خلاقیت در اقتباس
فرانک لوید رایت زاده ۸ ژوئن ۱۸۶۷ یک معمار، طراح و نویسندهای آمریکایی در روستایی نزدیک ویسکانسین بزرگ شد و مهندسی عمران را در دانشگاه ویسکانسین به پایان رساند و سپس در شیکاگو، نزد استادان بزرگ معماری آمریکا، چون جوزف لیمن سیلسبی، و لوئیس سالیوان شاگردی نمود. او بیش از 1000 سازه را در یک دوره 70 ساله خلاقانه طراحی کرد. این معمار برجسته نقشی کلیدی در جنبشهای معماری قرن بیستم ایفا نمود و معماران سراسر جهان را از طریق آثار خود و صدها کارآموز در مدرسه و انجمن تالیسین (Taliesin Fellowship) خود تحت تأثیر قرار داد.
رایت معتقد به طراحی هماهنگ با بشریت و محیط زیست بود، فلسفهای که او آن را معماری ارگانیک نامید. این فلسفه در طراحی خانهای با عنوان فالینگ واتر (1935) که بهترین اثر تمام دوران معماری آمریکا نامیده میشود نمونهای کامل به شمار میآید. وی همچنین دفاتر، کلیساها، مدارس، آسمانخراشها، هتلها، موزهها و دیگر پروژههای تجاری را طراحی کرد. عناصر داخلی(مثل پنجرهها با شیشههای منقش و رنگی، راهروها، مبلمان و حتی ظروف غذاخوری) با طراحهای رایت در این سازهها ادغام شدند. او چندین کتاب و مقالات متعدد نوشت و یک سخنران محبوب در ایالات متحده و اروپا به حساب میآمد. رایت در سال 1991 توسط موسسه معماران آمریکا به عنوان بزرگترین معمار آمریکایی تمام دوران شناخته شد و در سال 2019، منتخبی از آثار او به عنوان معماری قرن بیستم فرانک لوید رایت در فهرست میراث جهانی قرار گرفت.
فرانک لوید رایت در دنیای معماری جهان نیز نامی آشنا و پرطرفدار است. گردشگران و هنر دوستان حتی برای دیدن ویلاهایی که او در سراسر آمریکا ساخته، پول خرج میکنند و مشقت سفر در جادههای ناهموار جنگل آریزونا را به جان میخرند. با وجود علاقه رایت به ایران، معماری او و بناهایی که شاگردانش بعدها در ایران ساختند، چندان خوش اقبال نبودهاند و همگی به نوعی مورد تاراج زمان واقع شدهاند. کاخ شمس در شهر کرج اگرچه تنها بنایی در ایران است که به امضای معمارانه رایت رسیده اما در طول 30 سال از ضربههای مهلک روزگار در امان نماند و سرانجام آن چه اکنون از آن به جا مانده بیغولهایست که حتی یک دیوار سالم هم ندارد.
در تهران اما یک بنای دیگر هم وجود دارد که اگرچه رایت طرح آن را نکشیده اما ناگفته پیداست که معماریاش تاثیرپذیرفته از آثار او هستند که اتفاقا نام "بنیاد رایت" را به عنوان سازنده بر پیشانی دارد. موزه دفینه یا همان «موزه پول» در حاشیه خیابان میرداماد عمر نیم قرنی دارد و اثری از شاگردان مستقیم و غیرمستقیم فرانک لوید رایت آمریکایی میباشد. ساختمان موزه دفینه توسط کمال کمونه به همراه نظام عامری و هرمزدیار خسروی که نماینده بنیاد معروف فرانک لوید رایت در ایران بود ساخته شد. بنای موزه دفینه با معماری چشمگیر و منحصر به فرد، اولین اثر طراحی پیش ساخته در ایران است که نمای آن به صورت یک قطعه قالبریزی شده میباشد و طراحی آن بر اساس فلسفه اهمیت زندگی، احترام به طبیعت و هماهنگی با آن صورت پذیرفته است.
آنچنان که از آثار رایت بر میآید، ارزشهای معماری این بنا نیز در مواجه نخست چشمگیر هستند. المانی واحد در سطح نمای بنا متکثر شده و تکرار میشود. غلافی از سیمان اکسپز که تمثالی از چشم را در خود نگه داشته است. پنجرههای قرار گرفته در دور تا دور این بنا دارای فرمی شبیه به بیضی میباشد و نور طبیعی در فضای داخلی از این طریق تأمین میگردد. کانسپت اولیه طرح حکایت از علاقه بنا به ارتباط با محیط پیرامونش دارد. چشمها از درون ساختمان به بیرون مینگرند و مشتاقانه خواهان دیده شدن هستند. ویژگی دیگر معماری رایت را میشود در همین حس، جستجو کرد، آنجا که ساختمان به مجسمهای زیبا و بیبدیل در بدنه خیابان میرداماد بدل میشود.
برای یافتن سرگذشت و رازهای این موزه باید کمی به گذشتهها سفر کرد. در دهه پنجاه خورشیدی نظام عامری در کنار همکار معمار دیگرش، کمال کمونه، کار طراحی و ساخت یک ملک خصوصی را برای یک سوپرمارکتی بزرگ آغاز میکنند که مراحل ساخت آن تا سال 57 به طول میانجامد. بنا اما خیلی زود جز املاک مصادرهای شناخته شد و به بنیاد مستضعفان واگذار شد. شاهکاری که این دو معمار خلق کردند، بر اساس ایدههای ناب رایت بود و اولین بنای پیش ساخته در آن روزگار به شمار میرفت. اما پس از چند سال چشیدن طعم متروک بودن، سرانجام در سال 1368 بنیاد به این نتیجه رسید که برای حفظ آثار و اشیای ارزشمند تاریخی و هنری مصادره شده، میتواند از این ملک به عنوان موزهای فاخر بهرهبرداری کند تا شاید جوازی باشد بر عدم ورود این ساختمان ویژه به حرکتهای مخرب آن روز در حوزه معماری. از آنجا معماری زیبای کمال کمونه و نظام عامری عنوان موزه دفینه را به خود گرفت و محلی شد برای نمایش سفالینههای ایرانی از هزاره پنجم پیش از میلاد، مجموعههای چینی، بلورها، تندیسها و اولین گنجینه تخصصی و دائمی سكه و اسكناس در کشور و بدین سان امیدواری به حفاظت از آن تقویت گشت. نکته مهم اینجاست که ارزشهای معماری این بنا در طول بیش از سیسال هیچگاه منجر به ثبت آن در فهرست آثار ملی کشور نشد در حالی که این بنا میتوانست به عنوان یک اثر به جا مانده از روزگار «رایت ایسم» دهه پنجاه معماری کشور ماندگار شده و حتی گردشگران بی شماری را به سوی خود جلب کند.
کمال کمونه، مهندس معمار و از آرشیتکتهای این اثر معماری فاخر، متولد 1312 در تهران است. او تحصیلات تکمیلی خود را در رشته معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به اتمام رساند. در همان زمان تحصیل بود که با مهندس نظام عامری از معماران برجسته ایران و شاگرد «رایت» آشنا شد. مهندس عامری نیز با کوله باری از تجربه، به ویژه همکاری در معماری موزه گوگنهایم و یا طراحی آتلیه هنر چلسی (chelsea art galleries)، در انگلستان که مجله Art Review، آن را جواهر معماری نامید، فعالیت حرفهای خود در ایران را با اجرای پروژههایی در شمال تهران همچون بیمارستان پارس، آغاز کرد. شیفتگی کمونه به مکتب رایت شرایط همکاری او با نظام عامری را در سال 1342 فراهم نمود و با تأسیس گروه مهندسان مشاور نظام عامریـ کمونه ـ خسروی رسما فعالیت آنها در زمینه معماری بناهای شهری فراهم شد.
حاصل تلاش این گروه تا قبل از انقلاب، مشاوره، طراحی و اجرای بیش از 90 طرح بهداشتی و بیمارستانی، تجاری، مسکونی، خدماتی و... بود. در سال 1369 کمونه، گروه معماری خود را تأسیس و فعالیتش را گسترش داد. او در مدت اقامت 12 سالهاش خارج از ایران طرحهای متعددی اجرا کرد. از ویژگیهای معماری این گروه توجه خاصشان به نور، آب، گیاه، مصالح طبیعی و بومی در قالب فرمهای ارگانیک است، چیزی که اینک خلأ آن در زندگی شهری مردم تهران به چشم میخورد.