۱۵۸۲۵۹۲ - قاسمى نويس - على اكبر بسم رب الشهدا و الصديقين متن وصيت نامه پاسدار شهيد على اكبر قاسمى نويس حكم جهاد بر شما مقرر گرديد حال آن كه بر شما ناگوار و مكروه است ليكن چه بسيار باشد چيزى را شما ناگوار شماريد ولى به حقيقت خير و صلاح در آن باشد و چه بسيار چيزها كه شما دوست داريد ولى به حقيقت خير و صلاح شما در آن نيست و در واقع شر و فساد شما در آن است خداوند به مصالح امور داناست و شما نادانيد ( سوره بقره - آيه ۲۱۶) خدايا توشاهد هستى كه چگونه ابر جنايتكاران و ستمگران خون ملت مظلوم دنيا را ناحق و بى رحمانه به زمين مى‌ريزند و بر روى آنها كاخهاى ستم بنا مى‌كنند و شاهد هستى كه چگونه ملت ايران با ايثار جان و مال خود از دين و پيغمبر تو حمايت مى‌كنند پس عاجزانه از تو مى‌خواهم كه بر اين ملت نصرت عطا بفرمائى و آنها را در راه دينت ثابت‌قدم بدارى خدايا اى حقير هم كه قدمى ناچيز در اين راه برداشته است توفيقى بده تا مورد رضاى تو باشد. با درود و سلام بر منجى عالم بشريت آقا امام زمان و با درود و سلام بر امام خمينى رهبر و قلب تپنده مستضعفين جهان،اماما خدا شاهد است كه از ته قلب دوستت دارم و در مقابل در روز محشر طلب شفاعت از مى خواهم با درود و سلام خدمت پدر و مادر عزيزى كه بعد از خدا نزديكترين و مهربانترين كس براى من بوديد من نمى دانم چه بنويسم از مقام و جلال شما شرمنده هستم از اين كه نتوانستم ذره اى از حق شما را ادا كنم من مى دانم كه شما هميشه خير و صلاح مرا مى خواستيد پس بزرگوارى كنيد و از اين حقير راضى باشيد تا من آسوده باشم زيرا كه خير و صلاح من در رضايت شما مى باشد از اين كه توانستم جهاد كنم و خو ن ناقابل را در راه اسلام فدا كنم بسيار خوشحال هستم و مثل اين است كه بار سنگينى را از روى دستم برداشته اند پدر و مادر عزيزم وقتى خبر شهادت مرا مى شنويد سرافرازتر از پيش قدم برداريد و مفتخرتر از موقعى باشيد كه خبرشهادت برادرم رضا را به شما دادند زيرا كه شهادت افتخار است و اگر اين افتخار بيشتر باشد شما سربلندى بيشترى داريد و در نزد خداوند روسفيدتر خواهيد بود اگر سعادت نصيبم شد و به درجه رفيع شهادت رسيدم بدانيد كه خدا مرا دعوت كرده است و چه دعوتى نيكوتر از دعوت خداوند شما وقتى به جماران مى رويد چه حالتى داريد خانه و زندگى را فراموش كرده و غرق در وجود رهبر عزيز مى شويد حالا حساب كنيد كه خداوند اين حقير را قابل دانسته ( شايد هم برادرم شفاعت مرا كرده است ) و مرا دع.ت كرده است مگر مى شود اين دعوت را رد كرد مگر مى شود به نداى هل من ناصر ينصرنى اماممان لبيك نگفت و از خداوند براى شما اجرى عظيم و صبرى بسيار خواستارم برادران عزيزم مهدى و ابوالفضل : مى دانم كه حق برادرى را براى شما ادا نكردم و از شما زلب حلاليت دارم برادران عزيزم من تا آنجا كه توانستم وصيت برادرمان را انجام دادم و راه او را ادامه دادم از شما مى خواهم ارثى من كه اسلحه و لباس رزم مى باشد برداريد و به گفته امامان تا آخرين نفر و تا آخرين نفس و تا آخرين منزل و تا آخرين قطره خون خود در راه اعتلاى كلمه الله ايستادگى كنيد و مجال پايدارى را به دشمنان ندهيد و از شما خواستارم كه با پدر و مادر مهربان باشيد و به آنها كمك كنيد زيرا من نبوده ام و پشيمانم و از برادرم ابوالفضل مى خواهم كه با درس خواندن در سطح بالا مبارزه‌اى بادشمنان اسلام داشته باشد و از خواهرم تقاضا دارم كه زينب گونه راه مرا ادامه بدهد و اندوهى به دل راه ندهد كه دشمنان اسلام شاد شوند و رسالت خود كه تربيت صحيح فرزندان خود مى باشد و از شما تقاضا دارم كه مرا حلال كنيد با درود و سلام بر ملت ايران كه به حق امت نمونه در جهان شناخته شده ايد اى امت حزب الله و اى ملت شهيدپرور از شما تقاضا دارم كه به هيچ چيز جز اسلام فكر نكنيد و دست از دامان اسلام برنداريد وپيرو خط رهبرى باشيد و نگذاريد دشمنان اسلام و منافقين كوردل بين روحانيت و ملت جدايى بيفكند از شما مى خواهم كه قدر اين رهبر را بدانيد رهبرى كه نه تنها تمام مسلمين جهان بلكه تمام انقلابيون دنيا حتى آنها كه مسلمان نيستند آرزوى داشتن چنين رهبرى را دارند مبادا خداى نكرده مانند ماهى باشيم كه قدر آب را ندانيم و همين كه از آب بيرون بياييم بميريم و از مسير اصلى خط رهبرى خارج شويم و مانند مردم خشك مقدس در زمان حضرت على (ع) كه خدا آنها را لعنت كند باشيم كه در مقابل اميرالمومنين جبهه‌گيرى كردند و امام را به حدى در فشار گذاشتند كه درست در اوج پيشروى سپاه اسلام امام به مالك اشتر دستور عقب نشينى داد و اسلام شكست عظيمى خورد و خداى نكرده نباشيم از مردمان تهل كوفه در زمان امام حسين كه بى وفايى كردند و خانه نشينى و ذلت و خوارى و تجاوز به اموال و ناموسهايشان توسط يزيديان را بر جنگ پر افتخار ترجيح دادند و تا ابد مورد لعن و نفرين خاص و عام مى باشند اى امت سلحشور بدانيد كه راه شهيدان راه حق است پس بنابراين راه آنان را ادامه بدهيد و به سوى جبهه ها بشتابيد به قول امامان اهميت جنگ بيشتر از فروع دين است جبهه ها را پر كنيد و از شرف و حيثيت اسلام دفاع كنيد جبهه جايى است كه اگر بدون وضو در آن قدم برداريد كفران نعمت كرده ايد چه خونهاى مقدسى كه در آنجاها ريخته نشده اسد رهبر عاليقدر اين مفسر كبير قران مى گويد و قاتلوهم حتى لاتكون الفتنه و يكون الدين كله لله با كافران مبارزه كنيد تا فساد و فتنه از روى زمين برداشته شود و همه را دين خدا باشد اى امت حزب الله بدانيد كه شما همه مورد امتحان خداوند قرار گرفته ايد آنجايى كه خداوند مى فرمايد احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا امنا و هم لا يقتنون پس سعى كنيد كه از اين امتحان سربلند و روسفيد بيرون بياييد از پدر و مادر وكليه بستگانم تقاضا دارم كه رهرو ائمه اطهار باشيد و به ياد مظلوميت امام حسين باشيد همين طور كه مى دانيد آيت الله مطهرى مى گويد گريه بر شهيد شركت در حماسه اوست پس بايد گريه كرد براى آقايى گريه كنيد كه در يك روز۲ ۷ تن از يارانش در مقابل چشمانش به شهادت رسيدند على اكبرش كه شبيه ترين شخصيت به پيغمبر خدا بود در مقابلش به شهادت رساندند برادرش حضرت ابوالفضل را آن جور كه نقل شده است به شهادت رسانيدند و على اصغرش را در بالاى دستش با تير سه شعبه هدف قرار دادند و فرزند برادرش را در آغوشش شهيد كردند و هنوز جان در بدن داشت كه به خيمه ها حمله كردند و در اين لحظه فرياد زد بيايد اول مرد بكشيد بعد خيمه‌ها را آتش بزنيد من طاقت ندارم اين صحنه راتماشا كنم و سعى كنيد كه در عزادارى هايتان زبان به شكوه باز نكنيد كه از قدرو من زلت شما مى كاهد اگر خواستيد براى من گريه كنيد مواظب باشيد كه ضد انقلاب و ستون پنجم در آنجا نباشد زيرا آن وقت بايد براى تضعيف اسلام گريه كنيد و خدمت برادران بسيج عرض مى كنم كه جبهه‌ها را مانند گذشته تقويت كنيد و خداى نكرده بين شما اختلاف نيفتد كه آن روز وقت عزادارى ما و روز شادى دشمن است و از شما مى خواهم اين مدت كه با شما بودم هر خطايى از من سرزده است به بزرگى خودتان ببخشيد مرا عفو كنيد و هيئتها و دسته هاى عزادارى را تقويت كنيد واز جوانان عزيزى كه اسير هواى نفس خويش گشته اند و فريب عوامل استكبار جهانى را خورده اند تقاضا دارم كه بيشتر از اين در اين منجلاب فساد غوطه ور نشوند و به سوى اسلام و بسيج و انقلاب بيايند كه خير و صلاحشان در اين راه است و در آخر از كليه دوستان و آشنايان و وابستگان و همسايگان و همكارانم در حفاظت وزارت و شغل فعلى و هر كسى كه مرا مى شناسد عاجزانه مى خواهم كه مرا حلال كنند و هر گونه خطايى ، غيبتى ، تهمتى ناحقى ديدند مرا ببخشند اگر جنازه ام برگشت در بهشت زهرا دفن كنيد و حتى المقدور حاج آقا موسوى برايم نماز بخواند زيرا كه حق استادى بر گردن من دارد در مراسم شهادتم زياد اسراف نكنيد و خرج اضافه نكنيد زيرا مملكت ما در حال جنگ است و جنگ در راس امور قرار دارد و گوش به حرف ضد انقلاب ندهيد كه چرا فلانى براى پسرش خرج نكرد كه اگر بخواهيم به اين حرفها گوش بدهيم اسلام شكست مى خورد مبلغ ۷۰۰ تومان طبق حكم شماره ۲۵۳ -۶/۱/۱۰ به مقصد تهران به اصفهان به امور مالى وزارت بدهكار هستم و ۶۰۰ تومان هم در حفاظت بودم پيدا شده بود به من دادند به صاحبش بدهم ولى صاحبش پيدا نشد و در دست من ماند آقاى عبادى زحمت بكشئ و اين دو مسئله را حل بكند و اگر آقاى عبادى خواست به شما پولى بدهد قبول نكنيد خمس پول فرشى كه دارم داده نشده است زحمت بكشيد بدهيد و مدت يك سال نماز دارم كه آقاى عبادى زحمت كشيده و برايم بجا بياورد در ضمن ۱۴ روز روزه از امسال مانده است محمد پسر خاله ام زمت بكشد برايم بجا بياورد خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار