تغییر معادله
با این عملیات احساسی که از عظمت صدام در خاورمیانه پدید آمده بود، فرو ریخت و انقلاب اسلامی جایگاه تعیینکنندهای در بین ملتهای منطقه و نظام بین الملل پیدا کرد. محسن رفیقدوست میگوید: «هر وقت به دمشق میرفتم یک گزارش نظامی برای آقای حافظ اسد که ژنرال نظامی بود، میبردم. مثلاً میگفتم ما بُستان را آزاد کردیم و اینقدر زمین آزاد شده. اسد همیشه میگفت: کی خرمشهر را آزاد میکنید؟ تا خرمشهر را آزاد نکنید، دنیا شما را باور نخواهد کرد.»
همچنین با این پیروزی، امام خمینی (ره) بار دیگر در افکار عمومی جهانیان به عنوان رهبری شکستناپذیر که توانسته قدرت جدیدی در ایران پدید آورد، مطرح شد. ایشان به مناسبت فتح خرمشهر فرمود: «امروز با فتح خرمشهرِ مظلوم، دولت و ملت پیروز ما از موضع قدرت سخن میگوید.» امام خمینی (ره) همچنین بیان کردند: «ایران امروز به عنوان یک ایران بزرگ و نیرومند مطرح است و در همه جا بر سر زبانهاست.»
در این رابطه حضرت آیتالله خامنهای چندی پیش در دیدار رمضانی دانشجویان فرمود: «بعد از آنکه خرمشهر فتح شده بود، یک هیئتی از روسای چندین کشور اسلامی، در راسشان هم آن آقای سکوتوره بود که رئیسجمهور گینه بود _ یک جمعی بودند، هفت هشت نفر از روسای کشورهای اسلامی _ که میآمدند برای میانجیگری؛ بعد از فتح خرمشهر اینها اینجا آمدند. یک بار یا دو بار قبل از آن آمده بودند، بنده هم رئیسجمهور بودم و با اینها ملاقات میکردم. این دفعه که آمدند، سکوتوره گفت این دفعه که ما آمدیم وضع ایران با وضع گذشته متفاوت است. چرا؟ چون خرمشهر فتح شده بود، خرمشهر بازپس گرفته شده بود. یعنی این جوری است؛ تأثیر پیشرفتها در دنیا این جوری است.»
بنابراین این پیروزی وضعیت ایران را تغییر داد و موجب شد تا تجاوز عراق که با هدف براندازی انقلاب اسلامی در ایران برنامهریزی شده بود، به تهدید بقای حکومت عراق و منافع قدرتهای بزرگ تبدیل شود. احتمال تغییر رژیم عراق و کنارهگیری صدام از قدرت نخستین بار در این دوره مطرح شد. صدام گفته بود: «اگر خرمشهر سقوط کند و ایرانیها آن را بازپس گیرند، من کلید شهر بصره را به آنان تقدیم خواهم کرد.» اما او اکنون شاهد بروز بحران و آثار تزتزل در پایههای حکومت عراق بود.
صدام که از دسترسی به اهدافش ناامید شده بود، در عرصه خارجی سیاست مظلومنمایی در پیش گرفت و با عقبنشینی تاکتیکی از برخی مناطق اشغالی در پی جلب حمایت مجامع بین الملل برآمد. در عرصه داخلی نیز با اقدامات سرکوبگرانه مانع از فرو ریختن حکومتش شد. او در 2 تیر 1361 شورای فرماندهی انقلاب را منحل کرد و یک گروه کوچکتر 9 نفره را جایگزین اعضای 17 نفره اولیه کرد. تعداد اعضای شورای حزب بعث نیز کاهش یافت و صدام بخشی از افراد کابینه و افسران ارشد ارتش را پاکسازی کرد. او 12 نفر از ژنرالها را به دلیل عملکردشان در جنگ و زیر بهداشت وقت را به صرف اینکه گفته بود صدام باید موقتاً از قدرت کنارهگیری کند، اعدام کرد. او سالها بعد گفت که سال 1982، سال بسیار دشواری برای او بود.
رسانههای جهان و جامعه بین الملل اگرچه در ابتدا باور نمیکردند که رزمندگان جوان ایرانی توانستند خرمشهر را پس بگیرند، اما با این اتفاق وضعیت ایران در صحنه بین الملل تغییر یافت. انتشار خبر آزادسازی خرمشهر بازتاب گستردهای در رسانههای خبری دنیا داشت، اما تعدادی از آنها با اظهار عدم اطمینان به صحت این خبر فقط به انعکاس گزارشهای نظامی ایران پرداختند و برخی هم با فرض صحت آن، به تحلیل و تفسیر نتایج و عواقب این اتفاق مهم پرداختند. نمایندگان سازمان ملل هم که از مناطق آزادشده ایران بازدید کردند، از پیروزی ایران بسیار شگفتزده شدند و باور نمیکردند که ایران توانسته به تنهایی چنین پیروزی عظیمی را کسب کند.
تکاپوی آمریکا برای نجات صدام
فتح خرمشهر، قدرت ایران را به جهانیان نشان داد و آنهایی که منافع خود را در خطر میدیدند، ابراز نگرانی کردند و با انجام عملیاتهای تبلیغاتی – رسانهای موجی از هراس در بین دولتهای منطقه به وجود آوردند. از این رو جلوگیری از پیروزی ایران در جنگ به مهمترین سیاست کشورهای حامی عراق تبدیل شد.
الکساندر هیگ وزیر وقت امور خارجه آمریکا پس از فتح خرمشهر گفت: «پیروزیهای اخیر ایران در جنگ با عراق، برای آمریکا نگرانکننده است و منافع غرب به خصوص آمریکا را در منطقه به خطر انداخته است.» روزنامه لوموند چاپ فرانسه نیز اینگونه نوشت: «سقوط صدام آغاز شده و این واقعیتی است که آمریکا را به وحشت انداخته است؛ این حوادث نشان از ثبات انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران دارد.» بنابراین به گفته هوارد تیچر عضو اداره امنيت ملي آمريكا همکاری اطلاعاتی آن کشور با عراق از بهار 1982 آغاز شد.
آمریکا همچنین اقدام به حذف نام عراق از فهرست کشورهای به اصطلاح تروریست، لغو تحریم فروش تجهیزات و تسلیحات به آن کشور، توافق برای برقراری روابط دیپلماتیک، هدایت مصر برای کمک به دستیابی نظامی عراق به تسلیحات ناتو، ترغیب کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به افزودن کمک مالی به عراق و حمایت سیاسی از این کشور کرد.
پیروزی ایران در خرمشهر همچنین جنب و جوش بسیاری در فرانسه به وجود آورد. وزیر روابط خارجی فرانسه 8 خرداد 1361 به دعوت عربستان سعودی عازم ریاض شد.
این پیروزی موجب نگرانی روسها نیز شد. آنها هم کوشیدند تا حکومت عراق را حفظ کنند. روسها در این مسیر با رقبایی روبرو بودند که در راس آنها آمریکا و فرانسه بود. اگر آمریکا و فرانسه بدون شوروی حکومت عراق را حفظ میکردند، بسیار طبیعی بود که پایههای نفوذ آنها در این کشور محکم و از نفوذ شوروی کاسته میشد.
اما به نظر میرسد صهیونیستها بیش از بقیه نگران بودند. مناخم بگین نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی گفت: «اگر نیروهای ایرانی از رودخانه دجله عبور کنند، ارتش اسرائیل با آنها مقابله خواهد کرد.» او سقوط صدام را موجب حرکت رزمندگان اسلام به سمت قدس شریف میدانست. آن رژیم همچنین در راستای تلاش برای کاستن از آثار متزلزلکننده پیروزی بزرگ ایران در خرمشهر بر حکومت عراق و حامیان منطقهای آن و نیز القای اینکه این پیروزی بدون کمک خارجی نمیتوانست میسر شود، ادعا کرد به ایران تجهیزات نظامی فروخته است.
در پی این ادعا و در راستای ایجاد موج ایران هراسی در منطقه، برخی رسانههای خارجی عملیات روانی علیه ایران را تشدید کردند. به طور مثال مجله تایم نوشت: «در صورت پیروزی ایران بر عراق ممکن است شور و حرارت انقلاب اسلامی به سرعت در شیخنشینهای خلیج فارس و نیز استان نفتخیز شرقی عربستان نفوذ یابد.»
اگرچه ایران اقدامات دیپلماتیک برای رفع نگرانی دولتهای منطقه و زدودن باورهای غلط آنها از نظام جمهوری اسلامی انجام داد، اما موج تبلیغات سیاسی – رسانهای غرب فراگیرتر بود. بنابراین وزیران امور خارجه شورای همکاری خلیج فارس در کویت تشکیل جلسه دادند و تصمیم گرفتند بهای خریدهای تسلیحاتی عراق از کشورهای غربی را بپردازند.
مصر هم که در ماجرای کمپ دیوید از اتحادیه عرب خارج شده بود به این اتحادیه بازگشت. بسیاری از اعراب به این نتیجه رسیدند که تنها دخالت نظامی مصر و یا حداقل تهدید از سوی مصر برای مداخله نظامی در جنگ عراق و ایران میتواند عراق را از شکست نجات دهد.
از سوی دیگر نشریه الوطن چاپ کویت در تاریخ 11 خرداد 1361 اعلام کرد که شیخ صباح الاحمد و یوسف العلوی وزیران خارجه کویت و عمان قرار است با سفر به بغداد از رهبران عراق بخواهند طی اعلامیهای اعتبار قرارداد 1975 الجزایر را تنفیذ و اعلام کنند. سازمان کنفرانس اسلامی نیز فعالیت خود را برای خاتمه دادن به جنگ عراق با ایران تشدید کرد. کمیته صلح اسلامی از 15 تا 18 خرداد 1361 در جده و مکه جلسهای ترتیب داد. مذاکرات دو روزه وزیران امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس هم بدون دستیابی به نتیجه مشخصی برگزار شد و در بیانیه پایانی آن بدون حمایت از عراق، از ایران خواسته شد به جنگ پایان دهد.
تحکیم دوستی ایران با جبهه پایداری عرب
فتح خرمشهر همچنین موجب شد تا روابط ایران با کشورهای دوست مستحکم شود و نفوذش در مجامع بین المللی افزایش یابد. جبهه پایداری عرب که شامل دولتهای سوریه، لیبی، الجزایر، یمن جنوبی و سازمان آزادی بخش فلسطین بود، حمایت صریح خود را از ایران اعلام کرد. آنها همچنین با صدور اعلامیهای به کشورهای عربی هشدار دادند که تهدید اصلی از جانب اسرائیل و آمریکاست.
سوریه پس از فتح خرمشهر مواضع خود را در مورد جنگ به صورت آشکار در حمایت از ایران و مخالفت با عراق اعلام کرد و برای اولین بار قراردادی با حجم گسترده از لحاظ اقتصادی میان ایران و سوریه به امضا رسید. سوریه صدور نفت عراق را که از طریق خطوط لوله از خاک این کشور میگذشت، قطع کرد. ایران نیز پذیرفت تا نفت پالایشگاههای سوریه را که قبلاً به وسیله عراق تامین میشد، تامین کند.
البته سوریه تلاش کرد در عرصه سیاسی و دیپلماتیک روابط خود را با سایر دولتها نیز به ویژه شوروی با هدف تقویت موقعیت منطقهای خود گسترش دهد. در همین چارچوب حافظ اسد با هدف امضای موافقتنامه دوستی و همکاری به شوروی سفر کرد. این سفر در قالب راهبرد کلان دمشق برای تقویت موقعیت منطقهای خود به ویژه در مقابل اسرائیل و عراق با جلب کمکهای نظامی و اقتصادی مسکو صورت گرفت. در این سفر کرملین با اعطای کمکهای نظامی به سوریه و تحویل برخی تسلیحات ساخت شوروی به ایران موافقت کرد.
مطبوعات سوریه نیز با ابراز خوشحالی از آزادسازی خرمشهر به دست رزمندگان ایرانی، حکومت صدام حسین را خیانتکار خوانده و خواستار سرنگونی آن شدند.
موقعیت نظامی ایران پس از آزادسازی خرمشهر کشور لیبی را نیز به ادامه استراتژیای که در برابر جنگ اتخاذ کرده بود، ترغیب کرد و لیبی به راحتی توانست مواضع خود را درباره ایران علنی کند. از این رو روابط ایران و لیبی در تمامی زمینهها گسترش یافت. یک ماه پس از فتح خرمشهر نخستوزیر کشورمان به لیبی و الجزایر سفر کرد و هنگام عزیمت به آن کشورها گفت: «سفر به لیبی برای بررسی گسترش روابط دو کشور و بحث درباره توطئههای امپریالیسم و صهیونیسم است.»
احزاب و شخصیتهای لبنانی هم پس از عملیات بیت المقدس بر سرنگونی حکومت صدام تاکید کردند. رئیسجمهور سابق لبنان گفت: «برای صدام راهی جز خودکشی باقی نمانده است.»
علاوه بر این، ایران موفق به لغو برگزاری جنبش غیرمتعهدها در عراق شد. عراق اگر میتوانست ریاست این جنبش را به دست بگیرد، وجهه بین المللی موثری مییافت و از عنوان «متجاوز» میگریخت. تلاشهای ایران موجب شد تا عراق از میزبانی اجلاس سران کشورهای عدم تعهد که قرار بود شهریور 1361 در بغداد تشکیل شود، کنار گذاشته شود.
رادیو بیبیسی به نقل از دیپلماتهای کشورهای غیرمتعهد اعلام کرد که ایران پس از فتح خرمشهر با اعتماد به نفس بیشتری وارد فعالیتهای دیپلماتیک شده است و در هاوانا به اقدام جدید برای تغییر محل برگزاری اجلاس غیرمتعهدها دست خواهد زد. لواسانی مدیرکل آسیا و آفریقای وزارت امور خارجه هم در دیدار با وزیر امور خارجه نیجریه گفت: «حتی دولتهایی که تا چند ماه قبل نظر مثبتی نسبت به تشکیل کنفرانس سران جنبش عدم تعهد در بغداد داشتند، اکنون در موضعشان تجدید نظر کردهاند.»
عراق حدود نیم میلیارد دلار برای ساخت هتلها و تالارها، مرمت بناهای تاریخی و احداث جادههای جدید برای میهمانان اجلاسی که صدام را برای سه سال رئیس جنبش عدم تعهد میکرد، پرداخته بود.
اتفاق دیگر پس از فتح خرمشهر صدور قطعنامه 514 بود. با آزادسازی خرمشهر، شورای امنیت پس از 22 ماه سکوت به تکاپو افتاد و اقدام به تشکیل جلسات علنی و غیرعلنی درباره جنگ ایران و عراق کرد. شورای امنیت به درخواست اردن و با حمایت آمریکا تشکیل جلسه داد و دومین قطعنامه خود را درباره جنگ تحمیلی با شماره 514 صادر کرد.
شورا در این قطعنامه به دلیل اقتضای شرایط، بخشی از اعتراضات به حق ایران را نسبت به قطعنامه 479 مورد ملاحظه قرار داد. همچنین برای نخستین بار تشکیل نیروی پاسدار صلح و استقرار آنها و نیز احترام به حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی و عدم مداخله در امور داخلی کشورها مورد توجه قرار گرفت، اما چون این قطعنامه هیچ یک از خواستهها و شرایط ایران را برآورده نمیکرد، عراق را متجاوز نمیشناخت و شرایط جنگی بر آن حاکم نبود، از سوی ایران مورد پذیرش قرار نگرفت.