موسیقی انقلاب و دفاع مقدس نیاز به حمایت دارد
محمد گلریز شناخته شدهترین خواننده سرودهای انقلابی است که صدایش با خاطرات انقلاب اسلامی عجین شده و در خاطر جمعی چند نسل محفوظ مانده است.
محمد گلریز شناخته شدهترین خواننده سرودهای انقلابی است که صدایش با خاطرات انقلاب اسلامی عجین شده و در خاطر جمعی چند نسل محفوظ مانده است. آثار این خواننده پیشکسوت البته که فقط به انقلاب اسلامی محدود نمیشود و دفاع مقدس را نیز در بر میگیرد. شهید مطهر، بانگ آزادی، خجسته باد این پیروزی، ای بسیجی، دریغا و امیدآفرینان بسیج از جمله خاطرهانگیزترین سرودهای انقلابی و حماسی گلریز بهشمار میروند. گلریز از خانوادهای هنرمند برخاسته و پدرش از مداحان و تعزیهخوانان مشهور تهران بوده و برادربزرگش هم اکبر گلپایگانی، خواننده شهیر ایرانی است. او در این گفتوگو از خواننده شدن و همراهیاش با انقلاب میگوید و به واکاوی دلایل تعلق خاطرش به سرودهای انقلابی و دفاع مقدسی میپردازد. با ملاحظه مطول نشدن مطلب و پرهیز از تکرار مکررات، تا حد امکان از خاطرهبازی با محمد گلریز پرهیز شده و پایه و تمرکز این گفتوگو به آسیبشناسی موسیقی انقلاب و دفاع مقدس و بررسی علل رکود آن در سالهای اخیر بنا نهاده شده است. این خواننده کهنهکار و مجرب گلایه دارد از عدم توجه مسئولان به موسیقی انقلاب و مقاومت و یک غفلت تاریخی، آن هم در شرایطی که دشمن ورود و سرمایهگذاری هدفمند و بلندمدتی را در این عرصه داشته است. صدای محمد گلریز به عنوان میراث شفاهی ایران در سازمان میراث فرهنگی به ثبت رسیده است.
_ آقای گلریز از سبقه خانوادگیتان در عرصه آواز و خوانندگی بیاطلاع نیستم اما نام شخص شما با سرودها و آهنگهای انقلابی و دفاع مقدسی گره خورده و به تعبیر بهتر، به برندی در این عرصه تبدیل شدهاید. چگونه شد به این وادی هنری آمدید و اینقدر پر کار بودید و ماندگار شدید؟
انقلاب اسلامی اتفاق کوچکی نبود. مردم کار بزرگی کردند. کسی باورش نمیشد که بشود با دست خالی یک طاغوت به آن بزرگی را از کار انداخت. دفاع مقدس هم حماسه عظیمی بود. عدهای جوان پاک جانشان را برای این انقلاب و مردم فدا کردند. خب من به عنوان یک خواننده باید با این موج همراه میشدم. باید برای این انقلاب و مردمش میخواندم و برای رزمندگان. وظیفه هر هنرمندی است که در برابر این همه حماسه و شکوه سکوت نکند و با خلق آثاری در عرصهای که فعالیت میکند، نام و یاد قهرمانانش را زنده نگه دارد. ما در ایران باستان و حتی در صدر اسلام هم با مقولهای به نام رجزخوانی مواجه هستیم. رجزها باعث میشد تا روحیه خودی تقویت شود و روحیه دشمن ضعیف. فکر میکنم یکی از کارکردهای سرودهای انقلابی و دفاع مقدسی هم برای تقویت روحیه مقاومت و دادن انگیزه بود. در همه انقلابها و جنگها هم شاهد خلق سرودها و آهنگهای متعددی بودهایم. انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی هم نمیتوانست از این قاعده مستثنا باشد. از سوی دیگر، موسیقی از آن دسته هنرهایی است که میتواند بر روی افکار عمومی جامعه تاثیر بگذارد. به هر حال، هیچکس با موسیقی فاخر و سالم مشکل ندارد و کسی هم اثرات مثبت آن را بر جامعه انکار نمیکند.
_ پس باور و عقیده، شما را به عرصه هنر انقلاب و دفاع مقدس کشاند. خودتان هم در جریان انقلاب اسلامی حضور داشتید و مشارکت میکردید؟
فکر میکنم مگر عده معدود و وابستهای، همه مردم ایران در شکلگیری و پیروزی انقلاب مشارکت داشتند. کسی در خانه نمیماند. انقلاب مثل یک رودخانه همه را با خود همراه میکرد. من هم مثل همه مردم سعی میکردم مشارکت داشته باشم. در آن دوران فضای خاص و صمیمانهای بر جامعه حاکم بود که ناگفتنی است. البته از آنجا که پیش از انقلاب در رادیو مشغول کار بودم بخش عمدهای از رفت و آمدم در آن دوران به ساختمان رادیو مربوط میشد.
_ اولین سرودی که پس از انقلاب خواندید کدام بود؟
سرود معلم بود که در وصف شخصیت آیتالله طالقانی خواندم. آقای راغب آهنگ این سرود را ساخته بودند. «معلم» اولین سرودی بود که به شکل رسمی از رادیو پخش شد. این سرود را در شرایط خیلی سختی ضبط کردیم. انقلاب تازه پیروز شده بود و رادیو ثبات نداشت.
_ جالب اینجاست که این سرود «معلم» که از آن نام بردید در قیاس با دیگر آثارتان کمتر آشناست.
اتفاقا در زمان خودش خیلی با استقبال مردم مواجه شد. این سرود با این بیت آغاز میشد که: ای معلم ای توانده روان و جان ما/ ای که جان فدا کنی که پروری روان ما. شاید محبوبیت زیاد سرودهایی مثل بانگ آزادی و شهید مطهر باعث شد که معلم در اذهان باقی نماند.
_ به فعالیتتان در رادیوی پیش از انقلاب اشاره کردید. آن زمان هم به خوانندگی اشتغال داشتید؟
بله، در رادیو خوانندگی میکردم و با مرحوم لطفی همکاری داشتم. علاوه بر بازخوانی آهنگهای قدیمی، تعدادی آهنگ هم از خودم خوانده بودم. اشتغالم در رادیو هم به شکل تمام وقت بود.
_ گویا پیش از شما سایر اعضای خانواده و از جمله، برادر بزرگتان هم به خوانندگی اشتغال داشتهاند و بخشی از صدای خوشتان را وامدار وراثت هستید.
خوانندگی در خانواده ما بسیار ریشهدار است. مرحوم پدربزرگم صدایی خوش داشتند و پدرم هم پس از مهاجرت به تهران در کودکی، همانند پدرش راه تعزیهخوانی و مداحی را در پیش گرفت. پدرم از تعزیهخوانهای اسمی پایتخت بود و معروفیت داشت. البته مداحی هم میکرد و در اواخر عمر که بهطور کامل به مداحی میپرداخت. برادر بزرگم هم که اسم شناخته شدهای در عالم موسیقی است و همه، اکبر گلپایگانی را میشناسند و با آهنگهایش خاطره دارند. همه این عوامل باعث شد تا پای من هم به عالم موسیقی و خوانندگی باز شود، ضمن اینکه از صدای خوبی هم برخوردار بودم. سایر برادرانم هم خوشصدا بودند و میخواندند.
_ فامیل پدرتان چه بود؟
گلپایگانی.
_ و چهگونه شما شدید گلریز؟!
اصلیت ما به گلپایگان باز میگردد و به همین دلیل، شهرت پدربزرگ و پدرم گلپایگانی بود. فامیل خودم هم به مانند سایر برادرانم در شناسنامه گلپایگانی است. اما اینکه چرا به گلریز شهره هستم، ارتباطی به کارکردن در پس از انقلاب ندارد. من و برادر بزرگم، اکبر پس از آن که مقدمات موسیقی سنتی را نزد پدرمان آموختیم برای آموزش بیشتر، خدمت استاد نورعلی خان برومند میرسیدیم. پدرم علاوه بر مداحی و تعزیهخوانی، با موسیقی سنتی هم آشنایی داشت. به پیشنهاد و در اصل، فرمان مرحوم برومند قرار شد من به جای گلپایگانی از عنوان گلریز استفاده کنم. گلریز نام یکی از گوشههای موسیقی ایرانی است. من هم اطاعت امر کردم. اینگونه شد که با نام محمد گلریز شروع به فعالیت هنری نمودم وگرنه نه با برادربزرگم اختلافی دارم و همیشه هم به ایشان افتخار کردهام و نه این تغییر فامیل برای فعالیت در پس از انقلاب بوده است.
_ پس موسیقی ایرانی و خوانندگی را در نزد اساتید هم آموختهاید؟
بله، علاوه بر مرحوم برومند از محضر اساتیدی همچون استاد ادیب خوانساری و محمدرضا لطفی هم بهره بردهام.
_ صدای شما به عنوان یکی از میراث شفاهی ایران در سازمان میراث فرهنگی به ثبت رسیده است و در مجموع، تعدادی از ماندگارترین و خاطرهانگیزترین سرودهای انقلاب و دفاع مقدس را اجرا کردهاید. خودتان کدام کارتان را میپسندید و بیشتر دوست دارید؟
بعضی از سرودها مثل شهید مطهر، بانگ آزادی، خجسته باد این پیروزی و امیدآفرینان بسیج نه فقط با استقبال فوقالعاده مردم مواجه شدند که راه را برای فعالیت سایر خوانندگان در این عرصه باز و هموار کردند. از این نظر، این آهنگها برای خودم هم جایگاه ویژهای دارند، بهخصوص بانگ آزادی.
_ شما پیش از این و در گفتوگوهای متعدد رسانهایتان به بیان خاطراتی از دیدار با حضرت امام(ره) و تاثیر سرودهای انقلابی و دفاع مقدسیتان بر بدنه جامعه پرداختهاید که به همین دلیل و با لحاظ عدم تکرار مکررات از آنها میگذریم و سعی میکنیم کمی تخصصیتر و تحلیلیتر به آسیبشناسی موسیقی در عرصه انقلاب و دفاع مقدس بپردازیم. به نظرتان چرا مثل گذشته از سرودهای انقلابی استقبال نمیشود و همین معدود آثاری هم که تولید میشوند اقبال عمومی را نمیبینند؟
به نظرم سطح و استاندارد در موسیقی پایین آمده و نازل شده است. نوع سخیفی از موسیقی در جامعه غالب شده که اثراتش را بر موسیقی انقلاب و دفاع مقدس هم گذاشته است. مافیایی بر صنعت موسیقی کشور حاکم است که فقط به سود خودش فکر میکند و ترجیح میدهد به سبکی از موسیقی بپردازد که بازار داشته باشد. طبیعی است که در این شرایط، سلیقه و خواست مخاطب هم به سمت این سبک از موسیقی سوق پیدا میکند. حتی این تاثیرگذاری را در سبکهای مداحی هم میتوان مشاهده کرد. برخی از مداحیهای امروز فاصله زیادی با سبک قدیمی و اصیل دارند و واقعاً مایه تاسف هستند. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که سرودهای انقلابی هم پا به پای جامعه به روز نشدهاند و خود را با مقتضیات زمان وفق ندادهاند. قطعاً سرودی که قرار است برای نسل دهه چهارم انقلاب ساخته شود با آنچه در ابتدای دهه ۶۰ تولید میشد باید تفاوت داشته باشد.
_ البته نباید همه تقصیرها را به گردن مخاطب انداخت. سالهاست که در عرصه سرود انقلابی و دفاع مقدسی هم کار فاخر و ماندگاری ساخته نشده است. اگر با این موضوع موافق هستید، علت این کمکاری را در چه میبینید؟
دلایل مختلفی دارد. ببینید، مساله نفوذ و سرمایهگذاری دشمن در حوزه فرهنگی یک توهم و بدبینی نیست. دشمن بر روی عرصه موسیقی سرمایهگذاری کرده است و دوست ندارد جوان ایرانی موسیقی فاخر گوش کند. جنگ فرهنگی، شوخی نیست. مافیای مسلط بر عرصه موسیقی کشور که به دنبال پایین آوردن سطح سلیقههاست، با تمام توان فعالیت میکند. از آنسو، بسیاری از مسئولان و متولیان ذیربط در یک بیتفاوتی کامل بهسر میبرند و اهمیت کار فرهنگی را درک نکردهاند. موسیقی انقلاب و دفاع مقدس نیاز به حمایت دارد. باید در این حوزه سرمایهگذاری شود. همین بها ندادن باعث دلسردی و خانهنشینی بسیاری از فعالان موسیقی انقلاب شده است. بسیاری از افرادی که سالها حضور و تجربه در این عرصه دارند خودشان را کنار کشیدهاند یا کنار گذاشته شدهاند. واقعا جای تاسف دارد که چنین بزرگانی از فعالیت به دور باشند. موسیقی انقلابی دارد به دست فراموشی سپرده میشود و همه باید دست به دست هم بدهیم تا نگذاریم این اتفاق بیفتد. نه فقط موسیقی انقلابی که موسیقی سنتی و ایرانی هم مهجور مانده است. عدم حضور و خانهنشینی بزرگان باعث شده که ما در زمینه شعر هم دچار ضعف باشیم. بخش عمده موفقیت یک سرود انقلابی وابسته به شعرش است. یکی از دلایل محبوبیت و ماندگاری سرودهای انقلابی و دفاع مقدسی برخورداری از اشعار قوی بود که البته از شعارهای مردمی گرفته شده بودند. این همه شخصیت فاخر در انقلاب و دفاع مقدس داریم که میتوانیم به آنها بپردازیم. اگر زمانی درباره شهید مطهری سرود میخواندیم چرا حالا از سردار شهید سلیمانی نخوانیم؟ چرا اشعار خوبی درباره این شخصیتها گفته نمیشود که بشود برایش آهنگ ساخت؟ متاسفانه شرایطی را درست کردهاند که دغدغهمندان و مجربان عرصه هنر انقلاب و دفاع مقدس کنار بروند و این میدان خالی شود. حتی آنقدر انگ به هنرمندان انقلابی زده میشود و شبههافکنی میکنند تا آنها را فراری دهند. درباره خود من میگفتند که دستمزدهای آنچنانی میگیرد، در حالی که هیچوقت نگاه مادی به این کار نداشتهام.
_ جالب آنکه روزگاری موسیقی مقاومت هم بهمانند سینما و تئاتر دارای جشنوارهای بود که هر ساله دستکم به بهانه این جشنواره چند اثر انقلابی و دفاع مقدسی تولید میشد اما این جشنواره سالهاست که تعطیل شده. خودتان هم برای چند دوره دبیر این جشنواره بودید.
این دیگر باز میگردد به همان عدم حمایتهایی که از آن حرف زدیم. خود من مسئولیت دبیری چهار دوره جشنواره موسیقی مقاومت را برعهده داشتم. بودجه آنچنانیای هم نداشتیم اما هر چه بود کارهای خوبی انجام میشد. حتی خوانندگانی که کار پاپ میکردند هم در این جشنواره حضور داشتند و اثر ارائه میدادند. اجراهای خیلی خوبی در جشنواره داشتیم و استقبال مردم هم فوقالعاده بود. متاسفانه در یک دهه اخیر جشنوارههایی مانند موسیقی مقاومت را به بهانه نداشتن بودجه تعطیل کردند و فقط مانده جشنواره موسیقی فجر که در آن هم کمتر نشانی از آثار انقلابی و دفاع مقدسی میتوان گرفت.
_ به عنوان یک خواننده و کارشناس که سالهاست در عرصه موسیقی انقلاب و دفاع مقدس فعال هستید، چه پیشنهادی دارید برای خروج این موسیقی از رکود و بنبستی که به آن گرفتار است؟
علاوه بر آنکه باید راه را برای بازگشت دوباره پیشکسوتان به این عرصه باز کرد، لازم است تا جوانان علاقهمند هم آموزش ببینند. حضور بیآموزش و بیبرنامه افراد، خودش میتواند یک آسیب باشد. از سوی دیگر، مسئولان هم باید از اهمیت توجه به عرصه موسیقی آگاه شوند و بدانند که یک سرود چه تاثیر مثبتی میتواند در جامعه بگذارد. باید همه نهادها و مسئولان در این مورد احساس تعهد و مسئولیت کنند. از موسیقی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس باید حمایت مالی و معنوی شود. باید سرمایهگذاریهای هدفمند و بلندمدت در این عرصه صورت بگیرد. مسئولان باید به ارزش کار فرهنگی واقف شوند. ممکن است یک سرود و آهنگ بتواند در جامعه تحولی ایجاد کند که با هیچ وسیله و ابزار دیگری امکانپذیر نباشد. باید موسیقی کشور را ریلگذاری کرد و به مسیر اصلیاش بازگرداند. حیف است که از موسیقی انقلابی دور شویم.
_ از فعالیتهای اخیر خودتان در حوزه سرودهای انقلابی و دفاع مقدسی بگویید.
من یاد گرفتهام که کار خودم را بکنم و با وجود همه مشکلات، به فعالیتم ادامه دهم. سال گذشته قطعه «سربداران» را به مناسبت شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی اجرا کردم که کار راضیکنندهای هم شد. امسال هم سرودی را در بیان مقام امام رضا(ع) ضبط کردیم که از آن هم راضی هستم. دوست دارم کاری هم برای شهید مظلوم محسن حججی داشته باشم که هنوز موقعیتش پیش نیامده و امکاناتش فراهم نشده است. امیدوارم ساخت این سرود هم میسر شود.