نگاهی اجمالی به تخريب انسانی مين
احمد گلبان شهيد شد...
خبر را شنيده و نشنيده، ذهنم رفت به سمت ساليان قبل كه نام «احمد گلبان»را در كنار رفيق شهيدش «حميد قليپور» كه او هم در حين انجام ماموريت بسيج دچار سانحه شد و به شهادت رسيد. ميشنيدم همهجا با هم بودند؛ از بچههاي خوب بسيجي و هياتي كه نه فقط سرگذشتشان به خدمت و فعاليت در راه خشنودي حق گره خورده بود بلكه سرنوشتشان هم در لوح محفوظي به مهر شهادت منقش گشته بود.
احمد گلبان شهيد شد...
كجا و چرايش يك پاسخ داشت؛ در حين پاكسازي مين در مناطق استان ايلام... بقيهاش بماند كه ... ياد او و تمام رزمندههاي پس از جنگ كه خودشان در مقاومت و پايداري اسوه بودند در دل ما ماندني است.
همه اينها را گفتم، اما هدفم فقط نام بردن از اين يادهاي غريب و مظلوم نبود؛ يادها و نامهايي كه از پس رخوت و روزمرگي و روزگار صلح و آرامش ما، هنوز با سربازان خاكي جنگ هشت ساله در نبرد هستند.
خواستم بگويم اين «سرباز پنهان» كه در زمان و مكان نامعلوم و درست آنوقت كه فكرش را نميكني به رهگذران حمله ميكند، تا هست «صلح» را به استمرار مرگ معني ميكند...
به قول يك افسر كامبوجي(1): «مينها نگهبانان خاموشي هستند كه هرگز خطا نميكنند، هيچوقت به خواب نميروند و هرگز صلح را به ارمغان نميآورند.»
انگار در تمام اين سالهاي پس از جنگ حتي به شنيدن خبر شهادت اهالي تفحص شهدا عادت كردهايم.
اين سربازان پنهان تا كي به خون اهالي اين سرزمين تشنهاند و از در برگرفتن كدام يك خوشحالترند؟ كسي چه ميداند احمد گلبان كه به قصد مينزدايي قدم در اين مناطق گذاشت يا سيدمرتضي آويني كه پرواز را با بالهاي خونين انفجار مين در فكه تجربه كرد و ساخت مستندي از آن عرشيان خاكي، خودش را سند اعتبار هنر متعالي ساخت يا علي محمودوند، مجيد پازوكي، سعيد شاهدي، محمد زماني، عليرضا شهبازي و ديگر جستوجوگران پيكر شهدا كه در خاكهاي پرنور جنوب آسماني شدند و باز هم «مين» سكوي پروازشان بود يا در گذشتهاي دورتر، در همان روزهاي خون و آتش بچههاي تخريبچي كه مستقيمترين ارتباط را با مينها داشتند و جلو رفتن گرداني يا لشكري به دست معبرگشاي آنان گره ميخورد يا حتي آن كودكان عشاير كه شايد به شوق چيدن گلي بهاري، در ميدان مين دويدند و پرپر شدند! كسي چه ميداند در دل اين سرباز سيريناپذير چه ميگذرد؟
در زير مصاديقي از مقوله تخريب انساني مين را ميخوانيم:
*جمع كشتهشدگان و مجروحان مين در 50 سال گذشته از اثرات انفجار بمبها و سلاحهاي هستهاي يا شيميايي به مراتب بيشتر بوده است. (مجله اخبار شيعيان، تیرماه 1389 - شماره 53)
*در حال حاضر 90 ميليون مين خنثي نشده در سراسر جهان وجود دارد و بيش از 84 كشور جهان با اين مساله مواجه هستند. (روزنامه ايران،16/8/89)
*عراق، افغانستان، كامبوج، ويتنام، كلمبيا، مصر و ايران از جمله آلودهترين كشورها به مين هستند كه ميتوان نام برد. (مجله اخبار شيعيان، تیرماه 1389 - شماره 53)
*مينهاي ضد نفر علاوه بر اينكه عمر بسيار طولاني دارند، قابل حركت نيز هستند. اين مينها به علت وزن سبك و كمي كه دارند، روان و گردان هستند و بر اثر باران و نزولات جوي از جايي به جاي ديگر حركت كرده و اثرات مخرب خود را هميشه حفظ ميكنند. (مجله اخبار شيعيان، تیرماه 1389 - شماره 53)
*انواع مينها شامل: بشقابي، ضد نفر، ضد خودرو، ضد نفربر، ضد تانك و مين والمرا هستند. مين والمرا با كوچكترين برخورد منفجر شده و حدود هزار ساچمه به اطراف پرتاب ميكند كه به شكار قربانيان خود ميروند. (همشهري آنلاين، پنجشنبه ۷ مهر ۱۳۸۴)
*مينهاي زميني به نحوي ساخته ميشوند كه قرباني خود را از پاي درآورند يا دستكم او را ناكار كنند. (ماهنامه امتدادشماره 53، تير 1387صفحه46)
*حدود يك سوم آلودگي ميادين مين ايران مربوط به استان خوزستان است. مينها در ايران بعضا 23 سال قبل توسط نيروهاي عراقي كار گذاشته شده و با مرور زمان به دليل عوامل جوي حساس شده و خطرناكتر از روز اول عمل ميكنند و پاكسازي آنها بسيار سختتر است. (همشهري آنلاين، پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۳)
*با توجه به گستردگي مناطق آلوده در سطح پنج استان غرب و جنوب غربي و پراكندگي جمعيت آن در اين محدوده، كشاورزان ساكن، عشاير كوچنشين و كودكان بيشتر در معرض خطر هستند. گذشته از هزينههاي گزافي كه پاكسازي ميادين مين دربردارد، خسارات جاني ناشي از نقص عضو نيز از ديگر ارمغانهاي اين سلاح مرگبار است كه براي ساكنان مرزها دربردارد. (روزنامه ايران،26/2/85)
*در طول سالهاي پس از جنگ تحميلي افراد مختلفي بر اثر حادثه مين در مناطق جنگي به شهادت رسيدهاند.
پينوشت:
1- كشوري در جنوب شرقي آسيا كه پس از 100 سال استعمار فرانسه در 1953 مستقل شد.