اینهمانی با راوی
با توجه به پیشینه و تجربه کار تاریخ شفاهیام که از سال 1385با طرح تاریخ شفاهی زنان سیاسی و زندانی در دوره پهلوی برای بخش زنان انقلاب در مرکز نشرآثار حضرت امام(ره) آغاز شد، تجربیات عملی به گونهای بود که متوجه شدم مباحث نظری و روششناسی این کار باید درست انجام شود تا تحقیقات بطور مستند ارائه شود.
در مدلهای تألیفی کتابهای تاریخ شفاهی که هم اکنون با آن در مراکز مختلف مواجه هستیم، نظرات اساتیدی مانند آقای دکتر نورایی و آقای دکتر عزیزی یا استادان دیگر این است که باید متون به صورت سؤال و جواب باشد، حال آنکه کتابی که اخیراً در حوزه تاریخ شفاهی چاپ شده این مدل را به چالش کشیده شده است.کتابی با عنوان "صداهایی از چرنوبیل" ازآخرین کتابهای تاریخ شفاهی است که در ایران ترجمه شده و برنده جایزه نوبل ادبیات سال 2015 شد. آلکسویچ نویسنده کتاب روسی است و حادثه چرنوبیل و انفجار نیروگاه اتمی اوکراین را با نقل روایتهای افرادی که در واقعه حاضر و ناظر بودند طرح کرده است. در این کتاب روایتهای تاریخ شفاهی با سؤال و جواب همراه نیست و بهصورت مونولوگ نقل شده است. نویسنده خاطراتی از افراد پرسیده و در قالب سؤال و جواب در متن کتاب ذیل تمام فصلها از ابتدا نام راوی را با عنوان مونولوگ آورده است.کتاب در 377 صفحه تدوین شده و بسیار تأثیرگذار است و خواننده در فضای روحی و روانی افرادی که بعد از گذشت سالها از این حادثه جان سالم به در بردند را مخاطب قرار میدهد. عنوان کتاب به انگلیسی با (oral history) آغاز شده لذا کتاب تاریخ شفاهی است. روش تاریخ شفاهی در خارج از کشور ابداع شده است و به نظر میرسد الگوهای نویسندگان این متد جدید میتواند راهنمای ما باشد.
در روایتهای شهید آوینی و ادبیاتی که ایشان در نقل روایتگونه دوره دفاع مقدس از رزمندگان آورده است روایتها بگونهای ادبی نیز میباشد و لذا مدل مونولوگی در آن زیاد دیده میشود و حتی میتوان گفت سبک شهید آوینی مونولوگ است.
در پروژه هاروارد هم ما مواجه هستیم آقای لاجوردی درمدل پیاده سازی گفتارهای تاریخ شفاهی شخصیتها با حفظ امانت داری خواسته تمامی بیانات را بدون کم و کاست بر روی کاغذ بیاورند و لذا کلمه "چیز " را هم که راوی در بیانش هست بر روی کاغذ آورده است! در حالی که برای تدوین متون تاریخ شفاهی باید زمانی که گفتار به نوشتار تبدیل میشود از قواعد نوشتاری پیروی شود. کلمات اضافی مخاطب را خسته و متن را کسل کننده میکند ، لذا این امانتداری نیست. زمانی که کتاب صدای چرنوبیل را مطالعه میکنید، به نظر نمیرسد چیزی از امانتداری متنهای مصاحبه کم شده باشد، برای اینکه روایتها در قالب بیانات ادبی به صورت مونولوگ است و کتاب به لحاظ آیین نگارش از تدوینی دقیق و ویرایش شده غنی است.
روش تاریخنگاری شفاهی
روش حوزه تاریخ شفاهی از نوع تحقیق کیفی است. دو نوع تحقیق در مطالعات اجتماعی داریم؛ تحقیق کمی که با آمار و عدد و ارقام موضوعات را واکاوی میکند (مانند آسیبهای اجتماعی) و تحقیق کیفی که با رویکرد طبیعتگرایانه در تجارب ذهنی افرادی که در کل حوادث شرکت و نقش داشتند و کُنشگر بودند از طریق سئوالات مصاحبه ساختاریافته کیفی، احساسات فرد ترسیم میشود. به عنوان مثال زمانی که با زنان زندانی سیاسی در دوره پهلوی مصاحبه میکردم شرایط زندان (خانم جزایری که جزء سه نفر آخری بودند که از زندان قصر آزاد شدند) و شکنجههای روحی، روانی و جسمی تأثیرات زیادی برآنان گذاشته بود و دچار امراض گوناگون شده بودند و من در مصاحبهها گاهی در رابطه با درد و رنج آنان که از عمق وجودشان روایت میشد، اشکهایم سرازیر میشد. خانم رضوانه دباغ به قدری آزار دیده بود که نمیتوانست بعد از گذشت سالها صحبت کند. میخواهم بگویم راوی در جاهایی که احساساتش را بیان میکند مصاحبهگر باید "این همانی" کند. همچنین خانم سوسن حداد عادل، خواهرآقای حداد عادل 14ساله بودکه در جریان دستگیریهای مدرسه رفاه به زندان کمیته مشترک افتادند، وقتی من متن تدوین شده را برایشان فرستادم (سؤالات را از متن حذف کرده بودم) خواسته بودند متن به شکل داستان حکایت شود تا جذابتر باشد، آنموقع در جوابشان گفتم تاریخ شفاهی مستند نگاری است و امکان این کار نیست.
از دیگر متون تولید شده که تدوین مصاحبهها در آن به شکل خاصی انجام شده روش آقای محسن کاظمی نویسنده کتاب خاطرات عزتشاهی است که بسیار کتاب خواندنی و پرکششی است، بعد از گذشت مدتی در نشستهای تاریخ شفاهی مطرح شد که اساتید حوزه تاریخ شفاهی گفتهاند، متن مصاحبهها به صورت سؤال و جواب باید باشد تا کار تاریخ شفاهی دقیق ارائه و تدوین شود، در حالی که کتاب صدای چرنوبیل با دریافت جایزه نوبل 2015 این الگو را هم به زیر سئوال برد.
قابلیت جهانی شدن تاریخ
تولیدات داخلی تاریخ شفاهی در هر کدام از مراکز اعم از تاریخ شفاهی که آقای دکتر معین و همکارانشان در تاریخ شفاهی آموزش عالی در ایران چاپ نمودهاند و یا اطلس نبردهای ماندگار در حوزه دفاع مقدس که از نظر کرونولوژی کتاب مستند و علمی در حوزه جنگ است که از اولین حملاتی که عراق به سمت ایران کرده با نقشههای مختلف و تصاویر مختلف آمارها، پدافندها و آفندها که توسط شهدای سرافراز روایت دقیق شده است و توسط سرهنگ پیاده ستاد مجتبی جعفری در بخش نیروهای زمینی ارتش تدوین و گردآوری شده است، تا کتابهای دیگر این پتانسیل را دارند که برای نوبل کاندید شوند و از هم اکنون میتوانیم از کتابهایی که شما میگویید به صورت سوژهمحور و ابژهمحور مانند نبردهای مختلف زمینی و هوایی، در تاریخ شفاهی بازماندگان جنگ با عزیزانی که زنده و در قید حیات هستند مصاحبه و تاریخ شفاهیآنها را ثبت و ضبط کنیم. کم نیستند نویسندگان ادبی ما که به راحتی میتوانند در تدوین این کتابها با ژانر ادبی اقدام نمایند و موسسات و مراکز تاریخ شفاهی باید در سطح بینالمللی فعالتر شوند. پیشنهاد میشودکتابهایی که در داخل تولید میشود با ادبیات قوی انگلیسی و فارسی همزمان برای مجامع بینالمللی ارسال شود. تاکنون شاهد بودهایم که در باره جنگ جهانی 1و2 به جهت میزان گسترده تخریب و کشتار بالغ بر 20 میلیون انسان، کتابها و فیلمهای متعددی تدوین شده است.
قهرمان واقعی یا پرورشیافته؟
در برخی موارد قهرمانپروری انجام شود زیرا زندگی و نوع شهادت عزیزان ما خود یک الگوواره است. ما یک بحثی داریم تحت عنوان پارادایم که معنایش میشود الگوواره، من این پارادیم را در تحلیل متن وصیتنامه شهدا کار کرده بودم. زندگی امثال شهید حججی با توجه به نحوه شهادتش باید قهرمانگونه ارائه شود. از دهه 1970 که بحث استعمارگری مستقیم و بهرهکشی از ملتها با سلطه مستقیم کنار زده میشود بحث استعمار فرهنگی در سیاستهای کشورهای سلطهطلب در دستور قرار میگیرد و از همان دهه بررسیها نشان میدهد که هر یک دلاری که در حوزه فرهنگ و رسانه هزینه کنند معادل 100 دلار درحوزه نظامیگری بر اقتدارشان میافزاید. درحوزه فرهنگ میلیونها دلار هزینه میکنند تا اقتدارشان را در منطقه خاورمیانه بیافزایند و قهرمانان پوشالی برای ما بپرورانند.
در هر حال بنظر من میتوان یکی از پیامهای تاریخ شفاهی سوژهها را در قهرمانپروری هم به کار گرفت، البته از اغراق و غلو باید پرهیز شود زیرا یکی از کاربردهای تاریخ شفاهی کشف حقایق و پدیدههاست و در این راستا انسانهایی که در عرصههای خاص کنشگرانی تاریخی بهشمار میآیند در مقایسه با سایرین درسطحی بالاتر قرار دارند زیرا به واقع قهرمانان این سرزمین کم نیستند. البته در مورد روایت فرماندهان و سیاستگذاران حوزه دفاع مقدس روایتها بطور دقیق باید ثبت و ضبط شود و قطعا جای داستان پردازی و رمان نویسی برای آن نیست.
در جستجوی یک الگو
اگر بخواهیم در کار تاریخ شفاهی فقط از یک الگو پیروی شود (به عنوان مثال سوال و جواب در متن آورده شود یا سوال و جواب حذف شود و بصورت مونولوگ آورده شود یا سایر الگوها) تمام این مکتوبات میتواند مورد نظر قرار گیرد، به قول آقای دکتر مرتضی نورایی (Just do it) ، تاریخ شفاهی در تمام بخشها باید انجام شود. تمام دوستان و عزیزان پژوهشگری که در تمام این مراکز مصاحبهها را ضبط کردند بسیار زحمت کشیدند و مرارت دیدند و باید به آنان دستمریزاد گفت، از رفت و آمد به منازل و محل کار راویان و بلند شدن از پشت میز کار و فراتر از سیستم اداری کار کردن و در صحنه و جامعه بودن و با افراد گوناگون تعامل داشتن و مصاحبه کردن از الزامات کار تاریخ شفاهی است. تمام تولیدات انجام شده در جای خود ارزشمند است. در فرآیند تاریخ شفاهی انقلاب و جنگ فقط با یک الگو نباید مواجه باشیم، ما در کارگروه تاریخ شفاهی انجمن ایرانی تاریخ، یکی از مجلدات مصاحبههای تاریخ شفاهی هاروارد را با حضور برخی استادان از نظر روش و پیادهسازی نقد کردیم که ایراداتی بر آن وارد است، اما لازم به ذکر است که کار ارزشمند و از نظر زمانی به موقع انجام شده است.
نکته مهم در تدوین زمانی است که فونداسیون اصلی کار را انجام داده باشیم. رعایت گام به گام مراحل مصاحبه و طراحی سئوالات از جمله مبانی مهم در تدوین متن روایتهاست که در کتاب "روششناسی و مباحث نظری تاریخ شفاهی" آورده شده است.
مایکل استنفورد میگوید تاریخ فقط یک چیز نیست، تاریخ عبارت از چیزی که اتفاق افتاده و تصاویری است که ما در ذهن میسازیم و این تصویر دو گونه است، یا رویداد است یا یادآوری رویداد، این بخش یادآوری رویداد همان حوزه تاریخ شفاهی است. اما در معنا و مفهوم تاریخ شفاهی با توجه به تعاریف متعددی که شده و در کتاب "تاریخ شفاهی در ایران" آقای دکتر حسنآبادی ترجمه شده است چنین آمده است که تاریخ شفاهی ضبط و نگهداری و تفسیر اطلاعات است، جمعآوری ثبت خاطرات و تجارب زندگی است، فرآیند درک تاریخی مردم است یا در واقع وارد کردن مردمی است که تاکنون نقشی نداشتند یا تجربیات استاندارد شدهی آنها را میداند. به لحاظ مردمشناسی گفته شده است تاریخ شفاهی مردمشناسی متقابل است، شما ببینید تک تک انسانهایی که متولد شدند یکی از خلایق با شکوه و منحصر به فرد خداوند هستند، چنان که اثر انگشت، تار مو و شبکیهی چشم هر انسانی خاص خودش است، حالا هر کدام از این انسانها یک روایت منحصر تاریخی نیز دارند. در قرن نوزدهم که بردگان را از آفریقا به سایر کشورها میبردند، یکی از پژوهشگران اصطلاح "پدیده مرگ اجتماعی بردهها" را طرح کرد وگفت بعد از انتقال بردهها دیگر هیچ اثری از آنها دیده نمیشود، یعنی گویا با انتقال هر برده یک تاریخ را مفقود میکنیم. بنابراین در حوزه جهانی شدن هر کدام از انسانها به مثال موجودات ویژه و خاص خودشان یک کتاب هستند و ما با هر کسی مواجه میشویم تا تاریخ شفاهی وی را ثبت و ضبط کنیم باید خیلی دقت کنیم، خود ما که به عنوان مصاحبهگر هستیم بسیار دقیق و خوب باید نقشآفرینی کنیم.
تدوین کلمات
تدوین این نیست که فقط نوار مصاحبه نعل به نعل پیاده سازی شود و متن روایت چاپ شود. شالوده تدوین از زمان مصاحبه، یعنی از زمانی که شما روز و تاریخ را میگویید و ضبط را روشن میکنید آغاز میشود و ابتدا به ساکن به عنوان کُنشگر اصلی هستید. روش تاریخ شفاهی متکی برتحقیق کیفی و یک تعامل فعال بین مصاحبهگر و مصاحبهشونده است که گفتار بر نوشتار تقدم دارد. اغلب مورّخینی که سبک کلاسیک تاریخنگاری را اعمال میکنند میگویند تاریخ شفاهی گفتار است چرا که از کجا معلوم است روایتها درست باشد، و لذا این دسته از محققان به سندها و منابع مکتوب ارجحیت بیشتری مینهند. این در حالی است که در حوزه تاریخ شفاهی گفتار بر نوشتار تقدم دارد و انسانها منبع اولیه و پیشروتر از منابع نوشتاری هستند زیرا منابع زنده محسوب میشوند. تکنیکهای اساسی در تاریخ شفاهی بسیار مهم است زیرا در رهیافت انتقادی به شواهد قبلی مانند سکه و مهر و ساختمانها در تاریخنگاری نمیتوان تکیه کرد. ثبت و ضبط لحن و صدای راوی را هم میتوان در حواشی یادداشتها آورد یا فیلمبرداری کرد تا در روایت نهایی ما موثر باشد.
مراحلی که باید در تدوین طرح تحقیق تاریخ شفاهی از زمان ارائه طرح پژوهشی تا اجرا بسیار مهم است. عنوان تحقیق بهتر است کوتاه و مختصر باشد و درآن هدف مطالعه و دوره زمانی آمده باشد. طرح تبیین مسئله تحقیق، اهداف تحقیق وضرورت باید آورده شود، فقط در تاریخ شفاهی فرضیه نداریم زیرا تا زمانی که پژوهش و مصاحبهها انجام نشود نمیتوان پیش فرضی قائل بود.
نمونهگیری در تاریخ شفاهی، شیوههای نمونهگیری، تحلیل روایتها، جمعآوری دادهها و رمزگذاری آنها، هر یک از بخشهای مهم کار تحقیق تاریخ شفاهی است. درخصوص اعتبار نیز باید روایت سوژههای مختلف با هم انطباق داده شود مگر اینکه تاریخنگاری ما بر اساس سوژه باشد. تاریخ شفاهی یک منبع بسیار مهم است که توسط راویان اطلاعات را تولید میکند. به عنوان مثال برای حوزهی تاریخ جنگ تنها منبع فرماندهان، سربازان و اسرای باقی مانده از هشت سال جنگ و دفاع مقدس هستند که در تمام نبردها حضور داشتند، هیچ یک از مراکز پژوهشی بدون چنین منابعی نمیتوانند تاریخ جنگ را به نگارش در آورند.
مفهوم تاریخ از منظرهستی شناسی یعنی رخدادی که بوده و اتفاق افتاده و نیاز به پژوهش دارد، در بخش دوم دانش تاریخی از منظر معرفتشناسی و شناختی است که پیدا میکنیم و باید تا حدی مشمول زمان بشود تا بطور کامل جوانب و شرایط و همه اسناد و راویان مختلف تاریخ شفاهی تحقیق شود تا به آن رخداد معرفت یافت، یعنی از هستیشناسی باید به معرفتشناسی برسیم.