نه شرقی، نه غربی
سالگرد ارتحال بنیانگذار عظیمالشان انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره)، فرصت مغتنمی است تا اصول فکری این مرد الهی که منتهی به خروش عظیم ملت ایران و ایستادگی هشت سالهشان در برابر شرق و غرب شد را بازخوانی کنیم، آنچنانکه رهبر معظم انقلاب اسلامی هر ساله در سخنرانی خود به همین مناسبت مردم را متوجه نقاط عطف خط فکری امام(ره) کردهاند و نسبت به تحریف و تغافل از آن هشدار دادهاند؛ «مسئلهی تحریف شخصیت امام خطر بزرگی محسوب میشود، آن راهی که میتواند مانع از این تحریف شود، بازخوانی اصول امام(ره) است. امام(ره) را نباید به عنوان صرفاً یک شخصیت محترم تاریخی مورد توجه قرار داد، بعضی اینجور میخواهند امام(ره) را بشناسند و بشناسانند و این غلط است.» (14/3/1394)
در اندیشه سیاسی حضرت امام(ره)، به دو عنصر « آزادی» در بعد داخلی و «استقلال» در بعد خارجی توجهی ویژه شده است، ظرف تلفیق و تبلور این عناصر نیز جمهوری اسلامی است، به دیگر معنا، تعین ربطیِ استقلال و آزادی با یکدیگر، در ظلّ مرام و دوامِ جمهوری اسلامی تحقق مییابد. آزادی همانا ظهور اراده ملی و پشتوانه مردمی است که بدون استقلال بیمعناست و آزادی بدون استقلال در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، مسیر وابستگی و استحاله در نظام بین الملل.
استقلال اصلی بنیادین در قانون اساسی جمهوری اسلامی است که حد و مرز حاکمیت و تمامیت مادی و معنوی ایران را شکا میدهد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی اصل استقلال از چنان ارج و منزلتی برخوردار گردید که همراه اصل آزادی در کنار اسلام، بهعنوان اصل تفکیکناپذیر، به قانون اساسی جمهوری اسلامی وارد شد و حفظ استقلال وظیفه آحاد ملت و دولت و کارویژه اصلی سیاست کشور تلقی گردید. مقوله استقلال از نظر بنیانگذار جمهوری اسلامی یکی از شاخصهای مهم اصولگرایی و جزو آرمانهای اصلی انقلاب بهشمارمیرود.
از نظر حضرت امام استقلال دارای دو بعد سلبی و ایجابی است. استقلال سلبی همانا استعمارزدایی است که زمینهساز تحقق حکومت نه شرقی، نه غربی محسوب میگردد. امام راحل یکی از اهداف انقلاب اسلامی را قطع دست اجانب از مملکت اسلامی، قطع ریشههای وابستگی، رفع سلطه و ضعف و سستی و زبونی در مقابل استعمار، جلوگیری از استثمار و استعباد و قطع منافع و مطامع استعمارگران و در یککلام استقلال از استعمار خارجی میداند. امام خمینی(ره) ضمن تأکید بر ماهیت ضداستعماری نهضت، هدف انقلاب اسلامی را خارجشدن از مدار وابستگی به کشورهای امپریالیست و در نهایت شکست ابرقدرتها میداند. در این رابطه، حضرت امام بر کوتاهکردن دست جنایتکاران خارجی و بهانزواکشاندن قدرتهای استعماری در جهان و نیز مقابله با ایادی منطقهای امپریالیسم بهویژه صهیونیسم تأکید بسیاری دارند.
در بحث استقلال ایجابی، امام خمینی هدف انقلاب اسلامی را تأمین استقلال مملکت در ابعاد سیاسی نظامی، فرهنگی، اقتصادی و فکری میداند. ایشان «سپردن کار به کاردانان وطنخواه امین»، خودکفایی و اختصاص مخازن و منابع کشور به مردم و استقلال فکری مراکز آموزشی را از پیششرطهای لازم برای تحقق استقلال میدانند. امام خمینی(ره) میفرمایند: «همهچیزمان باید مستقل بشود. استقلال با وابستگی جمع نمیشود. و مـا فرهنگمان وابسته بشود استقلال نداریم، اقتصادمان وابسته بـشـود، اسـتـقـلال نـداریـم... اول باید آن مطلب را درستش کرد، اسـتـقلال فرهنگی، استقلال اقتصادی اول باید او را درستش کرد... تا ما بتوانیم اسم خودمان را یک مملکت بگذاریم.»
حضرت امام، با توجه به اختلاف نظرهای سیاسی فرهنگی، اقتصادی و حتی اعتقادی، باز هم می فرمایند که اصول انقلاب، افکاری است که اختلاف نظر در آنها پذیرفته نیست و همگی باید در مقابل آن اصول تسلیم شوند و اگر کسی بخواهد از آن تخطی کند باید او را با شمشیر عدالت به طریق مستقیم آورد. شاید یکی از وجوه جهاد تبیین همانا بررسی و بازخوانی همین اصول به بهانهها و مناسبتهای مختلف باشد. باید اهداف و برنامههای تغییر ناپذیر انقلاب را مورد دقت نظر قرار دهیم و تفکر حضرت امام در مورد آنها را بیان کنیم.
ایشان می فرمایند: «تا من هستم از اصول «نه شرقی و نه غربی» عدول نخواهم کرد. تا من هستم دست ایادی آمریکا و شوروی را در تمام زمینهها کوتاه میکنم و اطمینان کامل دارم که تمامی مردم، در اصول، همچون گذشته پشتیبان نظام و انقلاب اسلامی خود هستند.» (3/12/1367)
و در منشور برادری می فرمایند: «هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذرهای از سیاست «نه شرقی، نه غربی» عدول نشود و اگر ذرهای از آن عدول شود آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند.» (10/8/1367)
نباید آنچنان که بعضی طرح میکنند این تصور را داشت که استقلال از شعارهای متاخر امام و انقلاب است چرا که ایشان در سالهای ابتدایی نهضت فرمودهاند: «هدف، اسلام و استقلال مملکت است» (21/1/1343) و این مبنا را در ماههای پایانی نهضت نیز مورد تاکید و اشاره قرار دادهاند: «در همه حال، شعار ما قطع ایادی اجانب راست و چپ از کشور است، زیرا رشد و استقلال و آزادی با وجود دخالت اجنبی از هر جنس و مسلک و مکتب، در هر امری از امور کشور، اعم از سیاسی و فرهنگی، اقتصادی و نظامی، خواب و خیالی بیش نیست و هر کس در هر مقامی و به هر صورتی، اجازه دخالت اجانب را در وطن عزیز ما - چه با صراحت و چه به وسیله حرفهایی که لازمهاش ادامه تسلط اجنبی یا ایجاد تسلط تازهای باشد - بدهد خائن به اسلام و کشور است.» (16/7 /1357)
نظر حضرت امام بر این است که اگر بنا باشد کسی به ما اشکال بگیرد که چرا در راه استقلال ملت مبارزه میکنید و چرا در مقابل امریکا میایستید و جوانانتان را در این راه از دست میدهید در جواب میگوییم این اشکال، اول متوجه پیامبر اکرم(ص) است که با مشرکین و کفار به مبارزه پرداخت و سپس متوجه حضرت امیر (سلام اللـه علیه) است که به حکومت شام و حاکمان فاسد آن راضی نشد و سپس متوجه سیدالشهداء(ع) است که از مدینه آرام، به سمت کربلا حرکت فرمود، و ما خود را جدای از آنها نمیدانیم و راه آنان را ادامه میدهیم. و اگر ایشان اشتباه کردند ما هم اشتباه کردهایم و به آن اعتراف میکنیم.
پس اولین دلیل ما، عمل پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار سلام الله علیهم است. دلیل دوم آیات الهی است. آیاتی که مبارزه مسلمین با مشرکین و کفار را بیان میکند و سیره انبیای الهی را نیز آشکار میسازد و همه انبیا را با شمشیر معرفی میکند، به ما میآموزد که باید در مقابل تهاجم و چپاول بیگانگان و مشرکان و کافران ایستادگی کنیم.
و در نهایت، همچنانکه آمد سیاست «نه شرقی نه غربی»، رکن اصلی سیاست خارجی حکومت اسلامی ایران را تشکیل می دهد. و حضرت امام هم به این نکته مهم، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در پاریس اشاره فرمودهاند:«حکومت اسلامی، حکومتی است آزاد و مستقل و روابطش با شرق و غرب به یک نحو است و اگر آنها روابط حسنه داشته باشند، دولت اسلام هم با آنها روابط حسنه دارد و اجازه نمیدهیم کسی در مقدرات مملکتمان دخالت کند.» (20/10/1357)
و هم بعد از انقلاب به کرات تذکر دادهاند از جمله در پیام بازسازی کشور چنین شروع میفرمایند: «بر هیچ یک از مردم و مسئولین پوشیده نیست که دوام و قوام جمهوری اسلامی ایران بر پایه سیاست نه شرقی نه غربی استوار است و عدول از این سیاست، خیانت به اسلام و مسلمین و باعث زوال عزت و اعتبار و استقلال کشور و ملت قهرمان ایران خواهد بود.» (11/11/1367)
در مکتب فکری امام(ره) ظهور اصل «استقلال» همراه با زمینهها و نتایجش، آنچنان مکرر و مبرهن است که هرگونه انکار و تحریف و تفسیر به رای آن، خیلی زود اعواج و ناهماهنگیاش با این دستگاه فکری را نمایان میکند، بر ماست که به عنوان رهروان این پیر فرزانه و در متابعت از امر رهبر حکیم انقلاب اسلامی مبنی بر جهاد تبیین، ضمن پاسداشتن اصول اساسی انقلاب بر ادامه این راه استقامت کنیم که؛ إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ(فصلت – 30)
به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!