Martyr

Martyr

سیدمحمد شم‌آبادى
نام و نام خانوادگی : سیدمحمد شم‌آبادى
نام پدر : سیدعباس
تاریخ تولد : 1338/3/22
محل تولد : سبزوار
تاریخ شهادت : 1361/1/9
محل شهادت :
بیوگرافی
وصیت نامه
% ۱۴۳۹۴۸۹ سيد محمد شم آبادى فرزند سيد عباس بسم الله الرحمن الرحيم وصيت نامه شهيد سيد محمد فرزند سيد عباس شم آبادى تاريخ شهادت ۰۸/۰۱/۱۳۶۱ (( و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون )) نترسم ز مرگى كه خود زندگى است شهادت سرآغاز پايندگى است امــــا بعـــد سلام بر سرور شهيدان ، حضرت حسين ابن على (ع) و درود بر تمامى شهيدان صدر اسلام و سلام بر شهيدان جبهه هاى كربلاى ايران . اما جد بزرگوار ، حسين جان : (( فياليتنى كنت معكم فافوز فوزا عظيما )) بار ديگر سلام بر جدم حسينى كه هزار و چهارصد سال پيش ظهر عاشورا در گودى قتلگاه فرياد زد : (( هل من ناصر ينصرنى )) ولى كسى نبود جوابت را بدهد . حسين جان ، ما امروز از كربلاى ايران عرض ميكنيم : (( لبيك ، هيهات من الذله )) اى مرگ بر اين زندگى كه انسان زير بار ظلم و ستم باشد ، هزار حيف كه نبودم و نبودند جوانان دلير كه ظهر عاشورا ياريت كنند . بار ديگر سلام بر جوانان هميشه در صحنه ايران . من رفتم اى همرزمان ، حلالم كنيد ، من ميروم آرزويم دو چيز است : ۱- اول پيروزى اسلام . ۲- دوم شهادت . مبادا اى جوانان و اى برادران و اى همرزمان سنگر هاى ميدان ها را خالى گذاريد و دست از يارى اسلام و يارى امام زمان (عج) و نايب برحقش امام خمينى برداريد . اميد است كه من انشاء الله بر آرزويم كه شهادت است برسم . ولى پيامم به بـــرادران اينستكه پرچم اسلام را در جهان بگردانيد و پس از نابودى كليه جنايت كاران ، در روى گنبد حضرت امام حسين (ع) نصب نمائيد . من زندگى را خيلى دوست داشتـــم و همچنين پدر و مادرم و برادر ها و خواهر ها و همسر مهربان و فرزند عزيزم را ، اما اسلام از همه اينها عزيزتر ميباشد . آرى هر انقلاب دو ۲ چهره دارد : ۱- اول خون ۲- پيام خون شهيدان . آرى ، شهيدان چه خوب انتخاب كرده اند و چه رسالت بزرگى بدوش ما و شما برادران عزيز نهاده اند كه بايد پيام خون شهيدان را بتمام جهانيان برسانيم ، چه خوب انتخاب كرده استاد دكتر شريعتى : (( آنانكه رفتند كار حسينى كردند و آنانكه ماندند ، رسالت زينبى بدوش دارند و اگر چنين نكنند بظاهر مسلمان ولى در واقع خير )) و درود فـــراوان بر برادرانيكه وقتى يكـــدست را ميدهند با چنگ و دندان ادامه مبارزه ميكنند و با صداى الله اكبر دشمن را از پــاى درمى‌آورند . و اما پيامى به پدر ارجمندم و والده مهربانم دارم : پدرم گرامى و مادر محترمه ، خودتان ميدانيد كه من فرزندى بودم كه هرگز نمى خواستم كه در درگيرى نفسانى شركت كنم ، ولى تنها اسلام بود كه مرا در اين صحنه حاضر كرد كه در جنگ شركت كنم ، لذا با اجازه شما قدم در ميدان نبرد گذاشتم . از شما ميخواهم كه در مصيبت من اولا خودتان صبر و شكيبائى را پيشه خود كنيد و بديگران نيز تبريك بگوئيد و نصيحت كنيد كه برايم گريه نكنند ، زيرا كه گريه كردن دشمن را شاد و من را ناراحت ميكند ، چرا كه من تنها آرزويم شهادت بود رسيدم . هرگاه خواستيد بر من گريه كنيد ، يادى از امام زين العابدين (ع) و زينب كبرى دخت حضرت زهرا عليها سلام بنمائيد و فكر كنيد كه بر آن خاندان پاك چه گذشت ، آنگاه اگر وجدان شما اجازه داد گريه كنيد . هم اكنون ميدانم كه شماها برايم زحمت زياد كشيده ايد ولى مزدش را از خدا بگيريد . من را هم براى خدا ببخشيد . در خاتمه پيامى به امريكا و صدام و صداميان ، بخصوص اسرائيل و شوروى بلكه بتمام خائنان و منافقان دارم : جنايت كاران ، تبهكاران بدانند با اين كارها نميتوانند جلو انقلاب اسلامى را بگيرند و هر چه خون جوانانرا بريزند درخت اسلام بارورتر و پرثمرتر خواهد شد . بشنوند بيان متين امام بزرگوار ، خمينى بت شكن را : (( ملتى كه شهادت دارد اسارت ندارد )) ( امام خمينى ) باميد پيروزى رزمندگان و سربازان اسلام خداحافظ همه تان عاشق ولايت اميرالمومنين و اولاد طاهرينش قربان شما اقل السادات سيد محمد ابن حاج سيد عباس شم آبادى
ارسال محتوا برای این شهید