بلند آسمان جایگاه من است
خلبانان و تیزپروازان ایرانی در این قریب به یکصد سال هماره از در صیانت از وطن، مردم و مرز و بوم کوشیدهاند و جانها بر سر این آرمان فدا کردهاند.
این اهتمام جانانه و حماسی به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در سالهای دفاع مقدس، مضاعف شده و رنگ و لعاب ارزشی علاوه بر ملی- میهنی به خود گرفته است. خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از بدو جنگ نابرابر تحمیلی دوشادوش و در کنار سایر رزمندگان با تمام توان از کیان ایرانی- اسلامی دفاع کردهاند و شهدایی را تقدیم کردهاند، همه برومند و نازنین و تکرارناشدنی. نیروی هوایی در طول سالهای دفاع مقدس با اجرای عملیاتهایی محیرالعقولی همچون کمان ۹۹ (سایه البرز)، انتقام، اچ ۳ و اوسیراک نه تنها معادلات جنگ و پیش بینی دشمنان را نقش بر آب کردهاند، که دنیا را انگشت حیرت به دهان گذاشتهاند.
طبیعی است که این رشادتها و جانفشانیها از نگاه فیلمسازان ژانر دفاع مقدس در سینما پنهان نمانده و پارهای از فیلمهای ساخته شده در این گونه، با محوریت یا نگاه جدی به حماسهافرینیهای خلبانان ایرانی تولید و به روی پرده رفته باشد. به مناسبت ۱۹ بهمن، سالگرد تاسیس نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و بیعت همافران با امام خمینی(ره) در بهمن 57، نگاهی داشتهایم به چند فیلم و سریال شاخص ساخته شده در این حوزه، با این تذکر که هنوز حق مطلب به طور کامل و شایسته ادا نشده و رشادتهای خلبانان ایرانی میتواند دستمایه تولید پرتعداد فیلم و سریال جذاب قرار گیرد.
عقابها (۱۳۶۳)
بر فراز گیشه
مرحوم ساموئل خاچیکیان به عنوان استاد سینمای دلهره در ایران، در یکی از اولین و جدیدترین فیلمهای ساخته شده درباره دفاع مقدس به سراغ خلبانان ایرانی میرود و «عقابها» را میسازد. عقابها اگر رکورددار نباشد، دستکم یکی از پرمخاطب ترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است. فیلم در سالهای متمادی اکران قریب به ۹ میلیون تماشاگر داشته و اگر بهای امروز بلیت سینما را ملاک قرار دهیم، چیزی در حدود ۱۸۰ میلیارد تومان فروش کرده است. فیلمنامه عقابها بر اساس داستان واقعی نجات یک خلبان ایرانی به نام یدالله شریفیراد توسط کردهای عراقی به نگارش درآمده است. جمشید هاشمپور و سعید راد نقشهای اصلی فیلم را ایفا میکنند که قضا را ببین، هر دو پس از اکران، یکی برای مدتی و دیگری برای سالها ممنوعالکار میشوند. عقابها در زمان خود فیلم پرهزینهای است و بخش مربوط به کردستان عراق در ارتفاعات طالقان و قسمتهای مربوط به پرواز در پایگاه یکم شکاری در فرودگاه مهرآباد فیلمبرداری میشود. به گفته رضا رویگری، یکی از بازیگران، همه چیز در عقابها واقعی بوده و جلوههای ویژه در آن جایی نداشته است. همچنین به علت شرایط بد اقتصادی زمان جنگ و کمبود نگاتیو، اکثر سکانسها با یک برداشت تصویربرداری میشود و به همین دلیل، مرحوم خاچیکیان تمرینات زیاد و متعددی را برای هر سکانس لحاظ میکند. عقابها برای بسیاری از ایرانیان یکی از پایههای ثابت نوستالژی در دهه ۶۰ است؛ فیلم اما، فرزند زمانه خویش است و با معیارها و ملاکهای آن سالها ساخته شده.
حمله به اچ ۳ (۱۳۷۳)
به سفارش شهید ستاری
فیلم شهریار بحرانی با الهام از عملیات موفق و اعجاب انگیز اچ 3 موسوم به حمله فانتومها ساخته میشود. شهید منصور ستاری، فرمانده وقت نیروی هوایی سفارش ساخت «حمله به اچ ۳» را به شهریار بحرانی میدهد. اچ 3 یکی از پیچیده ترین عملیاتهای هوایی جهان تا به امروز است. خلبانان ایرانی در سال ۱۳۶۰ و در قالب این عملیات، با ۸ فروند جنگنده بمب افکن فانتوم پایگاه هوایی الولید موسوم به اچ 3 در مرز عراق و اردن را مورد حمله قرار داده و ۴۸ هواپیمای دشمن مستقر در این پایگاه را معدوم میسازند. ساخت فیلمی بر مبنای این عملیات، کار دشواری است و در سکانسهایی ۱۱ فروند هواپیما به شکل همزمان در آسمان پرواز میکنند و تصویربرداری انجام میشود. حمله به اچ ۳ با توجه به امکانات سینمای ایران در دهه هفتاد اثری مقبول است که میتواند علاوه بر جلب نظر منتقدان، در گیشه هم موفق باشد. جعفر دهقان، محمد کاسبی، حسین یاری و حسن عباسی بازیگران اصلی فیلم بحرانی هستند. نکته جالب توجه این که، شهریار بحرانی پس از ساخت حمله به اچ ۳ و با وجود موفقیت نسبی فیلم، از سینمایی دفاع مقدس فاصله میگیرد و به سراغ ژانرهای دیگر میرود.
دایره سرخ (۱۳۷۴)
قهرمان وارد میشود
«دایره سرخ» فیلمی است متاثر از مناسبات سینمای ایران در دهه ۷۰ که قهرمان طلب میکند. سرهنگ سابق خلبان «محمودی» که برای بردن داماد زخمیاش به آلمان به کشور بازگشته است، خواسته و ناخواسته درگیر جنگ میشود و بر اثر فعل و انفعالاتی، در تیم پرواز تخریب یک کارخانه ساخت سلاحهای شیمیایی در عراق قرار میگیرد و طبیعتا از این آزمون سربلند بیرون میآید. دایره سرخ را جمال شورجه میسازد، به این نیت که این فیلم مقدمهای باشد برای ساخت سریالی درباره خلبان شهید عباس بابایی. اتفاقی که البته با شورجه نمیافتد و مرحوم یدالله صمدی بعدها این سریال را میسازد. فرامرز قریبیان نقش خلبان محمودی را در دایره سرخ بازی میکند و اردلان شجاع کاوه، محمد کاسبی و پریسا شاهنده دیگر بازیگران اصلی این فیلم هستند. تصویربرداری فیلم هم در بوشهر انجام میشود. دایره سرخ فیلم متوسطی است که برای سازندهاش جمال شورجه یک مزیت و نقطه قوت نسبی به شمار میرود؛ فیلمی که البته میتوانست بهتر هم باشد.
خلبان (۱۳۷۶)
استشهادی برای خدا
جمال شورجه دو سال پس از دایره سرخ به سراغ فیلم دیگری با محوریت خلبانان ایرانی میرود و «خلبان» را میسازد. نقطه تمایز و تفاوت خلبان با ساخته قبلی شورجه، در واقعی بودن قهرمانش است. خلبان با نگاهی به زندگی شهید عباس دوران ساخته میشود که با عملیات شهادت طلبانهاش، همه محاسبات صدام و حامیانش را بهم میریزد. در سال ۱۳۶۲ قرار است کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد در عراق برگزار شود و صدام حسین رئیس جمهور وقت این کشور برگزاری این کنفرانس را مزیتی سیاسی برای خود میپندارد. او عراق را کشوری امن معرفی میکند و مدعی میشود که حتی مگس هم جرأت عبور از آسمان بغداد را ندارد. دیکتاتور سابق عراق حتی با ترسو خواندن خلبانان ایرانی رجز میخواند که هیچ خلبانی شجاعت نزدیک شدن به آسمان بغداد را برای بر هم زدن اجلاس نخواهد داشت. شهید عباس دوران به نیت پاسخگویی به این یاوهگوییها، همراه با یک اسکادران به طرف عراق پرواز میکند و نه تنها آسمان بغداد را به تسخیر درمیآورد که در طی یک عملیات شهادتطلبانه، با هواپیمای خود به یکی از میادین اصلی بغداد میکوبد. کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد در عراق لغو میشود و نقشههای شوم صدام نقش بر آب. فیلم خلبان این حماسه را بازنمایی میکند و به تصویر میکشد. نقش شهید عباس دوران را علی دهکردی بازی میکند و جعفر دهقان و نگین صدقگویا از جمله دیگر بازیگران این فیلم هستند. خلبان در قیاس با ساخته قبلی کارگردانش، دایره سرخ فیلم بهتری است و یک سر و گردن بالاتر میایستد.
پرواز خاموش (۱۳۷۷)
سفر به سلامت
«پرواز خاموش» دومین فیلم عبدالحسین برزیده پس از «دکل» است. فیلم حکایت نجات یک فروند هواپیمای ایرانی از دست دشمن و به سلامت رساندن و تحویل آن و تصاویر مهمی که ضبط کرده، به نیروهای خودی است. پرواز خاموش علیرغم برخورداری از سوژهای جذاب اما، در عمل فیلم خوش ساختی از آب درنمیآید و نمیتواند انتظارات را برآورده کند. فیلم از مشکلات ساختاری متعددی رنج میبرد و در برخی سکانسها به شدت شعارزده شده و به کلیشه پهلو میزند. حسین یاری، بهمن دان و مجید مشیری بازیگران اصلی فیلم ۹۰ دقیقهای عبدالحسن برزیده هستند. پرواز خاموش میتوانست با کمی وسواس بیشتر و شخصیتپردازیهای بهتر، فیلمی درخور توجه در سینمای دفاع مقدس باشد.
سیمرغ (1371)
قاتلان تانکها
شاید سریال «سیمرغ» و جلوههای ویژهاش امروز کمی ابتدایی و سطحی به نظر برسد اما در زمان پخش و برای روزگار خودش، قریب به 26 سال پیش، دستاوردی به شمار میرود. سیمرغ راوی زندگی خلبانان شهید احمد کشوری و علی اکبر شیرودی است، از زمان تحصیل تا لحظه شهادت. منهدم کردن تانکهای عراقی با هلیکوپترهای کبری توسط این دو خلبان شهید از جمله سکانسهای به یاد ماندنی و خاطرهانگیز سریال سیمرغ است. سیدجواد هاشمی و محمد جوزانی به ترتیب ایفاگر نقشهای شهیدان کشوری و شیرودی هستند. سریال سیمرغ در زمره آثار نمایشی ارزشی تلویزیون است که در مختصات و مقتضیات سالهای ابتدایی پس از پذیرش قطعنامه ساخته میشود و نمیتوان ایراد چندانی بر لحن شعارزده و کلیشهایاش وارد دانست. در آن سالها همچنان این نوع ادبیات نمایشی خواهان خود را داشت و بسان امروز مهجور نبود.
شوق پرواز (1390)
پرواز شهید
موج البته نه چندان مرتفع و دامنهداری که از «سیمرغ» آغاز شده است به «شوق پرواز» میرسد. یدالله صمدی، کارگردان نامآشنای سینما به سفارش بنیاد شهید و امور ایثارگران سریالی را بر مبنای زندگی خلبان شهید عباس بابایی تدارک میبیند. خانواده بابایی پیشنهاد میکنند که نقش شهید را شهاب حسینی با توجه به شباهت ظاهریاش بازی کند. خواستهای که اجابت میشود و شهاب حسینی در قالب شخصیت شهید عباس بابایی جلوی دوربین میرود. الهام حمیدی، شهرام حقیقتدوست، کوروش تهامی و... دیگر بازیگران سریال هستند. مشکل سریال صمدی، دو پارگی مشهود آن است؛ داستان تا آنجا که در پیش از وقوع انقلاب میگذرد و نحوه تحصیل و آشنایی شهید بابایی با همسرش را روایت میکند به شدت بار دراماتیک دارد و حتی شبیه سریالهای مرحوم علی حاتمی و حسن فتحی است اما در شق دوم، یعنی قسمتهای مربوط به آغاز جنگ تحمیلی، به یک اثر خشک و جدی جنگی تبدیل میشود. همین تناقض و نامتجانس بودن است که باعث میشود انتظارات از سریال مرحوم صمدی برآورده نشود.