسناد رسمی و غیر رسمی و نقشههای پرتغال وجود داشته است. نقشههای تهیه شده توسط پرتغالیها با ذکر نام خلیج فارس در موزههای موسوم به میراث بشر نگهداری میشود. «نَفتالی کادمَن» رئیس تیم کاری مربوط به اطلاعات توپونیمی (مکان نامی یا جاینام شناسی) اظهار داشت که انگیزه تغییر نام خلیج فارس صرفا سیاسی است.
نظر برخی رسانههای جهان که بر نام خلیج فارس صحه گذاشتهاند
«برایان ویتاکر» روزنامه نگار انگلیسی گاردین نوشت: «اِسترابو و پتولمی» جغرافیدانان باستان این امتداد آبی را خلیج فارس نامیدند. نامی که در زمان مدرن نیز بر آن تأکید شده است. گاردین در تاریخ 27 اکتبر سال 2010 در مقاله دیگری نوشت: «خلیج فارس» از سال 1917 تاکنون اصطلاح رسمی آمریکا بوده است، اینکه اکنون دولت آمریکا طی سالهای اخیر با تغییر سیاست غیر مترقبه و ناگهانی آن را خلیج عربی میخواند قابل تأمل است. هیچ دلیل منطقی به جز تحریک ایران برای این اقدام وجود ندارد. الجزیره در تاریخ 12 دسامبر سال 2010 نوشت: تلاش دولت آمریکا برای ترویج اصطلاح خلیج عربی به جای قاعدهی تاریخی «خلیج فارس» منجر به واکنش شدیدی شده است. نیروی دریایی آمریکا در پی استفاده از اصطلاح خلیج عربی با واکنش شدید شورای ملی ایرانیان آمریکا در صفحه فیس بوک خود مواجه شد و توضیح داد که ما قطعا قصد کینهتوزی و بیحرمتی به میراث گرانبهای شما که سالها پیش از اینکه ما نیروی دریایی باشیم وجود داشته است را نداشتهایم.
دایره المعارف جهانی با معرفی مکان جغرافیایی خلیج فارس و اهمیت آن به عنوان تنها منبع بزرگ نفت خام جهان مینویسد: از نظر تاریخی و عمومی این آبراه که گاهی با اقدامات جدال برانگیز از سوی کشورهای عرب، خلیج عربی یا خلیج خوانده میشود که هیچ کدام در عرصه بین المللی به رسمیت شناخته نمیشود، به عنوان «خلیج فارس» شناخته شده است.
نیویورکتایمز در 12 ژانویه سال 2016 نوشت: از زمان ایرانیان باستان که امپراطوری بر یونانیها و انگلیسیها غلبه یافت، «خلیج فارس» در تمام تاریخ، نقشهها، اسناد و دیپلماسی استفاده شده است. سازمان ملل متحد با توجه به اسناد تاریخی از اصطلاح خلیج فارس استفاده میکند. انجمن نشنال جئوگرافیک برای اشاره به این آبراه از نام خلیج فارس استفاده میکند. این انجمن در سال 2004 در نسخه جدید از اطلس جهانی نشنال جئوگرافیک به عنوان اصطلاح جایگزین برای خلیج فارس، خلیج عربی را با حروف کوچکتر و داخل پرانتز منتشر کرد. این اقدام منجر به اعتراضات سنگین بسیاری از ایرانیها به ویژه کاربران اینترنت و آکادمی ایرانولوژی شد. دولت ایران نیز در واکنش به این اقدام، توزیع این اطلس را در کشور خود ممنوع کرد. این انجمن در 30 دسامبر همان سال (2004) با حذف پرانتز مرجع، تصمیم و اطلس چاپ شدهی جدید خود را عوض کرد و طی یادداشتی افزود: «به لحاظ تاریخی و عمومی این پهنه ی آبی به عنوان خلیج فارس شناخته میشود.» کتاب ویراستاری اسوشیتدپرس (AP Stylebook) که توسط روزنامهنگاران آمریکایی ایجاد شده توضیح میدهد: خلیج فارس، یک نام قدمتدار و بهترین انتخاب است. برخی از کشورهای عربی آن را خلیج عربی مینامند. از خلیج عربی تنها در نقل قولهای مستقیم استفاده کنید و در متن توضیح دهید که این آبراه به عنوان خلیج فارس شناخته میشود.