هنوز جایگزینی برای سرودهای انقلابی وجود ندارد
وقتی قطعهی «ایران ایران» در روزهای شکلگیری انقلاب اسلامی به گوش میرسید هیچ کس فکر نمیکرد خوانندهی آن یکی از بازیگران سینما و تلویزیون باشد. این قطعه همانند دیگر قطعات انقلابی بهواسطهی اینکه از دل شعارهای مردمی شکل گرفته بود به سرعت در میان مردم جای خود را باز کرد و اولین اثری بود که بهطور رسمی از رادیو و تلویزیون بعد از انقلاب پخش شد.
رضا رویگری بازیگر پیشکسوت و شناخته شدهی کشورمان که در کارنامهی هنری خود آثار ماندگاری در زمینههای تئاتر، سینما و تلویزیون دارد از کودکی با پدرش به جلسات قرآن میرفت و در آن جلسات قران را به صوت قرائت میکرد. او که همان زمان در حرفهی نقاشی نیز فعال بود با شروع کار حرفهای در تئاتر به اجرای آوازهای مناسبتی نیز میپرداخت، بهطوری که اولین کار او در زمینهی آواز نمایش «زندگینامه حلاج» بود که شعر حافظ و عطار را خوانده است. او که از این طریق با دستگاههای موسیقی نیز آشنایی پیدا کرد کمکم در زمینه موسیقی نیز فعال شد تا در بهمن 57 در همکاری با فریدون خشنود قطعه معروف «ایران ایران» را خواند و بعد از انقلاب نیز توانست سه آلبوم موسیقی با عناوین «ازعشق گفتن»، «غوغا» و «کازابلانکا» را منتشر کند. او در کنار کار بازیگری و موسیقی همچنان در زمینه نقاشی نیز فعال است به طوری که طی سالهای اخیر آثارش را در نمایشگاههایی در ایران و آمریکا به نمایش گذاشته است.
*آقای رویگری شما در جایگاه یک بازیگر که هیچ تجربهای در زمینه موسیقی نداشتید با قطعه «ایران ایران» که البته به «الله الله» بیشتر معروف است پا به عرصه موسیقی گذاشتید و توانستید اجرای قابل دفاعی از این قطعه داشته باشید. با توجه به اینکه نزدیک به 4 دهه از شکلگیری این اثر میگذرد رمز ماندگاری آن را تا به امروز چه میدانید و اینکه موسیقی حماسی و انقلاب ایران در طی چهار دهه گذشته چه فراز و فرودهایی داشته است؟
موسیقی انقلابی و حماسی ما در سالهای اخیر نشیبهای زیاد داشته است ولی فکر نمیکنم فرازی هم به آن صورت داشته باشد. واقعیت این است که اوایل انقلاب موسیقیها و سرودها بسیار دلی ساخته میشدند و یک حس و حال زیبایی داشتند. سرود "ایران، ایران" هم از آن دست کارهایی بود که بسیار دلی ساخته شد و شاید به خاطر همین مسئله بود که مخاطبان زیادی توانستند با آن اثر ارتباط برقرار کنند. متأسفانه امروزه کمتر شاهد ساخت چنین قطعاتی هستیم.
من حدود 26 ساله بودم که مشغول تمرین نمایشی به نام «سهراب و عصر سنجاقک» به کارگردانی بیژن مفید بودیم که به دلیل شلوغی، تظاهرات و اتفاقات گروهی آن زمان از قید تمرین گذشتیم، همان موقع فریدون خشنود آهنگساز و تنظیمکنندهی این سرود پیشنهاد اجرای این اثر را به من داد. من ابتدا قبول نکردم. چون گفتم حرفهی من خوانندگی نیست و از طرفی با خودم فکر کردم چه کسی در این شلوغی حوصلهی شنیدن آهنگ دارد. ولی فریدون خشنود اصرار داشت که چون این اثر را از دل شعارها و خواستههای مردم ساخته قطعا مخاطب خواهد داشت انگار او میدانست که این سرود ماندگار خواهد شد. با توضیحات فریدون خشنود بالاخره قبول کردم و بعد از چند بار تمرین در منزل آقای خشنود برای ضبط به استودیو صبا رفتیم، البته ناگفته نماند که در آن زمان هیچ استودیویی حاضر نبود اجازهی ضبط این سرود را بدهد و همه میترسیدند در این زمینه کار کنند. در طول مدت ضبط بهواسطه حکومت نظامی و تیراندازی دائما ترس داشتیم که نکند نیروهای ساواکی به استودیو بیایند و ما را در حین کار دستگیر کنند اما خوشبختانه این اتفاق نیفتاد و توانستیم کار را به خوبی ضبط کنیم و همه آن لحظهها امروز برایمان خاطرهساز شدهاند.
در ضبط این کار چند دانشجو نیز با ما همکاری کردند که البته بخش دکلمه، اذان و آواز را من خودم اجرا کردم. من هیچ وقت بعد از اجرای آن قطعه که تا به امروز هم در خاطرهها باقی مانده نخواستم به عنوان یک خواننده مطرح باشم و فعالیت کنم ولی معتقدم سرودی که نزدیک به چهار دهه ماندگار مانده و هنوز مردم آن را دوست دارند حتما یک حس و حال خاصی داشته است.
*شما هم به ماندگاری سرود "ایران ایران " پس از سالها اشاره کردید. سرودی که در بدترین شرایط اجتماعی ساخته و ضبط شده ، فکر می کنید در جایگاه خوانندهی این اثر رمز ماندگاری آن چیست؟
من فکر میکنم این سرود ملودی بسیار خاص و شعر بسیار خوبی داشت. ضمن اینکه فضای آن روزگار و دوران هم در ماندگاری این اثر بسیار تأثیرگذار بود. این را هم بگویم که دیگر پیش نیامد تا این سرود را بخوانم. یکی دو بار در تلویزیون و در برنامههای زنده قسمتهایی از آن را خواندم. البته این نکته را هم باید مطرح کنم که این سرود اولین قطعهای بود که بالافاصله با پیروزی انقلاب اسلامی از رادیو و تلویزیون پخش شد.
*شما مطرح کردید که هیچ وقت نخواستید به عنوان یک خواننده مطرح باشید ولی بعد از انقلاب سه آلبوم موسیقی منتشر کردید و البته یک اجرا نیز درخارج از کشور داشتید.
بله، این فعالیتها خیلی اندک بودند. در دههی 70 یک آلبوم به نام «از عشق گفتن» را منتشر کردم که آهنگهایش را خودم ساخته بودم. از آن زمان به بعد دیگر فعالیتهای موسیقیام به دلیل دغدغههای کاریام متوقف شد و رفتم سراغ حرفهی خودم. اما بازهم اوایل دهه 80 بود که آلبوم «غوغا» را با آهنگسازی خودم وارد بازار موسیقی کشور کردم. دوباره بعد از انتشار این آلبوم برخی پروژههای کاری پیش آمدند که من را برای بار چندم از موسیقی جدا کردند و باعث شدند که نتوانم آن را به صورت جدی ادامه بدهم. برای همین است که مردم هنوز هم من را با قطعه «ایران ایران» که بیشتر از تلویزیون پخش میشود میشناسند.بعد از چند سال نیز آلبوم «کازابلانکا» را منتشر کردم و دیگر در این زمینه فعالیتی نداشتم. در خصوص اجرای صحنهای هم باید یک تجربه در آمریکا داشتم و خیلی مایل بودم در شهرهای کشورم هم بعد از انتشار آلبوم اخر اجراهایی داشته باشم که تا به امروز متاسفانه عملی نشده است.
*به نظر شما موسیقی پاپ و موسیقی انقلابی از لحاظ ساختاری در مقایسه با موسیقی قبل از انقلاب چه تفاوتهایی کرده است؟
در اوایل انقلاب اسلامی مردم با شنیدن سرودهای انقلابی به وجد میآمدند و در عین حال آن موقع در آن هیاهو و امکانات کم و حکومت نظامی ملودیها و ترانههای خوبی هم ساخته میشد و هنرمندان در هر جایگاهی با هم همکاری میکردند. اما در حال حاضر نمیدانم به چه دلیل، ولی هیچکدام از موسیقیها دیگر به دل آدم نمینشینند. من در تمام این سالها به صورت جسته گریخته آهنگهای زیادی را گوش کردهام ولی متأسفانه در بین آنها کار خوب و مناسب انقلابی نشنیدهام.
*موسیقی نقش مهیج و همراهی کننده در تظاهرات و حرکتهای مردمی داشته به نظر شما موسیقی پاپ و موسیقی حماسی و انقلابی چقدر توانسته است که روند انقلاب را در شهرها و روستاها پیش ببرد؟
از نظر من موسیقی پاپ هیچ نقشی در پیش بردن روند انقلاب نداشته است. البته سرودهایی که من و امثال من در اوایل انقلاب خواندیم بسیار تأثیرگذار بودند ولی نمیدانم چقدر روی پیروزی انقلاب تأثیرگذار بوده است. در واقع بحث شکلگیری انقلاب آنقدر بزرگ است و خودش یک جریان عظیم را به همراه دارد که شاید نتوان گفت هنری مثل موسیقی توانسته روی آن تاثیرگذار باشد، البته نمیتوان از نقش موسیقی در مهیجتر کردن فضا به راحتی گذشت ولی این نکته را نیز باید در نظر گرفت که سرودهای انقلابی زاییدهی شعارهای مردمی در تظاهرات است بر این اساس میتوان گفت که موسیقی انقلابی را مردمی که در راهپیماییها و تظاهرات شرکت میکنند خلق کردند.
*شما بعد از اجرای این سرود درکنار حرفه اصلیتان سه آلبوم موسیقی هم منتشر کردید با توجه به فعالیتتان در این بخش مشکلات عمده موسیقی پاپ در چه بخشهایی میبینید؟
موسیقی پاپ امروز ما دچار مشکلات زیادی است چون یک عده میخواهند همه چیز را مجانی و به صورت رایگان تمام کنند ولی چنین چیزی امکانپذیر نیست. برخی پیش خودشان میگویند فلانی میآید ساز میزند و فلانی هم میخواند بدون اینکه بخواهیم هزینهای پرداخت کنیم ولی واقعیت این است که اینطوری و با این شرایط نمیشود موسیقی خوب ساخت. باید برای چنین کارهایی بودجه خاصی در نظر بگیرند و ضمن اینکه باید دست هنرمندان را هم کمی بازتر بگذارند تا آنها هم بتوانند آزادانه کار کنند، در غیر این صورت من فکر میکنم همانند سالهای اخیر همچنان آثار شاخصی در موسیقی نخواهیم شنید.
*در جایگاه بازیگر سینما و تلویزیون، موسیقی فیلمها و سریالها طی سالهای اخیر چه روندی را طی کرده است ؟
فیلمهای دهه شصت که در مورد جنگ ساخته میشدند فیلمهای خوبی بودند که بالطبع آن موسیقیهای بسیار خوبی هم برای آنها ساخته شد ولی متأسفانه در حال حاضر ساخت چنین فیلمهایی هم کمرنگ شده است. در واقع سینمای دفاع مقدس ما خیلی زود کنار گذاشته شد. انگار هر چقدر از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و 8 سال دفاع مقدس دور میشویم، آثار خوب موسیقی و سینمایی هم آب میروند.
*اگر بخواهیم نگاه کلی به روند موسیقی کشورمان خصوصا در بخش موسیقی انقلاب و دفاع مقدس داشته باشیم با توجه به اشاره شما به موسیقیهای مرتبط با جنگ، فکر می کنید این دو ژانر در سالهای اخیر چه نقاط عطفی داشته اند؟
من فکر میکنم موسیقی ما نسبت به گذشته تقریبا هیچ نقطهی عطف قابل توجهی نداشته است. البته ممکن است یک گروه و یا یک شخصی یک کاری انجام داده باشد و یا در آینده انجام بدهد که آن نقطه عطف اتفاق بیفتد ولی در حال حاضر با این روندی که من میبینم، فکر میکنم فعلا نباید منتظر رخ دادن اتفاق خاصی در موسیقی باشیم و این در حالی است که در زمان انقلاب و جنگ موسیقیهایی ساخته شدند که تا به امروز ماندگار شدند اگر همان روند ادامه مییافت امروزه شاهد آثار چمشگیری در عرصههای مختلف این هنر بودیم که متاسفانه چنین نشده است.
*دستاوردهای موسیقی انقلابی و حماسی و موسیقی دفاع مقدس را در چه زمینههایی میبینید؟
موسیقیها و سرودهای انقلابی حتما دستاورد زیادی داشتهاند که اینقدر از رسانه ملی پخش میشوند. البته دستاوردش را ما بهعنوان خواننده، آهنگساز و یا ترانهسرای سرودهای انقلابی نمیفهمیم ولی حتما دستاورد دارد. بیشتر مسئولین دستاورد موسیقیهای انقلابی و حماسی را متوجه میشوند و ما فقط میدانیم که در صداوسیما و جاهای مختلف سرودهای انقلابی و آهنگهای دفاع مقدس پخش میشوند.
*شما در بخشهایی به نگاه کم اهمیت برخی هنرمندان در شکلگیری قطعات موسیقی اشاره کردید و اینکه بسیاری این روزها با در نظر گرفتن بودجه لازم دست به خلق آثاری در این حیطه میزنند به نظرتان مدیریت صحیحی که بتواند که این جریان را کنترل کند میتواند موثر باشد یا خیر؟
طبیعتا مدیران چه در فرازها و چه در نشیبهای موسیقی انقلابی و حماسی و موسیقیهایی که این روزها ساخته و اجرا میشود نقش بسیار زیادی دارند. افرادی که بودجه را تصویب میکنند و کسانی که تصمیم میگیرند موسیقی باشد و یا نباشد، نقش بسیار مهمی دارند ولی امیدوارم نقششان در جهت مثبت باشد. اگر بودجه کافی در اختیار هنرمندان قرار داده شود و به آنها سفارش ساخت موسیقی خوب داده شود و در مقابل این هنرمندان نیز در همکاری با نوازندگان و خوانندگانی که دارای جایگاه خوب در موسیقی هستند بهره ببرند قطعا موسیقیهای خوب و ماندگاری ساخته خواهد شد.
*به طور کلی و با در نظر گرفتن تمام شرایط موجود ،چشماندازهای موسیقی پاپ را در آینده چگونه میبینید؟
با این وضعی که من امروز میبینم، به نظر میرسد که ما دیگر نباید منتظر اثر شاخص و جدیدی در حوزه موسیقی باشیم. در حال حاضر فقط شاهد تکرار مکررات آثار و سرودهای انقلابی گذشته هستیم. این مسئله نشان میدهد که آن آثار چقدر کارهای اثرگذار، قوی و خوبی بوده است که پس از گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی هنوز دارد از صداوسیما و جاهای مختلف پخش میشود. من فکر نمیکنم حالا حالاها نظیر چنین آثاری ساخته شود که جایگزین سرودهای انقلابی گذشته باشد. بسیار سخت میشود که برای آن آثار جایگزین خوب پیدا کنیم.