دفاع مقدس انحصارشدنی نیست ؛ دفاع مقدس متعلق به همه است
دکتر محمود عزیزی نویسنده، کارگردان مدرس و بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران است. عمده فعالیتهای عزیزی در عرصه هنر به نویسندگی، کارگردانی و بازیگری در تئاتر معطوف بوده اما گوشه چشمی هم به سینما و تلویزیون داشته است. در معدود فیلمهایی که این دانشآموخته دکترای تئاتر از فرانسه در آنها به ایفای نقش پرداخته است میتوان آثاری متعلق به سینمای دفاع مقدس از جمله «لیلی با من است» و «جنگ نفتکشها» را رصد کرد. ایفای نقش متفاوت «کمالی» در فیلم ساختارشکنانه «لیلی با من است» از جمله نقاط درخشان در کارنامه بازیگری عزیزی بهشمار میرود.
محمود عزیزی در این گفتوگو تحلیلهای کارشناسانهاش را از سینما و تئاتر دفاع مقدس ارائه داده است. او معتقد است که دفاع مقدس به همه مردم ایران تعلق دارد و قرار نیست در انحصار جناح، حزب یا گروه خاصی باشد. عزیزی همچنین با تاکید بر مغفول ماندن بسیاری از ظرفیتهای جنگ تحمیلی هشت ساله در عرصه سینما و تئاتر، بر لزوم سیاسی نشدن دفاع مقدس نیز اصرار دارد.
_ بیشتر فعالیتهای هنری شما بر تدریس و حضور در تئاتر متمرکز است و دستکم تا پیش از دهه ۷۰ شما را کمتر در عرصه بازیگری میدیدیم اما یکی از اولین نقش آفرینیهایی در سینما با فیلم متفاوت دفاع مقدسی «لیلی با من است» آغاز شد که به نظر میرسد همچنان یکی از ماندگارترین بازیهایتان باشد. از چگونگی حضور در «لیلی با من است» بگویید و تاثیرات این فیلم در سینمای ایران و البته سینمای دفاع مقدس.
«لیلی با من است» سومین یا چهارمین فیلم من در سینما بود. به نظرم این فیلم یک اتفاق ویژه در سینمای دفاع مقدس بود و البته بسیار هم با استقبال مخاطبان مواجه شد. فیلم فروش خیلی خوبی داشت و البته اثر با کیفیت و منسجمی بود. نقطه قوت اصلی «لیلی با من است» را باید در سوژه و قصه متفاوتش دانست. فیلم در زمان خودش واقعاً ساختارشکن و جسورانه بود. اکران و موفقیت «لیلی با من است» باعث شد که فیلمهای دیگری هم با تم کمدی در عرصه سینمای دفاع مقدس ساخته شود. از این منظر، فیلم «لیلی با من است» حکم یک پیشرو و خطشکن را داشت.
_ چگونه به تیم بازیگران فیلم «لیلی با من است» اضافه شدید؟
راستش در آن سالها همه هم و غم من تئاتر بود و اصلا نگاه جدیای به بازیگری آن هم در سینما نداشتم. اصولاً ترجیح میدادم در تئاتر فعالیت کنم. سالها بود که با پرویز پرستویی در تئاتر کار کرده بودیم و با تواناییها و وسواس او در بازیگری آشنایی داشتم. واسطه حضور من در «لیلی با من است» هم پرستویی بود. از آنجا که میدانستم خودش چقدر در انتخاب نقشها وسواس دارد و سختگیر است زمانی که پیشنهاد همکاری در «لیلی با من است» را داد احساس کردم با یک پروژه خوب و جذاب مواجه هستم. وقتی فیلمنامه را خواندم دیگر مطمئن شدم که اثری متفاوت و ماندگار خواهد شد.
_ بازیگر مقابل شما در فیلم هم خود پرستویی بود.
بله، شاید یکی از دلایل خوب درآمدن نقش و جذاب شدن تعاملات کمالی و صادق مشکینی و به خصوص رفت و آمدهای کلامیای که با هم دارند به همین سابقه همکاری ما بازمیگشت. به هر حال، سالها بود که یکدیگر را میشناختیم و با هم کار کرده بودیم.
_ و قریب ۲۰ سال بعد دوباره این همکاری با پرستویی را در فیلم «بادیگارد» تجدید و تکرار کردید، البته با نقشهای کاملاً متفاوت در قیاس با «لیلی با من است».
از این همکاری دوباره واقعا خوشحال شدم. هم شخصیت پرستویی و هم نوع بازیاش را خیلی دوست دارم. او یکی از بازیگران توانای ایران است. خوشحالم که همکاری ما در دو فیلمی اتفاق افتاد که با استقبال مردم مواجه شدند. «بادیگارد» هم فیلم خوبی بود و توانست نظر مثبت منتقدان و مردم را به خود جلب کند. در «بادیگارد» هم مثل «لیلی با من است» یک تیم حرفهای کنار هم بودند و با تمام توان تلاش میکردند. وقتی در چنین پروژههایی حاضر میشوی تا حدود زیادی خیالت راحت است که نتیجه کار خوب و امیدوارکننده خواهد شد.
_ نه تنها «لیلی با من است» که کاراکتری که شما نقشش را در این فیلم بازی میکردید یعنی «کمالی» هم از جمله شخصیتهای متفاوت و جدید در سینمای دفاع مقدس بهشمار میرفت. فرد محافظهکار و متظاهری که میخواست به واسطه حضور در جبهه پیشرفت کند اما در عین حال مراقب بود تا جانش به خطر نیفتد. درباره کاراکتر کمالی و جذابیتهایش برای خودتان هم توضیح میدهید.
کمالی از آن شخصیتهایی بود که زیر ذرهبین قرار داشت و رویش حساسیت بود. به همین دلیل هم برخی از دیالوگهای این شخصیت تعدیل یا حذف شد. کمالی هم به مانند خود فیلم یک اتفاق بود. نه فقط در تلویزیون که در سینما هم تا آن زمان به افرادی با این خصوصیات و ویژگیهای اخلاقی و رفتاری کمتر پرداخته شده بود. شخصیتپردازی منطقی و درستی که بر روی این کاراکتر انجام شده بود باعث میشد تا مخاطب او را باور کند و در نظرش تصنعی و کلیشهای نباشد. به هر حال، حساسیتها بر روی کمال خیلی زیاد بود، بهخصوص وقتی که بحث نمایش فیلم در تلویزیون مطرح شد. فکر میکنم بسیاری از دیالوگها و سکانسهای مربوط به کمالی در نسخه تلویزیون «لیلی با من است» در آمد.
_ شما به عنوان بازیگر گزیدهکاری که حضوری به نسبت قابل اعتنا در فیلمهای دفاع مقدس یا مرتبط با جنگ مانند «لیلی با من است» و «جنگ نفتکشها» داشتید، مقوله دفاع مقدس را دارای چه ظرفیتها و پتانسیلهای بالقوهای برای پرداخت در سینما میدانید؟
دفاع مقدس را باید یک رویداد ملی دید نه جناحی و گروهی. همه مردم ایران به شکلی با جنگ درگیر بودند و نمیتوان دفاع مقدس را در یک چهارچوب خاص محصور کرد. همچنین باید از سیاسی کردن دفاع مقدس پرهیز داشت. طبیعی است دفاع مقدس به عنوان یک رویداد ملی و فراجناحی دارای ظرفیتهای زیادی بهخصوص به لحاظ هنری باشد که سینما و تئاتر را هم شامل میشود، منتها باید زمینه فعالیت در این عرصه را بزرگتر و گستردهتر کرد و فرصت کار را هم به همه داد. همانگونه که دفاع مقدس را به نفع جناح یا گروه خاصی نمیتوان مصادره کرد، سینما و تئاتر دفاع مقدس هم انحصارشدنی نیست و متعلق به همه است.
_ به نظر میرسد تئاتر دفاع مقدس حتی از سینمای دفاع مقدس هم مظلومتر و مهجورتر باشد و در یک بیتوجهی و بلاتکلیفی کامل است.
میخواهم بگویم که تئاتر دفاع مقدس حتی میتواند زیربنا و مبنای تئاتر ملی ما باشد، به شرطی که از آن حمایت شود و فرصت کار کردن در این حوزه را فراهم کنند. تنها فعالیت مستمر در حوزه تئاتر دفاع مقدس به برگزاری جشنواره دفاع مقدس بازمیگردد. یکی از راههای حمایت از تئاتر دفاع مقدس برگزاری همین جشنوارهها است. استعدادهای فوقالعادهای در این عرصه داریم که حمایتهای لازم از آنان صورت نمیگیرد. جشنوارهها فرصت مغتنمی برای شناسایی همین استعدادها و بهرهگیری از تواناییها و ظرفیتهایشان هستند. باید همه مراکز و نهادهای دستاندرکار و ذیربط، حمایت از سینما و تئاتر دفاع مقدس را به عنوان یک اولویت برای خود تعریف کنند و در عمل، به دنبال تحقق آن باشند. اگر حمایت کافی باشد آن وقت میتوان آسیبشناسی تخصصی داشت درباره تئاتر دفاع مقدس و راهکارهایی برای ارتقا و رونق آن پیشنهاد کرد.
_ شما اصولا بازیگر پرکاری نیستید اما در سالهای اخیر چه در عرصه سینما و چه تئاتر کم کارتر از همیشه بودهاید. دلیلش چیست؟
در سینما و تلویزیون که فیلمنامه جذابی نوشته نمیشود که بتواند نظرم را جلب کند. متاسفانه نویسندگان خوب هم شاید به دلایل مختلف، وقت و انرژی لازم را برای فیلمنامه سریال یا فیلم نمیگذارند و حاصل کار آنچنان که باید و شاید و انتظار میرود نمیشود. البته پیشنهادات در زمینه بازیگری واقعاً کم شده و گویی که نوعی انحصار در این حوزه وجود دارد. همین معدود پیشنهاداتی که میشود واقعا جذابیتی برای منِ بازیگر ندارند و ترجیح میدهم اصلا چنین نقشهایی را بازی نکنم. بازی در چنین نقشهایی به مرور باعث میشود که بازیگر دچار کلیشه شود و فقط خودش را تکرار کند. متاسفانه کارگردانان ما هم ریسکپذیر نیستند و کمتر حاضر میشوند نقشی متفاوت از همیشه را به یک بازیگر پیشنهاد دهند.
_ خودتان چه نقشهایی را در بازیگری میپسندید؟
از هر نقش متفاوتی استقبال میکنم حتی اگر در ژانر کمدی باشد. البته به شرطی که واقعا متفاوت بوده و اصول اولیه در آنها رعایت شده باشد. مثلاً منظورم از کمدی، این فیلمهای مبتذلی نیست که به اسم کمدی در سالهای اخیر روی پرده میروند. نقش اگر متفاوت و خاص باشد، ژانر اهمیت چندانی ندارد.
_ در تئاتر و حوزه کارگردانی چطور؟ سالهاست که در این زمینه هم کم کار هستید.
کار در تئاتر در این شرایط واقعا انگیزه و دلخوشی میخواهد. شاید در گذشته هم کمبود امکانات بود اما آن زمان شرایط همه تقریباً با هم برابر بود و با مشکلات میساختند. الان نه تنها کمبودها و مشکلات همچنان پابرجاست که نوعی باندبازی و انحصارگرایی هم وجود دارد. قبلا هم گفتهام که من در هر یک از دو دولت پیشین فقط یک تئاتر را روی صحنه بردم. امکان فعالیت بیشتر را نداشتم. حمایتی هم برای کارهای دیگر وجود نداشت. وقتی یک کارگردان یا بازیگر تئاتر میبیند که اصلاً فضا تغییر کرده و دیگر هنر نمایش در اولویت و توجه مسئولان و مدیران نیست، طبیعتاً کار را رها میکند و به سراغ فعالیت دیگری میرود.
_ این روزها چه میکنید؟
فعلا که خانهنشین هستم و با توجه به ملاحظاتی که دربارهشان توضیح دادم ترجیح میدهم کار نکنم.