منافع مشترکی داریم
«علاءالدین بروجردی» نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و معاون کنونی دانشگاه آزاد اسلامی در میانه جنگ تحمیلی به چین رفت و سفیر ایران در آن کشور شد. چین در آن برهه یکی از کشورهای مهم برای ایران بود؛ چرا که در مجامع بینالمللی حق رای داشت و با ایران نیز رابطه خصمانهای نداشت و ایران بخشی از نیازهای تسلیحاتی و تجهیزاتیاش را از آن کشور تامین میکرد.
برای آگاهی نسبت به روابطی که دو کشور ایران و چین در دوران جنگ تحمیلی داشتند و اینکه چه آیندهای میتوان برای روابط این دو کشور متصور شد، به گفتگو با بروجردی پرداختیم که در ادامه میخوانید:
به عنوان سوال نخست بفرمایید که جنگ با چه هدفی به ایران تحمیل شد و چه کشورهایی حامی صدام بودند؟
در دویست سال اخیر، برای اولین بار ایران در جنگی نابرابر قرار گرفت که حتی در این نبرد یک وجب از خاک خود را از دست نداد، از مستشاران خارجی کمک نگرفت، روی پای خود مردانه ایستاد و در صنایع دفاعی به خودکفایی رسید. تاریخ کشور ما به خوبی نشان میدهد که ما هیچگاه اهل جنگ و درگیری با کشوری نبودهایم، اما برای دفاع از تمامیت ارضی از هیچ اقدامی دریغ نکرده و نخواهیم کرد.
صدام كه روزي در عراق در اوج قدرت بود، منشا بسياري از بحرانهاي بزرگ منطقه شد و ظلم بسيار فراواني را در حق ملت ايران و عراق انجام داد. وی موجب وارد آمدن صدها ميليارد دلار ضرر مادي و به شهادت رسيدن هزاران نفر از جوانان ايراني شد. در بسياري از جنايتهاي صدام، آمريكا و تعدادي از كشورهاي اروپايي شريك بودند. جنايتهاي مداوم صدام بر كسي پوشيده نيست.
در آن دوران آمریکاییها با اطلاعات دقیقی که توسط هواپیماهای آواکس دراختیار صدام قرار میدادند و اتحاد جماهیر شوروی سابق با موشکهای اسکاد که بسیاری از شهرهای ما توسط آن بمباران شد و فرانسه با موشکها و هلیکوپترهایش میدانهای اقتصادی ما را در جنگ نفتکشها در خلیج فارس میزد و آلمان با ارائه سلاحهای شیمیایی و در یک کلام همه قدرتهای آن روز جهان علیه ملت ایران بسیج شدند.
همکاریهای نظامی ایران و چین در دورهای که شما سفیر بودید، چه بود؟
تمامی کشورهای دنیا با کمک به عراق و در اختیار قرار دادن دانش نظامی و تسلیحات بهروز خود تلاش میکردند نهال نوپای انقلاب اسلامی را ریشهکن کنند، اما امام راحل (ره) و شهدای عزیز با دست خالی و با اتکا به نیروی ایمان در حداقل امکانات آن هم در شرایطی که نیمی از ارتش درگیر فتنههای داخلی همچون غائله کردستان و خلق عرب بود، در مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کردند.
ما در طول جنگ در فراهم کردن مهمات و تجهیزات نظامی با مشکلات عدیدهای مواجه بودیم، اما امروز نه تنها در داخل کشورمان، بلکه در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی، قدرت دفاعی ما برای کشورهای دوست باعث مباهات و تبدیل به کابوسی بزرگ برای دشمنانمان شده است.
من از سال 65 تا 68 به عنوان سفیر ایران در چین فعالیت کردم. از آنجایی که دوران جنگ بود، روابط ایران و چین به لحاظ تسلیحات و کارهای ویژه، حساس و مهم بود. در ریز اطلاعات خریدهای ایران از چین قرار دارم. در همان زمان کشورهای غربی سلاحهای شیمیایی و موشکی در اختیار صدام قرار دادند.
ارتباطات ایران و چین در آن زمان گسترده بود ولی به دلیل حضور ایران در جنگ، بُعد نظامی این ارتباطات بسیار مهم بود. بخشهای مختلف سپاه و ارتش به چین میآمدند و موضوعاتی مانند آموزش و خرید تسلیحات پیگیری میکردند. گاهی اوقات نیز گروههای متعدد با هیاتهای 50 نفره میآمدند. در آن مدت کارهای خوبی صورت گرفت و به کار جبهه و جنگ کمک کرد.
امروز صنعت دفاعی ما کاملا بومیسازی شده و هرچه داریم در داخل کشور و به دست متخصصان و کارشناسان وطنی ساخته و پرداخته شده است. امروز آمریکاییها بسیار کنجکاو هستند که ما چه داریم و چگونه کاربرد استفاده از این تجهیزات پیشرفته را آموزش دیدهایم.
علاوه بر خریدهای تسلیحاتی، چه همکاریهایی بین ایران و چین در آن دوره صورت گرفت؟
در دوران جنگ همه امکانات کشور به طور طبیعی بر جنگ متمرکز بود. همکاری ایران و چین با توجه به توانمندی که در تولید داشتند و مصرف بالای دوران جنگ که رقمها درشت بود، قابل توجه و خوب بود. چینیها برای تحت فشار قرار نگرفتن از سوی غربیها روشهای خاص خود را دارند و دُم به تله نمیدهند و آن زمان نیز همینگونه بود.
در بحث همکاری هستهای، قرارداد ساخت دو رآکتور 300 مگاواتی هستهای را همان زمان با چین امضا کردیم و قرار بود یو.سی.اف اصفهان را راهاندازی کنند و دو نیروگاه را بسازند، ولی خود ایران این بازی را بر هم زدند؛ زیرا براساس مطالعاتی که فرانسویها انجام داده بودند و از نظر مقاومت در برابر زلزله مطلوبترین نقطه، دارخوین بود ولی از آنجائیکه در زمان جنگ بودیم، برخی نگران بودند که موشکی به این راکتور اصابت کند و استان خوزستان دچار آسیب شود و به همین دلیل تصویب کردند این پروژه اصلا اجرا نشود و عملا کار متوقف شد، در غیر اینصورت حتما میتوانستیم به این هدف برسیم. زیرا همزمان چین با پاکستانیها قرارداد بستند و ساخت دو راکتور 300 مگاواتی برق اتمی را اجرائی کردند ولی به دلیل اینکه ایران در جنگ بود، این فرصت را از دست دادیم.
زمانی که شما سفیر ایران در چین بودید، آیتالله خامنهای به آن کشور سفر کردند. خاطرهای از آن سفر بیان بفرمایید.
در سال 68 که آخرین سفر حضرت آیتالله العظمی خامنهای به عنوان رئیسجمهور بود، ایشان به پکن تشریف آوردند و در بدو ورودشان به داخل هواپیما رفتیم و ضمن عرض خیرمقدم گفتم که آقای دنگ شیاپینگ رهبر چین به دلیل بیماری و سن بالا که 94 سال سن داشت، پزشکان ملاقات با وی را منع کرده بودند و هرچه تلاش کردیم موفق به تعیین وقت برای ملاقات نشدیم و به آیتالله خامنهای گفتم با این شرایط هر چه که شما میفرمایید را انجام میدهیم.
آیتالله خامنهای به آقای ولایتی دستور دادند تا با وزیر خارجه چین وارد میدان شوند. آقای ولایتی خیلی با وزیر خارجه صحبت کردند ولی گفتند اصلا اختیار این موضوع در دست ما نیست زیرا تیم پزشکی، ملاقات را منع کرده و شرایط پزشکی اجازه ملاقات نمیدهد. ما نیز حساس بودیم که این دیدار حتماً انجام شود. به آیتالله خامنهای عرض کردم که شما به عنوان عدم رضایت از این برنامهریزی، بازدید بعد از ظهر از شهر ممنوعه را لغو کنید.
شهر ممنوعه مجموعه بزرگی است که مربوط به پادشاهان گذشته چین در میدان تی آنمن واقع شده است که معمولا هیئتهای خارجی از این مجموعه بازدید میکنند. آیتالله خامنهای در پاسخ به این پیشنهاد فرمودند نه، من در اعتراض به این برنامهریزی، در ملاقاتهای رسمی حضور پیدا نمیکنم. ما نیز نگران این تصمیم شدیم، زیرا ملاقات اصلی یعنی همه سفر، در آن زمان لی پنگ نخستوزیر چین بود. در چین نخستوزیر بعد از رهبری این کشور، مسئول رده یک است. ارزیابی این بود که این اقدام رئیس جمهور وقت ایران، این سفر را تحتالشعاع قرار میدهد، ولی آیتالله خامنهای بر این موضوع تاکید کردند.
قرار بود که ساعت 6 بعد از ظهر آیتالله خامنهای به کنگره خلق چین، تشریف ببرند، ولی بنا به تصمیم قبلی تشریف نبردند و با گذشت 5 دقیقه، دهها خبرنگاری که در محل بودند، ایجاد مشکل در روابط ایران و چین را مخابره کردند. کمتر از نیم ساعت بعد، در مهمانسرای دولتی که محل اقامت آیتالله خامنهای بود، به همراه دکتر ولایتی ایستاده بودیم، نخستوزیر چین آقای به مهمانسرا آمد. چینیها آدمهای عاقل و باهوشی هستند. نخستوزیر از دور که میآمد گفت: «کوچکتر به دیدار بزرگتر آمده است» و بعد از آن گفتوگوهایی انجام شد. آیتالله خامنه ای فرمودند در فرهنگ اسلامی ما باید از کسی که بیمار شده، باید عیادت کنیم و علاقمندیم از رهبر چین احوالپرسی کنیم. بعد از آنکه جدیت ایران در انجام این ملاقات را مشاهده کردند موافقت شد تا روز بعد قراری تنظیم شود که به مدت 10 دقیقه دیداری انجام شود.
بعد از آنکه دیدار آغاز شد، مدیرکل تشریفات پس از گذشت 10 دقیقه به ساعت خود اشاره کرد. به آیتالله خامنهای موضوع را منتقل کردیم. ایشان به رهبر چین گفتند: «آقایان میگویند وقت تمام شده ولی ما از دیدار با شما سیر نمیشویم» و بعد از آن دیدار تا 20 دقیقه نیز ادامه یافت. در بازگشت از ملاقات، آیتالله خامنهای گفتند باورم شد که رهبر چین واقعا کسالت داشت. زیرا رنگ و رویی زرد داشت و دو نفر برای راه رفتن به وی کمک میکردند.
این سفر دستاوردهای خوبی داشت و بسیاری از مطالب به صورت اساسی و خوب صورت گرفت و اجرای بسیاری از این پروژهها نیز بعد از انقلاب انجام شد.
ایران و چین چه زمینههایی برای همکاری دارند؟
روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین جدای از اینکه به طور رسمی پنجاه و دومین سالگرد خود را سپری میکند، دارای یک عمق تاریخی چند هزار ساله است و به همین دلیل نیز در اقصی نقاط چین از پکن در شرق این کشور گرفته تا سینکیانگ در غرب آن شاهد آثار ارتباطات دو ملت هستیم. چین به عنوان یکی از ۵ عضو دائم شورای امنیت از جایگاه ویژهای در عرصه سیاسی جهان برخوردار است و به سرعت درحال تبدیل شدن به اقتصاد اول جهانی است
هردو کشور ایران و چین وارثان یک تمدن عظیم باستانی هستند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز روابط دو کشور پیوسته رو به توسعه و گسترش بوده است. روابط تهران ـ پکن پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سطح بسیار خوب جریان دارد.
دوکشور، کشورهای مهمی در شرق و غرب آسیا هستند و در بسیاری از مسائل مهم جهانی مواضع مشترک دارند. حمایت دولت چین از مسلمانان این کشور، نشان دهنده نگاه منطقی دولت چین نسبت به این موضوع است.
همکاریهای ایران و چین در سالهای اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از مهمترین اقدامات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، توافق ۲۵ ساله با چین است. این سند بسیار مهم است. داد و فریاد غربیها نشاندهنده اهمیت راهبردی این سند است. این سند قراردادی درازمدت برای ارتباط با چین است و ما آن را به دهها قرارداد مهم در زمینههای مختلف سیاسی و اقتصادی تبدیل خواهیم کرد.
گفتوگوی تلفنی طولانی چند ماه پیش روسای جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین نیز از اهمیت فوق العادهای برخوردار است و دو طرف علاوه بر مرور موضوعهای مختلف مربوط به روابط دوجانبه و مسائل منطقهای، بخشی از مذاکرات خود را به موضوع سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین اختصاص دادند که حائز اهمیت خاص در روابط دوجانبه است. همچنین جمهوری اسلامی ایران آمادگی همکاری اطلاعاتی و امنیتی با چین در زمینه¬ی مبارزه با تروریسم، در راستای کمک به صلح و ثبات جهانی را دارد.
بسیار ضروری است که دولت و نهادهای تخصصی و وزارتخانههای مربوطه، این سند همهجانبه را به دهها قرارداد تبدیل کنند تا بر مبنای آن، ایران بتواند از ظرفیتهای فراوان همکاری با چین از جمله در زمینه سرمایهگذاری و تامین منابع مالی پروژهها در داخل کشور، تبادلات و همکاریهای فرهنگی و... بهرهمند شود.
انجمن دوستی ایران و چین هم که بنده مسئولیت آن را برعهده دارم به عنوان یک تشکل مردم نهاد و یک ظرفیت مهم غیردولتی، آمادگی کامل خود را برای کمک به دولت برای پیشبرد و تحقق اهداف مرتبط با گسترش همکاری ها با چین در همه عرصهها اعلام میکند.
در رابطه با کشور کره شمالی نیز بفرمایید که چه ظرفیتهایی برای همکاری دوجانبه وجود دارد؟
ظرفیت¬ های فراوانی در ایران و کره شمالی وجود دارد که باید با برنامه¬ریزی دقیق و مناسب از این فرصتها در جهت منافع ملی دو کشور بهره برد. تبادل دانشجو میان دانشگاه¬های دو کشور، همکاری در بخش معادن، فراهم کردن و تسهیل حضور بخش خصوصی در سرمایه¬گذاری¬های مشترک و تأسیس نمایشگاه دائمی محصولات ایرانی در کره شمالی از جمله اقداماتی است که میتوان انجام داد.