خودم را معلم میدانم تا بازیگر/ نقش رزمنده را به همه نقشها ترجیح میدهم
سیدجواد هاشمی را بیشتر با فیلمهای دفاع مقدسیاش میشناسند و نقشهای به شدت مثبتی که داشته، در شمایل رزمنده و مجروح و جانباز و شهید. هاشمی یکی از بازیگران پرکار سینمای دفاع مقدس است و رکورددار شهادت در این آثار. جوان ۱۹ سالهای که آکتوری را با فیلم «پرواز در شب» رسول ملاقلیپور آغاز کرد، تا به امروز بیشوکم در ۴۰ فیلم و سریال دفاع مقدسی به ایفای نقش پرداخته و تاکید دارد که مردم همچنان خوش دارند او را در قامت یک رزمنده ببینند. هاشمی حضور مستمر و پرتعدادش در آثار نمایشی متعلق به ژانر دفاع مقدس را برخاسته از تعلقاتش به جنگ میداند و میگوید خود را بیشتر یک معلم میداند تا بازیگر و از این منظر، ترجیح میدهد در قالب نقشهایی جلوی دوربین برود که با اعتقادات و باورهایش سنخیت و همخوانی داشته باشند.
این بازیگر از نقشهایش در سریال «سیمرغ» و فیلم «افق» به عنوان محبوبترینهای خودش یاد و تصریح میکند مردم همچنان او را با نقش شهید کشوری به یاد میآورند. پرواز در شب، افق، سیمرغ، انسان و اسلحه، تعقیب سایهها، حماسه مجنون، سجاده آتش و... از جمله فیلمهای دفاع مقدسی قابل اعتنایی است که سیدجواد هاشمی در آنها به ایفای نقش پرداخته. او البته دستی هم بر آتش نویسندگی، کارگردانی و اجرا دارد. هاشمی در این گفتوگو ضمن ارزیابی کارنامه بازیگری خودش و سینمای دفاع مقدس، از دلایل رکود این ژانر در یکی دو دهه اخیر هم سخن گفته است.
_ شما یکی از رکوردداران حضور در آثار نمایشی دفاع مقدس هستید. از آنجا که از سوابق حضورتان در جبهه بیاطلاع نیستم، چرایی این نقشآفرینی پررنگ چندان جای طرح پرسش ندارد اما علل استمرار و ماندگاریتان در این ژانر میتواند بهانهای برای سوال باشد. به هر حال، هستند کارگردانان یا بازیگرانی که سینما را با ژانر دفاع مقدس آغاز کردند اما بعد راه خود را جدا کرده و به سراغ سایر گونهها از جمله اجتماعی رفتند. دلایل حضور پررنگ و ادامهدارتان در فیلمها و سریالهای دفاع مقدسی چیست؟
راستش خودم کارهایم در ژانر دفاع مقدس را بیشتر دوست دارم و میپسندم. فکر میکنم مردم هم همین احساس را داشته باشند. بازی در فیلمها و سریالهای دفاع مقدسی، نه تنها حال خودم را خوب میکند که به لحاظ حرفهای هم برایم امتیازاتی را به همراه داشته است. فکر میکنم با حضور در فیلمهای دفاع مقدسی همچنان ارتباط معنویام با جبهه و رزمندگان حفظ میشود. دوستانی داشتم که شهید شدند و من از آنها عقب ماندم. بازی در آثار دفاع مقدس دستکم این احساس را به من میدهد که از آن فضای تکرار ناشدنی به طور کل جدا نیفتادهام.
_ فکر میکنم شما علاوه بر اینکه یکی از رکوردداران حضور در آثار دفاع مقدسی هستید، رکورد شهادت در این آثار را هم جابهجا کردهاید. درست است؟
(میخندد) بله من تقریباً در ۴۰ فیلم و سریال دفاع مقدسی بازی کردهام و شاید نزدیک ۳۰ مرتبه هم شهید شدهام. از لحاظ تعداد شهادت، رکورددار اصلی خودم هستم.
_ اصولاً شروع حضورتان در عرصه بازیگری در سینما هم با یک فیلم دفاع مقدسی بوده است.
من و مرحوم رسول ملاقلیپور هر دو در جبهه عکاسی میکردیم و یک آشنایی قبلی با هم داشتیم. سینما را با فیلم «پرواز در شب» به کارگردانی آن مرحوم آغاز کردم. هنوز 20 سالم نشده بود. اتفاقاً در همین فیلم هم شهید شدم. البته مرحوم ملاقلیپور قبل از پرواز در شب برای بازی در فیلم «بلمی به سوی ساحل» هم با من صحبت کرد اما از آنجا که معلم بودم و مرخصی نداشتم، قسمت نشد در این فیلم باشم.
_ البته همکاریتان با مرحوم ملاقلیپور را با فیلم به یادماندنی «افق» ادامه دادید.
بله و اتفاقاً در آن فیلم هم شهید شدم.
_ به طور قطع، حضور پررنگ و مستمرتان در آثار دفاع مقدسی توأم با برکات فراوانی بوده است اما از سوی دیگر، روند بازیگریتان را دستخوش تغییراتی کرده و فرصتهایی را برای تجربه نقشهای متفاوتتر در این مسیر از شما گرفته است. از این بابت متاسف نیستید؟
نه، چون همیشه خودم را بیشتر یک معلم دیدهام تا بازیگر. بازیگر ممکن است دوست داشته باشد همه نقشها را تجربه کند اما یک معلم نه. دلم میخواهد نقشهایی را بازی کنم که منطبق بر باورها و اعتقاداتم باشند.
_ یعنی هیچ وقت دوست نداشتید یا ندارید نقشهای متفاوتتری را تجربه کنید؟
اگر منظورتان نقشهای منفی است که واقعاً مردم مرا در قالب چنین نقشهایی نمیخواهند و نمیپسندند. خودم هم نمیخواهم تصویری را که به واسطه حضورم در فیلمهای ارزشی و دفاع مقدسی و در نقش رزمندگان به وجود آمده است مخدوش و خراب کنم. هر چند بدم نمیآید مثلاً در یک سریال تاریخی نقشی منفی را تجربه کنم اما در سایر ژانرها و به خصوص دفاع مقدس، اصلا. البته در تئاتر نقش منفی زیاد بازی کردهام.
_ پس همچنان شما را در آثار دفاع مقدسی و در شمایل رزمنده خواهیم دید؟
با خودم که چنین قراری را دارم. همین الان هم نقش رزمنده را به همه نقشها ترجیح میدهم و میپسندم. این را هم بگویم که نقش دو رزمنده لزوما نباید شبیه به هم باشد. قطعاً نقش من در سریال «سیمرغ» با فیلم «افق» خیلی تفاوت دارد یا در سریال «وضعیت سفید» با فیلم «آخرین شناسایی». هر نقشی یکسری ویژگیها و خصوصیات منحصر به فرد خودش را دارد، به شرطی که بازیگر بتواند ریزهکاریها و جزئیات آن را دربیاورد. یک نکته دیگر را هم بگویم؛ مسیری که در بازیگری در پیش گرفتهام ممکن است به لحاظ حرفهای یکسری فرصت و موقعیت را از من سلب کرده باشد اما در عوض، برکات و احوالات بینظیری را تجربه کردهام. مثلاً این که مادر شهید کشوری اصرار داشتند من نقش پسرشان را بازی کنم برایم یک دنیا ارزش داشت. یا وقتی پدر و مادران شهدا میگویند ما را به یاد فرزند شهیدمان میاندازی خیلی ارزشمند و دلنشین است.
_ اگر دوست دارید از حضورتان در جبهه هم بگویید. اولینبار چند ساله بودید که به منطقه اعزام شدید؟
15-16 ساله بودم. بعدها هم در جبهه بودم، چه به عنوان رزمنده و چه برای کارهای تبلیغاتی.
_ شاید این سوال کلیشهای به نظر برسد اما از میان نقشهای متعددی که در فیلمهای دفاع مقدس بازی کردهاید کدام را بیشتر دوست دارید؟
در سینما نقشی که در فیلم افق داشتم و در تلویزیون سریال سیمرغ و نقش شهید کشوری. هنوز هم از بابت بازی در نقش شهید کشوری بازخوردهای خوبی میگیرم و مردم را با این نقش به یاد میآورند. سیمرغ اولین سریالم در تلویزیون بود.
_ نقشتان در فیلمی مانند «اخراجی ها» را چگونه تفسیر میکنید؟
همیشه گفتهام که خودم «اخراجیها ۱» را میپسندم. متاسفانه سریهای بعدی و بهخصوص سری سوم فیلم به مسائل سیاسی آلوده شد و از فضای اصلیاش فاصله گرفت.
_ در کارنامه بازیگری شما همکاری با کارگردانان معتبری مثل مرحوم رسول ملاقلیپور، حمید نعمتالله، داود میرباقری، علی شاهحاتمی، جمال شورجه و ... به چشم میخورد اما نام یک کارگردان خالی است؛ ابراهیم حاتمیکیا. چرا در طول این چهار دهه هیچ همکاریای بین شما و حاتمیکیا شکل نگرفته است؟
فقط میتوانم بگویم شاید قسمت نبوده است.
_ حاتمیکیا را چگونه فیلمسازی میبینید؟
کارگردانی که با دلش مینویسد و فیلم میسازد.
_ کار با مرحوم ملاقلیپور چگونه بود؟
خیلی خوب. همیشه گفتهام که به رسول خیلی بدهکارم و حضورم در سینما را مدیون او هستم.
_ شما تقریباً در هر چهار دههای که از آغاز جنگ تحمیلی میگذرد، در فیلمهای دفاع مقدس حضور و بازی داشتهاید. ارزیابیتان از عملکرد سینمای دفاع مقدس تا به امروز چیست؟
جنگ تحمیلی هشت ساله و دفاع مقدس یک اتفاق بینظیر و تکرارناشدنی است. نسلهای جدید باید از آنچه در این حماسه رفته، مطلع و با کسانی که مقاومت و ایثار کردهاند و جانشان را برسر آرمانهایشان دادهاند آشنا باشند. یکی از راههای تحقق این مهم، ابزار سینما است. معتقدم سینمای دفاع مقدس در این چهار دهه مسیری همراه با فراز و نشیب اما درست را طی کرده است. این سینما در مقطعی مثل دهه ۶۰ در اوج خود بود و در برهههای دیگری با افت مواجه شد اما به هر حال، به مسیر خودش ادامه داد. کشورهای غربی هنوز دارند درباره جنگهای جهانی اول و دوم فیلم میسازند، در حالی که فعالیت سینمای ما در حوزه دفاع مقدس به سالی 3-2 فیلم محدود شده، آن هم در شرایطی که هنوز بسیاری از حرفهای جنگ گفته نشده و زوایایش تاریک مانده است.
_ به نظرتان چرا سینمای دفاع مقدس دستکم در یک دهه اخیر با نوعی رکود مواجه شده است؟
برای پاسخ به این سوال باید رویکردی چندوجهی به موضوع داشته باشیم. اول اینکه، یک نگاه تک بعدی نسبت به سینمای دفاع مقدس و مسائل مطرح در آثار متعلق به آن وجود دارد. هنوز هم کسانی هستند که فکر میکنند در این فیلمها فقط باید از شهادت و حماسه حرف زد و نمیتوان به حوزههای موضوعی دیگر ورود کرد. این نگاه کاملا اشتباه است. چه ایراد دارد در فیلمهای دفاع مقدس به کمدی هم توجه کنیم یا حتی از عشق حرف بزنیم؟ دفاع مقدس یک رویداد تک بعدی نبود. از سوی دیگر، هستند مدیرانی که اعتقاد دارند سینمای دفاع مقدس و مسائل مربوط به آن دیگر مخاطب ندارد، در حالی که هر وقت فیلم خوبی در ژانر دفاع مقدس ساخته میشود اتفاقا مردم استقبال میکنند و فروش به نسبت قابل قبولی دارد. این نشان میدهد که دفاع مقدس همچنان مورد توجه بخش وسیعی از جامعه است و به دست فراموشی سپرده نشده. وجود چنین تفکری در مدیران باعث میشود که خواهی نخواهی حمایتهای لازم را از فیلمهای دفاع مقدس نداشته باشند. ساختن فیلم دفاع مقدسی هم واقعاً کار سختی است و باید با حمایتهای ویژه همراه باشد. همین تفکر و نگاه اشتباه در برخی از تهیهکنندگان هم وجود دارد که باعث میشود از ورود به ژانر دفاع مقدس بپرهیزند، چرا که دغدغه بازگشت سرمایه را دارند و میترسند فیلمشان نفروشد. بعضی از سیاستهای اشتباه در دهههای ۶۰ و ۷۰ هم به سینمای دفاع مقدس ضربه زد. مثلاً برخی از کارگردانان برای آنکه بتوانند وارد حوزه فیلمسازی شوند و مشمول حمایتها باشند، فیلم اولشان را در این ژانر میساختند، بدون آنکه واقعاً دغدغه جنگ و دفاع مقدس را داشته باشند. یکی دیگر از دلایل رکود سینمای دفاع مقدس نبود انگیزه و روحیه سالهای جنگ است. آن سالها مناسبات و روحیات به شکل دیگری بود. اصلا آن زمان شهرک سینمایی دفاع مقدس را نداشتیم و فیلمها عموماً در مناطق جنگی و در لوکیشنهای واقعی ساخته میشد. همه عوامل از بازیگر گرفته تا کارگردان و نیروهای فنی روحیه خاصی داشتند و هر کسی هر کاری که از دستش برمیآمد انجام میداد. مثلاً گاهی واقعا در پشت صحنه یک فیلم، مثل رزمندگان در سنگر زندگی میکردیم. اصلا آن زمان روحیات فرق میکرد و همه حاضر بودند در شرایط سخت کار کنند. الان شرایط عوض شده و دیگر از آن روحیات خبری نیست. ضمن اینکه امروزه سینما هم جایگاه سابق خود را در سبد فرهنگی مردم ندارد و بسیاری از خانوادهها به دلایل مختلف، سایر رسانهها از جمله تلویزیون را به آن ترجیح میدهند.
زهرا صلواتی