تهاجم سریع و گسترده
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در روز 31 شهریور 1359 به طور رسمی، گسترده و سریع آغاز شد. نیروهای هوایی و زمینی ارتش عراق در این روز فرودگاهها و شهرهای مختلف ایران را بمباران و سپس در سه جبهه شمالی، میانی و جنوبی به مرزهای زمینی کشور حمله کردند. همچنین در این روز درگیریهای دریایی در خلیج فارس و اروندرود بین ایران و عراق به وجود آمد.
** حمله هوایی به فرودگاهها و شهرها
ظهر روز 31 شهریور 1359 حملات هوایی به فرودگاهها، پایگاههای هوایی ارتش و تعدادی از شهرها و مناطق مرزی آغاز شد. نخستین حملات حدود ساعت 14 به فرودگاه مهرآباد و پایگاه یکم شکاری و سایر فرودگاهها صورت گرفت. حسین علایی در کتاب روند جنگ ایران و عراق نوشته است که «ارتش صدام با الهام از شیوه اسرائیل در جنگ شش روزه با اعراب که به هواپیماهای مصر و سوریه در پایگاههای آنها حمله کرد، این تاکتیک جنگی را اتخاذ کرد.»
وی همچنین عنوان کرده است که «در آغاز جنگ نیروی هوایی ارتش عراق که حدود 350 جنگنده میگ، سوخو و توپولف داشت با 192 فروند از این هواپیماها و در سه موج حملات متوالی، تهاجم شدیدی به پایگاههای هوایی و فرودگاههای ایران اجرا کرد.»
نیروی هوایی ارتش عراق علاوه بر تهران به بوشهر، اصفهان، شهرکرد، ارومیه، پیرانشهر، سنندج، قصرشیرین، اهواز، اسلامآباد، کرمانشاه، گیلانغرب، ایلام، دهلران، دزفول، آبادان، خرمشهر و... نیز حمله هوایی کرد. بنابر آنچه در روزشمار جنگ ایران و عراق منتشر شده از سوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه آمده است: «در ساعت 14:20 روز 31 شهریور 1359، چهار فروند میگ عراقی به فرودگاه مهرآباد و پایگاه یکم شکاری حمله کردند که باند پایگاه و شش هواپیمای نظامی مورد اصابت بمب قرار گرفت... در بوشهر نیز در ساعت 13:55 میگهای عراقی به فرودگاه بوشهر حمله و قسمتی از باند و چند ساختمان را تخریب کردند.»
در آن کتاب همچنین آمده است که «میگهای عراقی با تجاوز به اهواز، باند فرودگاه، سیلو، ماکروویو و... را بمباران کردند... چندین بار نیز به آبادان و خرمشهر حمله و نقاطی چون تلمبهخانه شرکت نفت، اسکلههای خسروآباد و... را بمباران کردند. در بعد از ظهر آن روز هواپیماهای دشمن چندین بار به دزفول تجاوز کرده و در اولین حمله قسمتی از باند پایگاه چهارم شکاری را بمباران کردند. در تجاوزات بعدی 2 فروند هواپیمای دشمن سرنگون شد... هواپیماهای عراقی فرودگاه کرمانشاه و حوالی آن را هم بمباران کردند. پایگاه هوایی نوژه در همدان نیز بمباران شد که به باند و انبار مهمات آسیب وارد شد. فرودگاه، سپاه و چند نقطه دیگر شهر سنندج هم بمباران شد. پایگاه شکاری، پالایشگاه و نیروگاه برق تبریز نیز بمباران شد.»
حملات هوایی عراق در روز دوم جنگ با حمله به برخی پایگاههای نیروی هوایی ایران از جمله پایگاه دوم شکاری در تبریز ادامه یافت.
بمبارانهای هوایی فرودگاهها و پایگاههای هوایی ایران پیشنیاز حرکت واحدهای زمینی عراق به ایران بود. پرواز هواپیماهای عراقی به منظور ایجاد پوشش هوایی برای درگیریهای زمینی نیز ضرورت داشت.
** تهاجم زمینی در روز نخست
پس از حملات هوایی، تجاوز زمینی ارتش عراق نیز آغاز شد. نیروی زمینی عراق در 3 جبهه شمالی، میانی و جنوبی به ایران حمله کرد. دشمن لشکرهای خود را در سه سپاه برای هجوم به مرزهای ایران سازمان داده بود. سپاه یکم شامل لشکرهای 7 و 11 و تعدادی تیپهای گارد مرزی بود که عمدتاً لشکرهای پیاده کوهستانی بودند. منطقه عملیاتی این سپاه جبهه شمالی (دربندیخان تا اشنویه) بود. سپاه دوم شامل لشکرهای 2، 4 و 8 پیاده و لشکرهای 6 و 12 زرهی بود. ماموریت این سپاه جبهه میانی (دهلران تا جنوب دربندیخان) بود. سپاه سوم هم شامل دو لشکر مکانیزه و سه لشکر زرهی و تیپ گارد ریاستجمهوری بود. منطقه ماموریت این سپاه جبهه جنوبی (خرمشهر و آبادان تا دهلران) بود.
بنابر بر گزارشهای منتشر شده از سوی یگانهای نظامی از جبهه جنوبی، در روز 31 شهریور در منطقه مرزی خرمشهر نیروهای زرهی دشمن که از قبل در نقاط مرزی مستقر شده بودند، به سوی خاک ایران حرکت کردند. آنها پاسگاههای مرزی را زیر آتش گرفتند و در همان روز با پیشروی به سوی جاده خرمشهر - اهواز به حدود 10 کیلومتری این جاده رسیدند.
همچنین در این روز حجم وسیعی از آتش روی خرمشهر اجرا شد و قسمت غربی شهر زیر آتش گسترده خمپاره و توپهای دشمن قرار گرفت که بسیاری از مردم خرمشهر را به خاک و خون کشید و به شهادت رسیدند. پالایشگاه آبادان نیز زیر آتش سنگین عراق قرار گرفت.
در پاسگاههای مرزی محورهای شطیط، طلائیه، کوشک، سوبله، فکه و عینخوش هم درگیریها که از روزهای گذشته شروع شده بود، شدت یافت. آتش شدید روی آن پاسگاهها اجرا شد و ارتباط بیشتر پاسگاهها قطع شد.
ژاندارمری در خصوص جبهههای میانی و شمالی نیز گزارش داد: «در قسمت پاسگاه چیلات درگیری نیروهای دشمن با نیروهای مستقر در پاسگاه شدید است. علاوه بر آن نیروهای دشمن از قسمت رودخانه در حال پیشروی هستند. در محور صالحآباد نیروهای دشمن در ارتفاعات انجیره و شینو مستقر شدهاند. در محور سومار پاسگاه گیسکه و کلیه ارتفاعات آن به تصرف نیروهای عراقی درآمده است. علاوه بر آن، پاسگاههای کانیشیخ و بازرگان در معرض سقوط قرار دارند. همچنین دشمن با استقرار تعداد زیادی تانک در برابر سایر پاسگاههای مرزی این پاسگاهها را تهدید میکند.»
در سایر گزارشها در مورد جبهه میانی نیز آمده است که در محور قصرشیرین حدود یک گردان تانک و پیاده نظام عراق در 2 کیلومتری منظریه و اطراف آن موضع گرفتند و احتمال حمله به پاسگاههای خسروی، ولکشته و تنکاب وجود دارد.
در آن روز فرماندهان مستقر در یگانهای مختلف مناطق جنوبی، میانی و شمالی، تقاضای کمک، پشتیبانی و تقویت نیروها و پاسگاههای مرزی کردند.
** درگیریهای دریایی در 31 شهریور
لشکر 92 زرهی ارتش که در جبهه خوزستان مسئولیت حفاظت از مرز را برعهده داشت، در روز 31 شهریور 59 گزارش داد که 2 فروند ناوچه موشکانداز عراقی و یک فروند ناوچه گارد ساحل خودی در حوالی دماغه شط به گل نشستند. شهربانی ماهشهر نیز اعلام کرد که در ساعت 15:30 کشتی راهنما (پیلاوت) به نام آزادی متعلق به اداره بنادر و کشتیرانی بندر امام خمینی (ره) از خورموسی به طرف دریا در حرکت بود که از ناحیه چپ آسیب دید. رادیو بغداد هم در گزارشی ادعا کرد که نیروهای عراقی 8 قایق جنگی و یک جت فانتوم ایران را در جریان درگیری با نیروهای ایرانی در شطالعرب منهدم کردند.
اما ارتش جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیه شماره 10 ضمن بیان اینکه «ظرف روز جاری نبرد همچنان در هوا و زمین و دریا ادامه دارد. اغلب هدفهای نظامی عراق در مناطق مرزی زیر آتش توپخانه و آتش هوایی و آتش تانکهای جمهوری اسلامی ایران قرار داشته و به یگانها و تاسیسات نظامی عراق تلفات و ضایعات سنگینی وارد آمده است» عنوان کرد: «در نتیجه درگیریهای نیروی دریایی ارتش، چهار فروند ناوچه موشکانداز عراق در 15 مایلی بوشهر غرق شدند.»
** محورهای حمله در جنوب
بنابر نظر فرماندهان و پژوهشگران تاریخ جنگ ایران و عراق، سپاههای اول، دوم و سوم ارتش عراق اهداف متفاوتی داشتند. هدف سپاه یکم در جبهه شمالغرب درگیر نگه داشتن یگانهای ایران در آنجا بود. هدف سپاه دوم در جبهه میانی (غرب) دور نگه داشتن نیروهای ایران از دسترسی به بغداد بود. اما جبهه جنوبی منطقه تلاش اصلی تک ارتش عراق به حساب میآمد.
سردار سیدیحیی صفوی با بیان اینکه عمده قوای ارتش عراق در جنوب وارد عمل شدند و هدف اصلی خوزستان بود، با اشاره به هدفهای حداقلی ارتش عراق میگوید: «اصلیترین هدفشان هم گرفتن خرمشهر بود و بعد از آن میخواستند جزیره آبادان را بگیرند که هم بر اروندرود مشرف شوند و هم ساحل مناسبی در شمال خلیج فارس داشته باشند. هدف اصلیشان تصرف جزیره آبادان بود که بتوانند قرارداد 1975 الجزایر را با فشار بر ایران، تغییر دهند.»
سردار احمد غلامپور نظر سرلشکر صفوی در مورد اهمیت جبهه جنوبی را تایید میکند، اما با اشاره به نقش لشکر 5 مکانیزه ارتش عراق میگوید: «هدفشان این بود که خودشان را به سرعت به اهواز برسانند. آنها گمان میکردند به محض اینکه پایشان به اهواز برسد، قطعاً مقاومت در آبادان و خرمشهر و جاهای دیگر هم شکسته میشود، چون در این صورت مرکز استان سقوط کرده بود و محورهای دیگر نمیتوانستند مقاومت کنند.»
محمد درودیان در کتاب خونینشهر تا خرمشهر محورهای تهاجم به جبهه جنوبی (خوزستان) را 4 محور برشمرده است. محور شمالی دزفول بود که لشکرهای 1 مکانیزه و 10 زرهی ارتش عراق ماموریت داشتند با استفاده از معابر وصولی منطقه و با عبور از رودخانه کرخه و قطع جاده اهواز - اندیمشک، محاصره اهواز (از شمال) و دزفول (از جنوب) را کامل کنند.
دومین محور، چزابه - سوسنگرد - اهواز بود. لشکر 9 زرهی ارتش عراق ماموریت داشت با عبور از معبر وصولی چزابه، با تصرف شهرهای بستان، سوسنگرد و حمیدیه به سمت اهواز پیشروی نماید. سومین محور نشوه - جفیر – اهواز بود. ماموریت عملیات در این محور برعهده لشکر 5 مکانیزه ارتش عراق بود که باید ضمن پاکسازی منطقه، جاده اهواز - خرمشهر را قطع میکرد و پس از محاصره خرمشهر از قسمت شمال با حرکت به سمت اهواز، محاصره این شهر را کامل میکرد و بعد از آن نیز به لشکر 9 زرهی در شهر اهواز ملحق میشد.
جنوبیترین محور شلمچه - خرمشهر – آبادان بود که لشکر 3 زرهی و تیپ 33 نیروی مخصوص ارتش عراق ماموریت داشتند ضمن محاصره و تصرف خرمشهر با عبور از رودخانه کارون، شهر آبادان را محاصره و سپس اشغال کنند.
** ناکامی در دستیابی به تمام هدفها
در محور دزفول لشکر 10 زرهی در پشت پل نادری و غرب رودخانه کرخه متوقف شد. البته لشکر 1 مکانیزه در محور فکه - دوسلک به سمت شوش پیشروی کرد و توانست تا پشت رودخانه کرخه را زیر نفوذ خود قرار دهد. عدم الحاق کامل لشکرهای 1 و 10 و وسعت و عمق زمین منطقه و نیز وجود موانع طبیعی همچون رودخانه کرخه موجب زمینگیر شدن دشمن در پشت این رودخانه شد که البته پس از الحاق دو لشکر مذکور، دشمن توانست کل منطقه شوش و دزفول را پوشش داده و تامین کند.
در محور چزابه – سوسنگرد – اهواز نیز دشمن خود را به دروازه حمیدیه رساند و شهر اهواز را در معرض تهدید قرار داد. اما پس از شبیخون شهید غیور اصلی نیروهای عراقی اقدام به عقبنشینی کردند. اگرچه بعد از این حادثه دشمن چند بار اقدام به پیشروی کرد، اما سرانجام در حوالی دیوارهای غربی شهر سوسنگرد در غرب رود نیسان زمینگیر شد.
در محور نشوه – جفیر – اهواز هم لشکر 5 ارتش عراق با تصرف پاسگاههای طلائیه و کوشک به سمت اهواز پیشروی کرد، اما در 15 کیلومتری اهواز در منطقه نورد با مقاومت مردمی مواجه شد که موجب توقفش شد. این لشکر پس از این، با عبور از محور طلائیه با یک فلش به سمت جاده اهواز - خرمشهر و با یک فلش به سمت جفیر حرکت کرد و پس از عبور از جفیر، در جنوب رودخانه کرخه متوقف شد. بعدها با ملحق شدن لشکرهای 9 زرهی و 5 مکانیزه در منطقه هویزه، بین نیروهای بخش شمالی و بخش جنوبی دشمن در جبهه جنوب الحاق حاصل شد.
در محور جنوبی نیز مقاومت در خرمشهر موجب شد تا حرکت لشکر 3 با تاخیر و در نتیجه با شکست روبرو شود. این لشکر در 19 مهر 1359 از کارون عبور کرد و پس از قطع جاده اهواز - آبادان، توانست آبادان را محاصره کرده و با عبور از رودخانه بهمنشیر، وارد کوی ذوالفقاری آبادان شود، اما به دلیل مقاومت مردمی در کوی ذوالفقاری سرانجام مجبور به عقبنشینی شد و در شمال رودخانه بهمنشیر استقرار یافت.
ارتش عراق در جبهه شمالی نیز فقط ارتفاعات مسلط را تصرف کرد و در آنجا اقدامات بازدارنده انجام داد، اما در محور میانی بخشی از شهرهای مرزی مانند قصرشیرین، سرپلذهاب، گیلانغرب و نفتشهر به تصرف ارتش دشمن درآمد و نیروهای عراقی تا ایلام و مهران پیشروی کردند.