علىاکبر مغازهاى
نام و نام خانوادگی :
علىاکبر مغازهاى
نام پدر :
محمود
تاریخ تولد :
1337/6/20
محل تولد :
قم
تاریخ شهادت :
1361/2/19
محل شهادت :
بیوگرافی
وصیت نامه
وصيت نامه علىاكبر مغازهاى كد شناسايى: ۱۷۱۵۴۵۶ «بسمه تعالى» اينجانب علىاكبر مغازهاى چون عازم جبهه حق عليه باطل ميباشم بدينوسيله در كمال صحت و سلامت جسمى و روحى وصيتنامه خود را از قرار زير مينگارم تاريخ دوشنبه شب ۱۰/۱۲/۱۳۶۰ ۱- بدهكاريهاى من از اين قرار است ۱- استاد حسين بنا (كه صورت آن در دست خودش ميباشد) ۲- آقاى اسحق حسينى صاحب زمين كه مبلغ ۵۰۰۰۰ ريال كه به قرار بايد هر ماه مبلغ ۵۰۰۰ ريال به او پرداخته و رسيد دريافتى دارم ۳- پدر زنم دايى على كه آنهم مبلغ ۵۲۰۰۰ ريال مىباشد كه خودشان فرموده هر وقت داشتى بده ۴- پدرم حاج محمود مغازهاى كه آنهم مبلغ هزار تومان و هر چه قدر كه بعدا به زنم بدهد . ۲- برايم نماز و روزه يكسال بخوانيد يا بدهيد بخوانند خمس و زكات بدهيد (مبلغ پانصد تومان كه ميدانم بدهكارم) و پانصد الى هزار تومان هم بابت رد مظالم بدهيد . ۳- هر شب جمعه اگر برايتان مقدور بود به سر قبرم بياييد و برايم قرآن خوانده دعايم كنيد. ۴- از تمام دوستان و آشنايان و كسانى كه بنوعى آنها را مى شناسم يا آنها مرا مىشناسند حلاليت طلبيده و اميدوارم همه از كوچك و بزرگ مرا ببخشند تا شايد خداوند نيز از گناهان بىشمارم بگذرد و رستگارم كند (انشاءالله) در پايان مبلغ ۱۶۰ تومان به حاج على كه لوازم وسپا مىفروشد و مبلغ ۱۰۰ تومان به وزيرى روبروى پل حجتيه كه لوازم موتور مىفروشد بدهكارم كه اميدوارم قبل از رفتنم بپردازم اگر نتوانستم لطف كنيد و آنرا بپردازيد . باز هم در خاتمه از همه تقاضاى عفو و بخشش دارم. «والسلام » ۲% وصيت نامه شهيد علىاكبر مغازهاى كد شناسايى: ۱۷۱۵۴۵۶ «بنام خداوند عزيز» وصيتنامهاى به همسرم. همسر خوب و باوفايم (كبرى جان) از اينكه نتوانستم همسر خوب و باوفا و باصفايى براى تو و پدر خوبى براى فرزندانمان باشم خيلى شرمسارم . اكنون كه اين وصيتنامه را مىنويسم نمىدانى كه با چشمانى اشكبار آنرا مىنگارم و شايد اثر قطرات اشكم در روى آن مشهود باشد تو بسيار زن خوب و با محبتى برايم بودى و من از اينهمه محبت تو واقعا خجالت مىكشيده و مىكشم بارى پس از من اين موتور را بفروشيد و هر چه كه دارم و خانه را تكميل كنيد بدهكاريهايم را بدهيد فرزندانم را بسيار خوب محافظت كن تا با ادب و با ايمان باشند. من از پيش تو و جمع فاميل ميروم ولى ۲ گل و شايد ۳ گل برايت بيادگار مىگذارم اگر فرزندى كه انشاءالله مىخواهد به دنيا بيايد پسر بود نامش را علىاكبر و يا اكبر بگذار و اگر دختر بود نامش نيره باشد البته اگر اسم ديگرى هم خواستى برايش بگذار. ديگر اينكه هر وقت ياد من كردى به بالينم بيا البته بچههايم را هم اگر ممكن بود با خودت بياور مطلب ديگر اينكه اگر خواستى شوهر كنى حرفى نيست ولى بكسى شوهر كن كه ازفرزندانم چون يك پدر واقعى و حتى بهتر از او هم از آنها مراقبت نمايد و اگر اينطور نبود بچهها را به پدر و مادر خودت يا پدر و مادر من تحويل بده كه چون دختر هستند صدمه نديده و زجر نكشند ديگر حرفى براى نوشتن ندارم . خداوند سايه رهبر انقلاب (امام خمينى) را از سر ما و شما و تمام مستضعفين جهان كم نكند. ۱۰/۱۲/۱۳۶۰ علىاكبر
ارسال محتوا برای این شهید
send-content-for-this-shahid-help