نبرد با صهیونیسم در میانه جنگ ایران و عراق
حدود 10 روز پس از فتح خرمشهر و آزادسازی بیش از 5 هزار کیلومتر مربع از سرزمینهای کشورمان توسط رزمندگان ایرانی، رژیم صهیونیستی در روز 14 خرداد 61 به جنوب لبنان حمله کرد. این حمله مهمترین اتفاق از سوی رژیم صهیونیستی همزمان با جنگ ایران و عراق بود که بر جنگ ما اثر گذاشت و از سوی دیگر زمینهساز شکلگیری جریان مقاومت در کشور لبنان و در برابر آن رژیم نیز شد.
جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینکه بنابر وظیفه ذاتی خود به یاری مردم مسلمان فلسطین و لبنان در برابر رژیم صهیونیستی پرداخت، فرصت را مناسب دید تا به مقابله با یک اتهام بزرگ بپردازد و حاکمان عربیِ حامی رژیم بعث عراق و صدام را مورد سوال و سرزنش قرار دهد.
ناکامی صدام و صهیونیستها در تخریب چهره ایران
چند روز پیش از آغاز حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان، وزیر دفاع آن رژیم ادعا کرد که به ایران تجهیزات نظامی فروخته است. در روز هفتم خرداد ماه سال 61، رسانههای سعودی که حامی صدام در جنگ تحمیلی بودند، حملات تندی به جمهوری اسلامی ایران کردند و خواستار واکنش حاکمان عربی و صدور حکم جهاد علیه ایران شدند. رادیو اسرائیل و رادیو بیبیسی نیز پازل این عملیات رسانهای را تکمیل و این ادعا را چندین بار تکرار کردند. وزارت امور خارجه آمریکا هم در این خصوص بیانیهای صادر کرد و یکی از نمایندگان پارلمان رژیم صهیونیستی از وزیر دفاع این رژیم خواست تا توضیح دهد.
این ادعای صهیونیستها پس از آزادسازی خرمشهر بهانهای برای رژیم بعث عراق شد تا ایران را تحت فشار قرار دهد و به نوعی مجبور به پذیرش صلح کند. پس از فتح خرمشهر، عراق همچنان بخشهایی از خاک کشورمان را در اشغال داشت و حاضر به پذیرش شرطهای ایران مبنی بر معرفی آغازگر جنگ و پرداخت غرامت نبود. صدام در چنین شرایطی خواستار برقراری صلح و آتشبس بین دو کشور بود. ایران چنین صلحی را ناپایدار و تحمیلی میدانست؛ چرا که پیشبینی میشد عراق به دنبال کسب فرصت برای بازیابی قدرت نظامی و حمله مجدد به خاک کشورمان است. ضمن اینکه حقوق ایران به رسمیت شناخته نمیشد. بنابراین رژیم بعث عراق در این ماجرا از کشورهای عربی درخواست کرد تا روابط خود را با ایران قطع کنند.
امام خمینی (ره) در روز 11 خرداد و در همان برههای که مسئولان سیاسی و فرماندهان نظامی کشور در حال تصمیمگیری برای آینده جنگ بودند، هدف از طرح ادعای ارسال سلاح از سرزمینهای اشغالی فلسطین به ایران را بدنام کردن نظام جمهوری اسلامی ایران دانستند. آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت کشورمان نیز اخبار ارسال سلاح از اسرائیل به ایران را دروغ خواند و در واکنش به رادیوی عربستان سعودی که خواستار صدور حکم جهاد علیه ایران شده بود، از جهادگران آنها خواست تا بیایند و شانس خود را بیآزمایند!
همچنین دو روز پس از حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان (16 خرداد 61)، امام خمینی (ره) در دیدار ائمه جمعه استان زنجان از سکوت کشورهای اسلامی در قبال حمله رژیم صهیونیستی انتقاد کردند. فردای آن روز نیز در پیامی که با عبارت قرآنی استرجاع (انا لله و انا الیه راجعون) آغاز شده بود، عنوان فرمود: «من کلمه مبارکه استرجاع را نه برای جنایات اسرائیل و آسیب مردم مسلمان جنوب لبنان و نه برای آواره شدن هزاران فلسطینی و نه برای شهادت جمعی از هموطنان در جریان بمباران رژیم بعث عراق میگویم. گرچه این موارد استرجاع هم دارد، بلکه برای بیتفاوتی کشورهای اسلامی یعنی حکومتهای آنها استرجاع میکنم و ای کاش فقط بیتفاوتی بود.» رئیسجمهور کشورمان نیز در پیامی به همتای سوری خود سکوت کشورهای اسلامی در برابر تجاوزهای رژیم صهیونیستی را عامل موثری در گستاخی آنها برشمرد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی نیز در روز 19 خرداد 61 ضمن اعلام اینکه ایران در حد نیاز به لبنان نیرو اعزام خواهد کرد، از مسلمانان منطقه خواست تا دولتهایشان را برای مقابله با اسرائیل زیر فشار قرار دهند. فردای آن روز اما هاشمی رفسنجانی پس از برگزاری جلسه شورای عالی دفاع شرط جدید ایران برای برقراری صلح و پایان یافتن جنگ تحمیلی را عبور آزاد نیروهای ایران از خاک عراق برای کمک به جبهه مبارزه با ارتش رژیم صهیونیستی خبر داد. عراق شرط ایران را پذیرفت، اما اجرای آن را منوط به برقراری آتشبس دانست.
هدف از طرح این پیشنهاد ابطال ادعاها و اتهامهای صدام و حامیانش مبنی بر همکاری ایران با رژیم صهیونیستی بود. احمد توکلی سخنگوی دولت وقت در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت: «همین که عراق پذیرفت تا ما از خاک آن کشور عبور کنیم تا با اسرائیل وارد نبرد شویم، تمام ادعاهای آنان مبنی بر همکاری ایران و اسرائیل مردود میشود.»
اعزام قوای محمد رسول الله (ص) و شکلگیری حزبالله
سه روز پس از حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان یک هیات نظامی عالیرتبه از ایران متشکل از محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سرهنگ علی صیادشیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش و سرهنگ محمد سلیمی وزیر دفاع عازم سوریه شد. هاشمی رفسنجانی همان روز و پس از برگزاری جلسه شورای عالی دفاع گفت: «در صورت ضرورت ما هرگونه اقدامی را در حمایت از کشورهای اسلامی به خصوص جنوب لبنان و حمایت از سوریه در صورتی که وارد جنگ با اسرائیل شود به عمل خواهیم آورد و هیئت نظامی سیاسی ایران جهت هماهنگ کردن نیروهای جمهوری اسلامی ایران با نیروهایی که در جنگ فعالیت دارند، عازم سوریه شده است.»
سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی همان شب در اطلاعیهای مشترک اعلام کردند که تعدادی از واحدهای مسلح ایران به جنوب لبنان اعزام خواهند شد. هاشمی رفسنجانی در خاطراتش آورده است: «هیات اعزامی ما از سوریه برگشته و در جلسه شرکت داشتند. گزارش دادند که اسرائیل بر اکثر نقاط جنوب لبنان مسلّط شده است و سوریه نمیتواند [در آن مناطق] وارد جنگ شود. [اعضای این هیات] با فلسطینیها ملاقات نکرده بودند. تصمیم گرفتیم که کمکی به لبنان بشود.»
در نتیجه در روزهای 22 و 23 خرداد، دو گروه از نیروهای نظامی ایران از سپاه و ارتش تحت عنوان قوای محمد رسول الله (ص) به فرماندهی احمد متوسلیان عازم سوریه شدند. متوسلیان در خصوص نخستین لحظات ورود نیروهای اعزامی ایران به سوریه گفته است: «... استقبالی که مردم و مقامات سوریه از نیروهای ایرانی کردند، بینهایت عالی بود. آنها هرگز در باورشان نمیگنجید که ما ایرانیها، با توجه به مسائلی که مملکتمان با آن درگیر است، خصوصاً مسأله جنگ، به این صورت عملی وارد کار بشویم؛ آن هم در حالی که قبلاً کشورهای عضوِ به اصطلاح جبهه پایداری حتی کوچکترین قدمی در رابطه با کمک به سوریه و لبنان برنداشته بودند. براین اساس، وقتی که ما در عمل وارد قضیه شدیم، آمدن نیروهای ما برای همه به شدت گنگ و باورنکردنی به نظر میرسید.»
قوای محمد رسول الله (ص) در سه نوبت به سوریه اعزام شدند. در مرحله اول، متوسلیان به همراه تعدادی از نیروها عازم شدند. در واقع آنها رفتند تا به عنوان جلودار قوای اعزامی ایران، در دمشق، زمینه را برای اعزام دیگر نیروها آماده کنند. پس از آن، مرحله دوم اعزام انجام گرفت و سپس حجم زیادی از نیروهای رزمنده به کمک نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، راهی سوریه شدند که سرپرستی مجموعه سوم را محمدابراهیم همت برعهده داشت. طی مدت حضور نیروها در دمشق، متوسلیان علاوه بر نظارت و مشارکت فعال بر روند شناسایی خطوط مقدم جبهه بقاع، چند مانور شهری هم برای نیروها ترتیب داد.
اما وقتی مشخص شد که سوریها عزم جدی برای مقابله با صهیونیستها ندارند و دولتهای عربی نیز علیرغم ادعاهای ضدصهیونیستی قدمی علیه اسرائیل برنمیدارند و عراق نیز با استفاده از این فرصت به دنبال بازسازی قوای خود و حمله مجدد به کشورمان است، ایران تصمیم گرفت نیروهای اعزامی را به کشور بازگرداند و تنها تعدادی از نیروها را برای آموزش و پایهگذاری جریان مقاومت در سوریه و لبنان نگه دارد.
محسن رضایی فرمانده کل سپاه در سخنان پیش از خطبههای نمازجمعه تهران در روز 28 خرداد 61 گفت: «اخیراً عدهای شایع کردند که جنگ تمام شده و با این حیلههایی که سراغ داریم، صدام در واقع به دنبال فرصتی برای تجدید سازمان میگردد.» هاشمی رفسنجانی خطیب آن روز نمازجمعه هم بیان داشت: «شما مطمئن باشید که ما تقدم را به جنگ با عراق میدهیم. حادثه جنوب لبنان پیش آمده تا ما در این جنگ پیروز نشویم؛ ولی ما تا مساله عراق را حل نکنیم، تا تکلیف حزب بعث و خسارتهایمان را معلوم نکنیم، آن مقدار نیرو به لبنان میفرستیم که اینجا احتیاج نداریم.» او همچنین در روزنوشت 29 خرداد 61 خود آورده است: «احمدآقا آمد و گفت که امام مایلاند من در مجلس یا جای دیگر بر مسئله اولویت جنگ با عراق تاکید کنم.»
در نهایت امام خمینی (ره) در روز 31 خرداد در سخنانی در جمع ائمه جماعات و وعاظ تهران و قم گفتند که حمله رژیم صهیونیستی به لبنان دام آمریکا برای ایران است و باید از راه شکست عراق به نجات لبنان برویم و چند روز بعد با دستور ایشان بیشتر نیروهای اعزامی قوای محمد رسول الله (ص) بازگشتند و تعدادی که با موافقت امام در سوریه و لبنان ماندند، مقدمات شکلگیری حزبالله لبنان را فراهم آوردند.